برای قیمتگذاری و فروش یک اثر هنری مهمتر از هرچیز شهرت هنرمند است! یعنی در فروش آثار هنری مشهور بودن حتی از هنرمند بودن هم موثرتر است!! به همین دلیل گالری لیلیت این اصل اساسی را همیشه لحاظ نموده و همواره سعی بر این دارد که با معرفی شایستهای که از هنرمندان به عمل میآورد به شهرت هرچه بیشتر ایشان کمک نماید.
در این مطلب به شرح این مساله مهم میپردازیم، پس با ما همراه شوید …
چرا برای قیمتگذاری و فروش آثار هنری، شهرت مهمتر از هنرمند بودن است؟
همانطورکه احتمالا مطلع هستید بارها و بارها شنیده ایم که فلان شخص مشهور یک اثر هنری خلق کرد و به بالاترین قیمت فروخته شد. ممکن است آن شخص حتی کوچکترین سر رشتهای هم از هنر نداشته باشد، اما چون مشهور بوده کارش خواهان داشته است! اغلب مردم جهان از هزاران سال قبل تا کنون به دنبال افراد و اشیاء مشهور و معروف بوده و هستند و این نوع علاقه به ذات و سرشت آدمی مربوط میباشد و محدود به یک قشر خاص یا منطقه خاص یا زمان و دوره خاص نبوده و نیست!!
به عنوان مثال؛ پرزیدنت دونالد ترامپ هیچ سررشته و ارتباطی با هنر ندارد و در سطح یک نقاشی بچه گانه مهدکودکی، روی کاغذ با خودکار چند ساختمان کشید و در کمال تعجب و شاید تاسف این کار حدود 30 هزار دلار در حراجی به فروش رفت!!
یک مثال دیگر
آقایی به نام دیوید اسلاتر یک عکس از میمونی سیاه را منتشر کرد که به نظر میرسد درحال خندیدن است. او گفت در پارک جنگلی آن میمون با دوربینش سلفی انداخته است. این موضوع ناگهان در رسانهها خبری شد و این اتفاق به شدت ویرال و مشهور شد و عکسهای میمون سلفی انداز به بالاترین قیمت فروش میرفت و البته همچنان هنوز هم میفروشد!!!
این یعنی شهرت و سرشناس بودن رابطه مستقیمی در قیمت گذاری آثار هنرمندان دارد و از هر عامل دیگری برای فروش اثر هنری مهمتر است.
شناسنامه اثر و توضیحات خوب
برای آثارتان نام مناسب انتخاب کنید و درمورد آن توضیحات خوبی بنویسید، زیرا هرچقدر که توضیحات شما درباره اثر هنریتان بیشتر و بهتر باشد گویای تفکر شما از عمق پنهان آن اثر هنری خواهد بود که ممکن است از چشم بینندگان پنهان مانده باشد. برای اینکه بدانید که چقدر این توضیحات میتواند مفید و موثر واقع شود، تابلو نقاشی «مونالیزا اثر دا وینچی» را به شما مثال میزنیم.
درمورد این شاهکار هنری تابحال کتابها و مقالات بسیار زیادی نوشته شده است، که باعث شده ارزش این اثر هنری حدود 50 میلیارد یورو تخمین زده شده است و البته هر لحظه بر ارزش آن افزوده شود!! حالا شاید اگر کسی از این همه تعریف و تمجید و شهرت این اثر نقاشی اطلاع نداشته باشد، با دیدنش در کمال بیتفاوتی بگوید: این که یک نقاشی ساده و معمولی از یک خانم است! همین!!!!!
پس نتیجه میگیریم که تا چه اندازه معرفی و توضیحات برای شهرت و قیمتگذاری یک اثر هنری میتواند اهمیت داشته باشد.
نیاز مالی به فروش آثار
باید گفت که متاسفانه برای هنرمندان نیازمند (از لحاظ مالی) هنر کاری پر زحمت است و میتواند به سفارش گرفتن و انجام خدمات هنری محدود شود و آنچنان پولساز نیست (ژان پل سارتر میگوید: هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست)! مگر اینکه هنرمند بتواند نگاه خود را وسعت ببخشد و بدون توجه به نیاز مالی روی شهرت خود و آثار خود کار کند و یا اینکه با یک شخصی دلسوز که شمهٔ اقتصادی قوی دارد، همراه شود و همکاری نمایند تا آثار هنری اش به قیمت خوب به فروش برسد. از این مورد میتوان به عنوان مثال به داستان «چشمان بزرگ Big Eyes» داستان زندگی «مارگارت کین» و همسرش «والتر کین» اشاره نمود که فیلم سینمایی زیبایی به کارگردانی «تیم برتون» و بازی «ایمی آدامز» و «کریستوف والتس» ، براساس واقعیت از آن ساخته شده است.
