شب خواستگاری شب مهمی است. شما در شب خواستگاری زیر ذره بین هستید و هر حرکت و رفتاری از جانب شما در شکل گیری قضاوت و برداشتهای اولیه طرف مقابل از شما تاثیر چشمگیری دارد. و واقعیت این است که اگر شما قرار است مدیریت یک زندگی را به عهده بگیرید، از شما انتظار میرود شب خواستگاری را هم به خوبی مدیریت کنید. اینها سه مورد از اشتباهاتی هستند که ممکن است در شب خواستگاری رخ دهند:
.
• نادیده گرفتن تشریفات
⇠ تشریفات بیش از حد و اغراق آمیز یکی از مشکلات امروز جامعه ماست. به ویژه برای شب خواستگاری، بسیاری از خانوادهها خودشان را به زحمت و سختی میاندازند و کارهایی میکنند که حتی کسانی که طبقه اقتصادی-اجتماعی بالاتری دارند هم چنین تشریفاتی برگزار نمی کنند. ولی برعکس، بعضیها هم هستند که از آن سمت بام میافتند.
⇠ آنها مثلا میخواهند همه چیز را ساده برگزار کنند و زیادی سخت نگیرند، ولی بدتر کار را خراب میکنند. چیزهایی مثل خرید گل برای عروس یا پوشیدن لباس شیک و تمیز، ظاهر آراسته و پذیرایی مناسبی که در شأن مجلس باشد به طرف مقابل شما نشان میدهد اولا شما آدم آداب دانی هستید و ثانیا، برای آنها ارزش قائلید.
.
• لشگر کشی کردن
⇠ درست است که 15 تا فکر بهتر از 3 تا فکر عمل میکند، اما این قانون استثنایی هم دارد و آن هم در مورد خواستگاری است. شما برای اینکه بفهمید با یک خانواده تفاهمات اساسی دارید یا نه نیازی به کمک عمه و خاله ندارید. و فعلا نیازی نیست که حتما جد بزرگوارتان تایید کند که این فرد برای شما مناسب است. متاسفانه بعضیها مراسم خواستگاری را با مراسم ادای دین و ابراز احترام به قوم و خویشان اشتباه میگیرند و همه آنها را در مراسم خواستگاری شرکت میدهند: عمه خانم بزرگ فامیل است، جد بزرگوار حتی از او هم بزرگتر است، عروس بزرگ خانواده هم که جای خود دارد!
⇠ لشگر کشی برای خواستگاری میزبان را به سختی میاندازد، هیاهو و آشوب زیادی به پا میکند و امکان صحبت موثر و شناخت بیشتر را از شما میگیرد، و گذشته از همه باعث چندگانگی در سلیقه و تصمیم گیری میشود و داماد و عروس بیچاره را حسابی سردرگم میکند. واقعا شما تا کی میخواهید بگردید تا بالاخره کسی را پیدا کنید که هم خواهر کوچیکه از او خوشش بیاید و هم حاج عموی بزرگ؟!
.
• لباس نا مناسب پوشیدن
⇠ همین که حرف از پوشیدن لباس درست و حسابی در شب خواستگاری به میان میآید، یک عده جوش میآورند که “مگر میخواهیم طرف را گول بزنیم؟!” اینها احتمالا دوست دارند با یک پیژامه راه راه، موهای ژولیده، و بدون جوراب میروند وسط مراسم خواستگاری چون میخواهند از همان اول “خودشان باشند.” اما شما برای اینکه خواستگاری موفقی داشته باشید به حرفهای آنها کاری نداشته باشید.
⇠ مراسم خواستگاری یک مراسم جدی و کاملا رسمی است و شما حتی اگر بخواهید “خود واقعی” تان را به طرف مقابل نشان دهید نیازی به این کارها نیست. در واقع شما با پوشیدن لباس مناسب، جنبه رسمی خودتان را به نمایش میگذارید که آن هم بعدی از “خود” شماست، نه همسایه شما! البته لباس مناسب ویژگیهای دیگری هم دارد: باید بتوانید حداقل دو ساعت توی آن راحت بنشینید؛ با خوردن دومین موز دکمه اش نپرد؛ توی ذوق نزند؛ پوشیده باشد؛ آستینش توی استکان چایی نرود و اگر لازم شد بتوانید توی آن حداقل 45 درجه خم شوید.
.
• حرف بیربط زدن و نرفتن سر موضوع اصلی
⇠ اینکه به محض ورود خواستگار درباره تاریخ عقد صحبت شود اصلا خوب نیست. بهتر است در آغاز صحبت و برای اینکه به اصطلاح یخ جمع باز بشود از صحبتهای معمولی شروع کنیم، که رایج ترینش همان موضوع آب و هوای خودمان است.
