خصوصیات معلم آواز خوب

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

1) یک معلم آواز به هنرجوی خود باید توجه کامل واورا خوب گوش دهد وخوب ببیند.وعدم ناهماهنگی‌های فیزیکی موثر در آواز را به هنر جو مکررا گوشزد نماید وآنچه از نظر تکنیک درست یا غلط مربوط به احساسات جسمانی می‌باشد را به هنر جو تذکر دهد. .
.

2) معلم هرگز نباید با هنر جو،آواز بخواند زیرا در این صورت صدای اورا خوب نمیشنود وهنرجو نیز به تصور غلط فکر میکند صحیح میخواند.
.
3) بعضی از معلمان آواز نوازنده خوبی نیز هستند ،وبا ساز زدن،بیشتر مواقع ذهن آنها بین هنرجو و همراهی نمودن با آن تقسیم میشود .که این کار درست نیست.همراهی کردن هنر جو باساز به جز مواقعی که معلم سعی در تفهیم بهترو بیشتر ملودی در کلاس به هنرجو را دارد در دیگر اوقات از بی‌اهمییت ترین مسائل در تدریس آواز وتکنیک آن میباشد.زیرا هنرجورا از نظر دینامیک وریتم هدایت کرده که همین امر ممکن است هنرجو را درجواب دادن درس به معلم وابسته نماید. .
.
4) معلم ایده آل باید حسن خلق، آرامش و حوصله وافری داشته ودر تکنیک صدا با توجه به ساختار فیزیکی و آناتومی اعضای صوتی هنر جویان خود، از دانش فراوانی برخوردار باشد .
.
5) یک معلم آواز حتما باید خود دارای صدایی خوب باشد وخوانند گی را نیز تجربه کرده باشد. واین مسله بسیار در آموزش آواز موثر است. در تاریخ موسیقی گاه اتفاق افتاده که بعضی از مربیان خوب در رشته‌های دیگر موسیقی به آموزش آواز پرداخته اند.ا گر چه این مربیان مانند( روانشاد نور علی خان برومند ،در موسیقی دستگاهی ایران) انگشت شمارند ولی ایشان بیشتر به آموزش ردیف آوازی وتکنیک‌های مرتبط با ردیف خوانی و آواز ومقایسۀ ردایف با هم پرداخته‌اند و باتوجه به این که ردیف آموزان، آواز در کلاس فوق تا قبل از حضور در کلاس برومند تقریبا دورهای خاص تخصصی آواز را پشت سر گذاشته بودند ودارای صدایی حرفه ای بودند (اکنون هریک از تثبیت کنندکان آواز وموسیقی ایرانی میباشند) در ضمن معلمان دیگری نیز در این زمینه در زمان معاصر به این کار عشق می‌ورزند از جمله محمد رضا لطفی آهنگساز ونوازنده شهیروتوانای تار، که ایشان نیز در کلاس خود تکنیکهای خوانندگی در دورۀ عالی را تدریس می‌کنند .در هر صورت یک معلم خوش صدا بسیار ارزشمند است ،کسی که تجربه داشته وقدرت وتوانایی انتقالِ محفوظات خود را به خوبی داشته باشد( زیرا شخصی شاید آواز خوان ودارای تکنیکهای خوبی باشد ؛ولی در انتقال آن به شاگرد ضعیف است.)ودر آخر کسی که احساسات ایجاد یک صدای زیبا ومطلوب را تجربه نموده باشد درانتقال مفاهیم وزیبایهای اواز موفق تر است .
.
6) بارها شنیده ایم که هنرجوی مذکر باید با مدرس مذکر وهنر جوی مونث با معلم مونث به تدریس ویادگیری بپردازند. این منطق کاملا بی‌اساس است .چنین فرضیه ای صرفا براساس تفاوتهای فیزیکی موجود در مکانیزم صدای هر جنسیت واقعیت ندارد. درست است که حنجره مردان کمی بزرگتر از زنان میباشد.وباز درست است که صدای زنان تقریبا یک اکتاواز صدای مردان زیر تر است .ولی عضلات واعصابی که در خواندن دخالت دارند از نظر ساختاری ودینامیکی یکسانند. تنها تفاوت ، تغیرهورمونها وچگونگی تاثیر آنها برروی مکانیزم آوازی میباشد ،آن هم درمواقعی معین مانند (یائسگی ودوره‌های قاعدگی )که در جای خود توضیح میدهیم.
