مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا

  • درباره

تور گردشگری مجازی:

مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا

مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا

پس از آماده سازی طولانی، از جمله ده‌ها پرواز آزمایشی و آزمایش، نوبت به بستن چمدان‌ها و کوله پشتی هایمان رسید. سرانجام، از پنجره کناری در مه سپیده دم نایروبی، پایتخت کنیا را دیدیم.

یک روز برای سازگاری و یک روز برای رسیدن به پارک – زمان بسیار سریع گذشت. تنها چیزی که ما را عصبانی می‌کرد این بود که این یک جلسه عکس‌برداری بسیار غیرعادی خواهد بود. وظیفه ما عکاسی از یک پدیده شگفت انگیز بود – عبور هزاران حیوان از رودخانه مارا در آفریقا در طول مهاجرت فصلی، که رویای هر عکاس حیوانی است. در گذشته عکس‌های زیادی از شگفتی‌های مختلف، چه طبیعی و چه ساخته دست انسان، می‌گرفتیم، اما گرفتن عکس از حیوانات سریع با هلیکوپتر رادیویی برای ما بسیار جدید بود.

عبور از آنتلوپ

عصر به کمپ واقع در مرز ذخیره‌گاه ملی ماسای مارا رسیدیم. قبل از غروب آفتاب تجهیزاتمان را برداشتیم و رفتیم تا آن‌ها را در محوطه‌ای نه چندان دور از “کافه تریا” آزمایش کنیم. نگهبانان کمپ با کنجکاوی آماده شدن ما برای پرتاب را مشاهده می‌کردند. وقتی همه چیز آماده شد، برق را روشن کردیم و عکس‌برداری را شروع کردیم. ناگهان صدای عجیبی شنیدیم: ماسایی جوان، احتمالاً متعجب یا ترسیده، به کناری پرید و به نزدیکترین درخت برخورد کرد.

صبح قبل از سپیده دم اردوگاه را به دنبال حیوانات وحشی ترک کردیم. تقریباً بلافاصله با یک اسب آبی کوچک روبرو شدیم. پنج دقیقه بعد یک کفتار دیدیم، سپس یک فیل با بچه‌اش کنار جاده ایستاده بود و چند زرافه در دوردست. وقتی وارد پارک شدیم یک شیر تنها از جاده درست جلوی ماشین ما عبور کرد. شروع روز خیلی جالبی بود! و یکی واضح!

شیر

نقاط عبور زیادی از رودخانه برای حیوانات در ذخیره‌گاه وجود ندارد: خط ساحلی بسیار شیب‌دار است و شیب‌های بسیار کمی به آب منتهی می‌شود. حتی کمتر مکان‌هایی با شیب در دو طرف رودخانه وجود دارد. راهنمایان ما را به گذرگاه اصلی رساندند. اسب آبی و کروکودیل در رودخانه پاشیده می‌شد و کرکس‌ها و مارابوهای زیادی در ساحل بودند. همچنین ده‌ها جسد حیوانات وحشی در آب وجود داشت: آن‌ها در هنگام عبور مردند. می توانید بوی تند آن ناحیه را تصور کنید.

لازم به ذکر است که بیشتر حیوانات در حین عبور می‌میرند نه به دلیل تمساح‌ها و اسب آبی. آنها در تلاش برای رسیدن به آن طرف رودخانه یکدیگر را تا حد مرگ له می‌کنند. کسانی که روی سنگ‌های لغزنده سقوط می‌کنند و پاهایشان می‌شکند، شب‌ها کفتارها آن‌ها را می‌خورند. این مکان‌هایی است که شما را به یاد «قانون جنگل» بی‌رحمانه می‌اندازد، جایی که قوی همیشه ضعیف‌ها را می‌خورد.

کفتارها درحال شکار آنتلوپ هستند

ما در تلاش برای گرفتن عکس از عبور حیوانات بدشانس بودیم. با وجود فصل خشک، تقریباً هر روز باران می‌بارید: آسمان خاکستری و ابری بود. حیوانات نه به عنوان یک توده جامد، بلکه عمدتاً در گروه‌های کوچک از رودخانه عبور کردند. همه اینها یک سورپرایز بد بود. تشخیص محل و زمان عبور دشوار بود، اما حتی اگر راهنمایان ما مکان را به درستی شناسایی کنند، تقریباً غیرممکن بود که لحظه عبور حیوانات وحشی از رودخانه را تشخیص دهیم.