⇠ اما اگر تا سه ساعت بعد از ورود مهمانها همچنان صحبتها حول محور موضوعات “چقدر هوا سرد/ گرم است” یا “بالاخره اوضاع این مملکت به کجا میکشد” بچرخد، در حالی که نصف حاضرین به سختی خودشان را بین خواب و بیداری نگه داشتهاند و عروس خانم بیچاره برای بار چهارم چایی چرخانده است، باید بدانیم که یک جای کار میلنگد. معمولا بعد از یک ربع – بیست دقیقه حرفهای غیر رسمی و این در و آن در، بهترین موقع است که یک نفر با صدای رسا بگوید “خب! برویم سر اصل مطلب”!
.
• دقت کافی نکردن
⇠ این هم از اشتباهات فاجعه آمیز خواستگاری است. اگر شما هم فکر میکنید اینکه از ابتدای خواستگاری تا انتهایش مثل بچههای خوب سرتان را پایین بیندازید و به جورابهایتان چشم بدوزید باعث میشود بعد از مراسم همه ازتان تعریف کنند و کاملا مورد پسند قرار بگیرید، بهتر است فعلا دور خواستگاری و ازدواج و این حرفها را خط بکشید.
⇠ شاید در این صورت خیلیها شما را بپسندند، اما مساله این است که ازدواج نیاز به یک پسند دو طرفه دارد. و خواستگاری دقیقا زمانی است که باید سرتان را بالا بگیرید و با چشم باز و ذهن روشن به اطرافتان دقت کنید.
⇠ البته در ازدواجهای امروزی تر معمولا خیلی از آشناییها قبل از شب خواستگاری صورت میگیرد، اما در شیوههای سنتی تر اینطور نیست. فکر نمی کنم لازم باشد تاکید کنیم که شما میخواهید برای یک عمر زندگی تان تصمیم بگیرید و لحظه لحظه این ساعات طلایی باید برایتان مثل لحظات سرنوشت ساز کنکور سراسری پراهمیت باشد!
.
• سوال مسلسل وار پرسیدن
⇠ بالاخره زمانی فرا میرسد که عروس خانم و آقا داماد باید به آن اتاق بروند و سنگهایشان را با هم وا بکنند. و مسلما سوال پرسیدن اولین اتفاقی است که در این مرحله رخ میدهد. اما متاسفانه بعضیها اشتباه بزرگی میکنند: آنها طوری پشت سر هم سوال میکنند که انگار مامور اف بیآی هستند و دارند در بازداشتگاه از متهم سوال میپرسند: “شما چه جور کتاب هایی میخونید؟ اسم آخرین کتابی که خوندید چی بود؟ یک روز معمولی رو چطور میگذرونید؟ به پدر و مادرتون چقدر کمک میکنید؟ چند تا دوست و رفیق دارید؟ چند ساعت از روز رو پای اینترنت میگذرونید؟ چرا کارتون رو ول کردید؟ دوشنبه ساعت 5 کجا بودید؟؟!! …”
⇠ خودتان حدس میزنید که نتیجه این آشنایی چه خواهد بود. از اینجا به بعد را دو بار بخوانید: خیلی خوب است که آدم کتاب زیاد بخواند، مخصوصا در مورد خواستگاری و ازدواج. اما اگر کتاب “هزار و یک پرسش که باید از همسر آینده تان بپرسید” را خوانده اید، بهتر است جلوی خودتان را بگیرید و همه این 1001 پرسش را یکجا نپرسید. اینطوری او همان احساسی را نسبت به شما پیدا میکند که شما وقتی برای مصاحبه شغلی به یک سازمان دولتی مهم میروید نسبت به مصاحبه گر پیدا میکنید.
.
• همان موقع جواب دادن و فرصت نگرفتن
⇠ اگر خواستگاری شما به صورتی است که از قبل همدیگر را ندیده اید امکان بروز این اشتباه بسیار بالاتر است. مغز شما معمولا افراد غریبه را دشمنانی خطرناک میپندارد، و مدتی زمان لازم است تا این تازه واردان برای ناخودآگاه شما به “آشنایان بیخطر” تبدیل شوند و بتوانید به احساس واقعی تان در مورد آنها پی ببرید. بدتر از همه این است که شما اهل فیلم و سینما هم باشید: مغز شما حتی به زمان خیلی بیشتری احتیاج دارد تا از مقایسه چهره و ظاهر این آدمهای معمولی و گریم نکرده با برد پیت یا آنجلینا جولی دست بردارد و دنیای واقعی را از هالیوود متمایز کند! بنابراین، در تصمیم گیری درباره خواستگاری و ازدواج عجله نکنید و به مغزتان این فرصت را بدهید که از کلیشهها فاصله بگیرد و تصمیمی منطقی پیش پای شما بگذارد.
.
منابع:
.https://marriage-academy.com