بیست و پنج سال آزگار میز من در گوشه اتاق یک اداره دولتی که مانند معبد های خالی سوت و کور بود قرار داشت . در این مدت چنان به یک دیگر انس گرفته بودیم که جدایی مان امکان پذیر نبود … نه پشت میز دیگری مینشستم و نه کسی جرات میکرد از ترس ساس هایی که وسط درز تخته های میز من لانه کرده بودند پشت میز من بنشیند .
اما همانطور که همه چیز یک روز پایان میذیرد همبستگی من و میزم هم بالاخره پایان یافت
روزی که حکم بازنشستگی مرا به دستم دادند تنها ناراحتیم جدا شدن از میزم بود و بقیه چیزها برایم اهمیتی نداشت ………
*️⃣ راهنمای پخش “میز یک کارمند ~عزیزنسین” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.