مشکل این بود که حیوانات می‌توانستند به راحتی بترسند: اگر مرد یا ماشینی را در نزدیکی می‌دیدند از رودخانه عبور نمی کردند و منتظر آن می‌ماندند یا به دنبال نقطه عبور دیگری می‌گشتند. هر روز 6 تا 8 ساعت در فاصله نیم کیلومتری از مناطق انتخاب شده حیوانات مخفی می‌نشستیم و منتظر می‌ماندیم تا مراسم وحشی که قبل از اولین پرش به سمت آب است به پایان برسد.

مراسم این بود: چند حیوان از گله جدا می‌شدند و به آب می‌رفتند. آب را بو می‌کردند و به گله بر می‌گشتند، بعد از آن دوباره به آب می‌رفتند. این مراسم چندین بار تکرار شد تا اینکه یکی از آنتلوپ‌ها به داخل آب پرید. بقیه به دنبالش هجوم آوردند. گاهی اوقات، در مرحله «نزدیک»، یک یا دو بز کوهی که یک روز زودتر از رودخانه عبور می‌کردند، از طرف دیگر برادران خود را صدا می‌کردند. خیلی عجیب به‌نظر می‌رسید، انگار که حیوانات با همدیگر صحبت می‌کردند. راهنمایان ما آن را “آواز خواندن” نامیدند: اگر یک حیوان وحشی شروع به “آواز خواندن” کرد، می‌توانید انتظار داشته باشید که عبور شروع شود.

شیرهای جوان

وقتی اولین حیوانات وحشی به داخل آب پریدند، وقت آن بود که ما اقدام کنیم. در حالی که جیپ ما از روی دست اندازها به سمت یک مکان از پیش انتخاب شده می‌دوید، من مانند یک سرباز واقعی از دریچه سقف بیرون رفتم و هلیکوپتر را پرتاب کردم. و، به عنوان یک قاعده، ما فقط می‌توانستیم انتهای گذرگاه را شلیک کنیم: حیوانات بسیار کمی بودند و آن‌ها خیلی سریع از رودخانه عبور کردند.

اما اغلب گذرگاه‌ها قطع می‌شد. تصور کنید بعد از 6 ساعت نشستن در ماشین (ترک ماشین در پارک اکیدا ممنوع بود) چه احساسی داشتیم که دیدیم حیوانات در شرف رفتن هستند. آنها قبلاً شروع به بو کشیدن آب کرده بودند و به‌نظر می‌رسید که می‌پرند داخل. در همان لحظه 2-3 اتومبیل با گردشگران کنجکاو به سمت حیوانات وحشی در ساحل روبروی رودخانه حرکت کردند. حیوانات ترسیدند و نظر خود را تغییر دادند: نمایش لغو شد. گردشگران اهمیتی نمی‌دادند، زیرا ساعت‌ها اینجا نمی‌نشستند و منتظر لحظه‌ی مناسب بودند، فقط بعد از نیم ساعت انتظار حرکت کردند. در آن لحظه آنقدر نفرت نسبت به رانندگان کوته فکر کردیم که جلسه عکس‌برداری ما را خراب کرد.

چیزی بینی من وجود دارد

مشکل پارک ملی ماسای مارا این است که عملا هر کسی می‌تواند وارد آن شود. تنها چیزی که نیاز دارید یک بلیط و یک ماشین است. به همین دلیل پارک در طول فصل شلوغ است. مشاهده حیوانات کمیاب دشوار است: اگر کسی مثلاً یک خانواده شیر در بوش (جنگل آفریقایی با درختان کوتاه) پیدا کند، 15 تا 20 اتومبیل بلافاصله به آن مکان می‌روند. حیوانات عصبی می‌شدند و می‌رفتند. و گرفتن عکس در آن شرایط بسیار سخت است.

با حیوانات وحشی بدتر می‌شود. آنها راحت‌تر از شیرها می‌ترسند و بیشتر رانندگان در پارک عادت‌های حیوانات وحشی را درک نمی‌کنند و به همین دلیل تجربه را برای مسافران خود و مسافران رانندگان حرفه‌ای خراب می‌کنند. در طول آن هفته در پارک، گذرگاه‌های وحشی توسط مردم قطع می‌شد یا در شب زمانی‌که هیچ‌کس در اطراف نبود انجام می‌شد (پارک حوالی ساعت 7 بعد از ظهر بسته می‌شود).