.
7) معلم در ابتدای کار نباید فکر کند هرچه خود می‌داند هنرجو هم می‌داند بلکه همه چیز را باید در قالب پرسش وپاسخ از سطح معلومات هنر جو شروع نماید.
.
8) معلم باید در جلسه اول وهر چند جلسه یکبار صدای هنر جویان خود را ضبط نموده تا مراحل تدریس وپیشرفت وعدم پیشرفت آنها را بررسی وتصمیمات وتمرینات مقتضی را اتخاذ نماید.
.
9) مدرس صدا بعد از تست صدای هنرجو،باید محدودۀ صوتی او را دریابد و صدای اورابه خوبی آنالیز کرده وتوانایی‌ها وضعف صدای هنرجو رابجوید وسپس هنر جو را برای تمریناتی که برای او مفید میباشد در کلاس پذیرا باشد وتست صدای هنر جو به منزلۀ مردود نمودن هنرجو نمی باشد وتنها جنبۀ تعیین سطح هنرجو جهت اخذ تمرین مورد نیاز را دارد .
.
10) یک مربی هرگز شخصی را نا امید نمی کند واگر شما نتوانستید برای او کاری انجام دهید ،حتما کسانی هستند که می‌توانند به او خدمتی کنند پس اورا به نزد دیگران راهنمایی کنید وهیچگاه هنر جویی را دلسرد نکنید.
.
11) مربی باید اول خود به کارش ایمان واطمینان واعتماد به نفس داشته باشد.تحصیل موسیقی کرده باشد(آکادمیک ویا به نحو معلم وشاگرد) وباید از شنوایی بالا وذوق هنری خلاق برخوردار باشد ،روش تدریس او متفاوت وآزموده شده باشد .در کارش تجربه داشته وهریک از هنرجو را در جایگاه خودشان بسنجد . دانش عملی موضوعات مورد درس را دارا باشد .
.
12)معلم خوب باید انتقاد پذیر باشد .اگر متوجه شد که روش تدریس، خسته کننده شده است باید بتواند بدون اینکه اصل و ماهییت تمرین‌ها ومتد‌ها از دست برود، روش تدریس را عوض کند.معلم باید از توضیح مکرر تا مجاب شدن شاگرد خسته نشود.معلم باید به شاگردانش اجازۀ بحث وبه چالش کشیدن بعضی از دروس را بدهد.
.
13) معلمی که دارای مسولیت هنری باشد به دنبال پول نیست ،یا شهریه نمی گیرد ویا با توجه به حال صدا آموز شهریه طلب می‌کند واو حتما اجازه می‌دهد که شاگرد چند جلسه به عنوان تست ورایگان در کلاس حاضر شود (هدفش از تدریس هنر، عنصر دیگریست نه پول) .(صدا سازو مدرس موسیقی)
.
14) فضای کلاس را از استبداد وخشکی بی‌مورد خارج کنید زیرا درعصر کنونی که عاطفۀ جامعه وآرامش عمومی کاهش و روبه تضعیف است بهتر است که فضای کلاس دوستانه وشعف انگیز باشد .
.
15)متد‌های معلمین آواز با هم فرق دارند .اما معلم‌های خوب با هم وجه اشتراک دارند وهدفشان به یک جا منتهی می‌شود .
.
16) عادت‌های بد (فیگور بدن وماسک صورت ونحوۀ تنفس) باید از معلم آواز به دور باشد چرا که ناخوداگاه، هنرجواحساس می‌کند این عادات جزء تدریس است و تاثیر منفی می‌گیرد.
.
17) یک معلم خوب باید بداند ومتوجه باشد که هر کس که برای آموزش به کلاس وی می‌آید ،هیچ نمیداند واو باید تمام نکات را از پایه توضیح دهد وفکر نکند هنرجو نیز چون او همه چیز را می‌داند.