این فیلم سینمایی داستان سرگذشت «مارگارت کین» هنرمند نقاش با استعدادی است که نقاشیهای منحصربفردی را ترسیم میکند و شوهرش «والتر کین» نقاشیها را به شیوههای مختلف تبلیغاتی به فروش میرساند. با صرف نظر از اینکه «والتر کین» نقش منفی و خبیث آن داستان است و با عملکرد غیراخلاقی و سودجویانه نقاشیها را به اسم خودش به فروش میرساند و ثروت زیادی به دست میآورند، ولیکن از شمهٔ اقتصادی قوی او نیز نمیتوان صرف نظر نمود. چراکه اگر «والتر» چنین تبلیغات گستردهای نمیکرد، شاید هیچوقت «مارگارت کین» و نقاشیهای زیبایش اینطور شناخته نمیشدند.
قیمتگذاری گران یا ارزان؟ مساله این است!
در فروش یک اثر هنری، همیشه ارزان فروشی جایز نیست، بلکه ممکن است آثار هنرمند را ارزان قیمت جلوه دهد!
و البته که گران فروختن هم ممکن است باعث رکود فروش گردد!
پس چه باید کرد؟!؟!
در چنین حالتی هنرمند باید برای آثار خود یک قیمت مناسب به عنوان «قیمت پایه» تعین کند و آثار را به بالاترین پیشنهاد به فروش برساند (چیزی شبیه یک مزایده) اما همانطور که پیشتر گفته شد، بهترین گزینه برای هر هنرمندی که تصمیم به فروش آثار هنری خود دارد تلاش به شهرت و رسانهای شدنش است! آن وقت است که آثارش به بالاترین قیمت به فروش خواهد رفت.
سه پیشنهاد جهت قیمت گذاری و فروش آثار هنری
گالری لیلیت سه پیشنهاد به هنرمندان برای فروش آثارشان دارد:
پیشنهاد اول:
اگر نیاز مالی دارید و مجبور به فروش آثار هنری خود هستید، سعی کنید قیمتی معقول و در حد متعارف بگذارید. طوری که به قول قدیمیها نه سیخ بسوزد و نه کباب! یعنی نه آنقدر پائین که خدای نکرده ضرر کنید و نه آنقدر بالا آثار که آثار فروخته نشوند. سعی کنید بیشتر روی معرفی خودتان متمرکز شوید تا بتوانید سفارشات هنری دریافت کنید! موارد زیر را در قیمت گذاری ملاک و معیار قرار دهید:
– هزینههایی که خرج آثارتان کردهاید
– مدت زمانی که صرف آثارتان کردهاید
– مقدار انرژی که وقف آثارتان کردهاید
– هزینه بستهبندی و ارسال اثر و ایاب و ذهاب (اعم از هزینه پست – هزینه تبلیغات و معرفی – هزینه برای چاپ آثار فتوگرافی و…)
پیشنهاد دوم:
اگر که در مضیقه نیستید و نیاز مالی ندارید و نگاهتان به آینده هنریتان است، میتوانید قیمت را تا حدودی بالاتر از حد معمول بگذارید، تا جایگاه خود را به عنوان یک هنرمند گران قیمت در عرصه هنر بشناسانید و تا آنجایی که میتوانید خودتان و آثارتان را رسانهای و خبری کنید! آینده از آن شما خواهد بود.
پیشنهاد سوم:
میتوانید قیمت را توافقی تعیین کنید که متقاضیان جهت اطلاع از قیمت تماس بگیرند، در این صورت اثر هنریتان را به فراخور شرایط اقتصادی روز (اعم از تورم، نوسانات ارزش پول و…) قیمت دهید.
کلام آخر
بطور کلی باید قبل از قیمتگذاری آثار تصمیم خودتان را درباره هدفتان از برگزاری نمایشگاه بگیرید، همیشه این مهم را در نظر داشته باشید “هرگز فکر نکنید که اگر قیمت نازل یا هنگفت روی آثارتان بگذارید زودتر اثر به فروش میرسد!” به این دلیل که برای خریدن یک اثر هنری باید خریدار و علاقهمندش پیدا شود …
نویسنده: احسان میرزایی فراهانی