کرگدن

مشکل دیگر سر و صدای گردشگران بود. حتی اگر محیط بانان با قرار دادن ماشین‌ها در فاصله‌ای از محل عبور، همه چیز را سازماندهی کنند، همه گردشگران نمی توانند سکوت کنند. چینی‌ها به خصوص در این زمینه بد بودند. آنها فقط نمی توانستند با صدای آهسته با یکدیگر صحبت کنند. اصرار شدیدی داشتم که سه پایه ام را بردارم و به سقف ماشین‌های اطراف بکوبم تا مردم بالاخره اهمیت سکوت را در طول مدت انتظار درک کنند.

در حالی که ما به دنبال گذرگاه بودیم، حادثه‌ای رخ داد که ممکن بود به فاجعه ختم شود. جایی در محوطه مرکزی پارک از زرافه‌ها عکس می‌گرفتیم. زرافه‌ها یکی از معدود حیواناتی بودند که از هلیکوپتر ما نمی ترسیدند و به ما اجازه می‌دادند تا از نزدیک به سمت آن‌ها پرواز کنیم. در حالی که ما انجام می‌دادیم که یک فیل تنها از بوش بیرون آمد. فیل یکی از خطرناک‌ترین حیوانات ذخیره گاه ملی ماسای مارا است. اگر به نوعی یک فیل را عصبانی کردید، تنها راه فرار از آن ماشین است. بالا رفتن از درختان یا پنهان شدن در زیر صخره‌ها به شما کمکی نمی‌کند! فیل تا زمانی‌که شما را نگیرد آرام نمی گیرد.

فیل تنها

یک فیل بزرگ تنها به سمت ما می‌رفت. حتی در آن زمان Duo، یکی از راهنماهای ما، گفت که او راه رفتن فیل را دوست ندارد. Duo فقط نگرانی خود را اعلام کرد. در آن لحظه من و سرگئی مشغول عکس‌برداری به گروهی از زرافه‌ها در فاصله 200 متری ماشین بودیم. فیل مستقیم به سمت ما می‌آمد. صد متری ماشین ایستاد و با استفاده از صندوق عقب شروع به خاک پاشی روی سرش کرد. وقتی دوو دید که فریاد زد که باید فوراً آنجا را ترک کنیم، زیرا به‌نظر می‌رسید که فیل به ما حمله خواهد کرد.

اما هلیکوپتر چطور؟ پرسیدم (هلیکوپتر در هوا بود).

هلیکوپتر را فراموش کن! برای جانت فرار کن!

کنترل را رها کردم و هلیکوپتر را روی زرافه‌ها در هوا معلق گذاشتم و به داخل دریچه فرو رفتم. “ایوانز، برو!” من و دوو به راننده مان فریاد زدیم. اما به دلایلی ایوانز به جلو نرفت، بلکه به سمت فیل عقب رفت. بعد یکدفعه سرش فریاد زدیم! ایوانز از خواب بیدار شد و اهرم را به دنده اول کشید. ماشین از مسیر فیل خارج شد. وقتی فیل ما را دید که ما را ترک می‌کند، از تعقیب ما دست کشید و توجه خود را به ماشین توریستی که در نزدیکی ایستاده بود متمرکز کرد. بعد از دوصد متر دورتر شدن بالاخره نفسی کشیدیم. و چه اتفاقی برای هلیکوپتر افتاد؟ هلیکوپتر با صبر و حوصله روی خلبان خودکار درست همان جایی که من آن را رها کردم در هوا معلق بود. از دریچه بیرون آمدم و با دستان لرزانم کنترل را به‌دست گرفتم و قبل از اینکه باتری بمیرد هلیکوپتر را فرود آوردم. در نهایت خوب شد و همه،

با این حال، درک خطر احتمالی تنها روز بعد به ما رسید که راهنمایان ما به ما گفتند که فیل تنها یک نفر از مردم روستای مجاور را در شب کشته است.

فیل‌ها از هوا

در تمام آن هفته ما هنوز از آن رویداد می‌لرزیدیم. ما توانستیم برخی از گذرگاه‌های حیوانات وحشی را در مقیاس کوچک ثبت کنیم، اما از نتایج راضی نبودیم. آخرین روز ما بود. برنامه‌های ما تقریباً خراب شده بود و نمی توانستیم بیشتر از این در ماسای مارا بمانیم. اما آن روز شانس بالاخره با ما همراه شد. در سحرگاه گله بزرگی از وحشی به رودخانه آمد. رانندگان حرفه‌ای و رنجرها توانستند صف ثابتی از بیش از صد خودروی توریستی را سازماندهی کنند. همه منتظر بودند.

رئیس گله به رودخانه نزدیک شد و مراسم استاندارد بو کشیدن و رفت و برگشت را آغاز کرد. اما پس از آن یکی از رانندگان خونسردی خود را از دست داد و به سمت رودخانه حرکت کرد: او یک واکنش زنجیره‌ای ایجاد کرد و همه به دنبال او دویدند. گروهی از ماشین‌های پر سر و صدا به گله‌ای از حیوانات نزدیک می‌شدند. در آن لحظه من روی سقف جیپمان نشسته بودم و سعی می‌کردم هلیکوپترمان را در جاده‌ای لرزان گم نکنم. هیجان انگیز بود: من را به یاد صحنه حمله هلیکوپتر از فیلم Platoon ساخته الیور استون می‌انداخت. اما در نهایت بسیار ناامید کننده بود. ماشین‌ها با گله‌ای از حیوانات وحشی برخورد کردند، اما اولین پرش به داخل آب نبود و عبور بزرگ فصل اتفاق نیفتاد. حیوانات برای چند دقیقه به مردم نگاه کردند، برگشتند و از رودخانه دور شدند.

زرافه‌ها و گنو

چه وحشتناک! نه، واقعاً، آنقدر وحشتناک بود! و همه اینها به خاطر یک بلوک بی‌حوصله است. با این حال، راهنمایان ما به ما گفتند که متوجه علائمی شده‌اند که نشان می‌دهد عبور هنوز هم ممکن است اتفاق بیفتد، اما در مکانی متفاوت که بیشتر گردشگران از آن اطلاعی ندارند. ما و چند ماشین دیگر با راننده‌های با تجربه دور زدیم و به سمت محل جدید حرکت کردیم. بعداً گردشگران دیگری نیز به آنجا آمدند. نظم در خط جدیدی از خودروها توسط رنجرها کنترل می‌شد. علاوه بر این، یک میدان سنگی مانع از حرکت اتومبیل‌ها به آنتلوپ‌ها می‌شد.

و بالاخره اتفاق افتاد! پس از اولین پرش و دنباله‌ای از اجساد خاکستری به داخل رودخانه پریدند. هر چند ما قسمت اول عبور را از دست دادیم. اگر صدای هلیکوپتر ما حیوانات را می‌ترساند ما در جا کشته می‌شدیم. پس چند دقیقه بعد شروع به عکس گرفتن کردیم. با این حال، صدای گله‌ای از حیوانات درحال عبور آنقدر بلند بود که حتی صدای هلیکوپتر خود را هم نشنیدیم.

و این یک تماشای بزرگ بود: به گفته راهنمایان ما، یک هفته جستجو و انتظار در ساوانا به ما اجازه داد تا شاهد عبور عظیم‌ترین و طولانی‌ترین حیوانات در کل فصل 2013 باشیم. اکنون می‌توانید از طریق تور مجازی ما آن را با چشمان خود ببینید. امروز منتشر گردید

و اکنون چند واقعیت دربارهٔ مهاجرت بز کوهی در ذخیره گاه ملی ماسای مارا.

Masai Mara، یک ذخیره‌گاه طبیعی منحصربه‌فرد، در بخش جنوب غربی کنیا قرار دارد که بخش شمالی آن در مجاورت پارک ملی سرنگتی قرار دارد. این ذخیره‌گاه از روی جمعیت بومی (Maasai) و رودخانه مارا نامگذاری شده است.

غروب خورشید در ماسای مارا

ماسای مارا با 1510 کیلومتر مربع مساحت یکی از بزرگترین ذخایر طبیعی کنیا است. در بیشتر قسمت‌ها، چشم‌انداز ذخیره‌گاه شامل یک ساوانای چمن‌زار با درختان اقاقیا است. مرز غربی ماسای مارا توسط یکی از دامنه‌های دره شکاف تشکیل شده است. این منطقه باتلاقی، به لطف رطوبت فراوان، محل زندگی بسیاری از حیوانات است.

غرور اصلی ماسای مارا “پنج بزرگ” (معروف‌ترین حیوانات آفریقایی: شیر، فیل، کرگدن، بوفالو و پلنگ) است. رودخانه‌های مارا و تالک محل زندگی کروکودیل‌ها و اسب آبی هستند. یوزپلنگ، گورخر، کفتار، زرافه، غزال و سایر حیوانات وحشی نیز وجود دارد. 450 گونه پرنده در این منطقه زندگی می‌کنند.

ماسای مارا همچنین بزرگترین جمعیت حیوانات وحشی را در خود جای داده است: ما دربارهٔ میلیون‌ها گونه صحبت می‌کنیم. هر ساله در حدود ژوئیه، گله‌های عظیمی از این حیوانات از دشت‌های خشک سرنگتی به شمال درجستجوی علف تازه مهاجرت می‌کنند و در ماه اکتبر به جنوب باز می‌گردند.

در راه خود به کنیا، آن‌ها از دو رودخانه در سرنگتی عبور می‌کنند: Mbalageti و Grumeti. معمولاً این رودخانه‌ها آرام هستند، اما زمانی‌که فصل بارندگی شروع می‌شود، پر آب می‌شوند، که چالشی برای حیوانات مهاجر است.

با این حال، غریزه باستانی آنتلوپ‌ها را به قدری هدایت می‌کند که مایل به غلبه بر همه موانع هستند. آنها نمی توانند توسط رودخانه‌های با جریان سریع، شیرها، کروکودیل‌ها و سایر شکارچیان متوقف شوند.

هیپو

در طول سفر طولانی خود، وحشی‌ها 3000 کیلومتر را طی می‌کنند. دانشمندان تخمین می‌زنند که میلیون‌ها نفر از این حیوانات روزانه به 4000 تن علف نیاز دارند.

متأسفانه حیوانات زیادی در طول مهاجرت می‌میرند. آخرین و سخت‌ترین مانع برای آن‌ها رودخانه مارا در کنیا است. حیوانات وحشی در نزدیکی ساحل جمع می‌شوند و راحت‌ترین مکان را برای عبور از رودخانه انتخاب می‌کنند. آنها هر سال یک نقطه عبور جدید را انتخاب می‌کنند، زیرا سطح آب و سایر عوامل می‌تواند هر بار متفاوت باشد.

این انتخاب ممکن است چند روز طول بکشد، اما همیشه درست نیست. نقطه عبور عالی باید دارای جریانی ثابت و ساحلی عاری از هرگونه پوشش گیاهی باشد. اما گاهی اوقات حیوانات وحشی نقاط عبور “خودکشی” را انتخاب می‌کنند که صدها نفر از آن‌ها در این روند می‌میرند.

اما دربارهٔ آن صحبت نکنیم! در اواخر اکتبر با شروع باران‌های کوتاه که آب‌های محلی سرگتی را پر می‌کند، وحشی‌های راضی و کامل دوباره به سمت جنوب حرکت می‌کنند. آنها همین مسیر را دنبال می‌کنند. حدود 90 درصد از وحشی‌های ماده در آن زمان باردار هستند.

گورخر

پس از بازگشت به پارک تانزانیا، چرخه زندگی جدیدی برای وحشی‌ها آغاز می‌شود: وحشی‌های ماده یک چهارم میلیون گوساله به دنیا می‌آورند که درست مانند اجدادشان، تابستان آینده برای چمن‌های آبدار ذخیره‌گاه ملی ماسای مارای راهی جاده خواهند شد.

عکس و متن از سرگئی سمنوف و استاس سدوف

*️⃣ قبل از اجرای “مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا” لطفاً این بخش را مطالعه فرمائید.

1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید.

2️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [گزارش ایراد] ، مورد را به ما اطلاع دهید.

3️⃣ برای [نمایش‌تمام‌صفحه]، می‌توانید با اشاره روی دکمه زیر و برای خروج نیز از دکمه‌های [►] یا [Esc] استفاده نمائید.

★★★★★ برای مشاهده و تماشای پخش آنلاین و دانلود رایگان مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا بر روی لینک اشاره نمایید …مهاجرت بزرگ حیوانات در کنیا، آفریقا