.
18) از معلم خود در مورد ابزارهای صوتی خود اطلاعات بخواهید واز او بخواهید که مشکلات فیزیولوژیکی این اندام را تشریح کند و اورا به چالش بکشید . (البته توضیح باید صحیح وعلمی باشد.شوربختانه بضی ازمعلمین آواز هر آنچه را که یاد گرفته‌اند درس می‌دهند وچه بسا که می‌تواند غلط وحتی مخرب نیز باشد ،زیرا هر معلم آوازی حوصله مباحث پزشکی را نداشته و درس پزشکی نخوانده وهیچ پزشکی هم این قدر بیکار نیست که آواز بیاموزد تا اشکالات معلمین آواز را برطرف کند )
.
19) معلم آواز باید علاوه بر دروس صدا سازی وپرورش صدا ، رفته رفته هنر جو را با اصطاحاتِ سازی وموسیقایی که با آواز خوانی ارتباط تنگاتنگ داشته وبعدها می‌تواند هنر جو را یاری کند دریغ ننماید.
.
20) آرزوهای یک هنرجو بسیار بیشتر از توانایی‌های او می‌باشد واین آرزو پروری نباید باعث شود هنر جواز محدودۀ خود پایش را فراتر گذارد .این تعیین توانایی وظیفه هر معلم دلسوز وبا دانش می‌باشد.
.
21) مربی باید با تجزیه وتحلیل نمودن صدا ودانش موسیقیایی هنرجو ،ممارست وپشتکاروانضباط او، برایش به تعیین تکلیف بپردازد .معلم باید به هدف ،تفکر و توانایی‌های جسمی هنر جو آشنا باشد وبعضا اگر هنرجو دارای بیماری خاصی میباشد، مربی باید آگاهی بیابد .تمام این اطلاعات باعث می‌شود که معلم با توجه به توانایی‌های هنرجو، به او تعلیم ودرس دهد زیرا هرگونه تمرین که در توان هنرجو نباشد ،او دچار عدم اعتماد بنفس می‌شود وتمرین در حد توانایی او باعث تشویق وادامه کار او می‌شود که تشخیص این مهم با مربی می‌باشد.
.
22) از تخریب وتحقیر نمودن هنرجو خذر کنید وبا کلمات توهین آمیز سعی در فهماندن تکنیک ودروس نداشته باشید .برای رفع اشتباه ،اورا از ادامه کار متوقف کنید وبه او توضیح دهید وراهنمایی کنید . وهنرجو زمانی که از علت کارش مطلع شد می‌بینید که با چه نیرویی به کارش ادامه می‌دهد.
.
23) ذهن یک مدرس آواز باید مملو از ملودی‌ها وآواز‌های بسیارجذاب باشد تا در کلاس با استفاده غیر تکرای از آنها هنر جو را در هر جلسه با فراوانی وتنوع ملودی روبرو سازد وکلاس را مهیج سازد.
.
24) یک معلم باید با نواختن ساز در یک مایه یا تنالیته ای که از قبل با هنر جو در میان نگذاشته از او بخواهد از نوای ساز حس بگیرد وشعری را به صورت بداهه به آواز بخواند وبعد از آواز نیز باید از او بخواهد همان شعر را به صورت بداهه به صورت ریتمیک (آواز ضربی )اجرا نماید (چگونگی کیفیت کار به هیچ عنوان مهم نیست ،آنچه مهم است جسارت هنر جو در انجام این کار است )
.
25) یک معلم آگاه وبا دانش باید اشکلات هنرجو را درست ریشه یابی نموده ونیز هنر جو را نسبت به ضعفی که دارد اورا آگاه سازد وعملکرد مشکل اورا آنالیز نماید تا اودر رفع آن با شناخت کافی عمل نماید وبعد از این مراحل بهترین وکوتاه ترین مسیر را برای به دست آوردن توانایی هنرجو به او بگویید وهمواره باید به هنر جو امید دهد که تو می‌توانی و پیشرفت خواهی کرد.
.
منابع:
.http://avayesepehr.com
.http://www.hamnava.net

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت