“آشغالدونی” داستانی است به قلم “غلامحسین ساعدی” که از دریچه ی نگاه اول شخص بیان میشود. این شخص علی است که پسری نوجوان و شهرستانی بوده و همراه پدرش به تکدی گری میپردازد. شخصیت دیگر داستان یک دلال خون فروش است که علی و پدرش حین گدایی به طور اتفاقی با او برخورد میکنند. او خون فقرا را در ازای پول دریافت میکند و حالا علی که حدودا هفده سال دارد، به همراه پدر بیمارش به محل خونگیری میرود تا خونشان را بفروشند. علی خون میدهد اما پدرش به دلیل بیماری نمی تواند و به پیشنهاد همان دلال به بیمارستانی میروند که همه چیز را برایشان تغییر خواهد داد. علی پس از ورود به محیط بیمارستان و آشنایی با پرسنل آنجا، کارهایی برای خودش دست و پا میکند که هر روز بیشتر او را از آن نوجوان فقیر و ساده به فردی تبهکار تبدیل میکند. او به دختری به نام زهرا دل میبازد و کم کم با فروش غذای دزدیده شده از بیمارستان، بردن فقرا برای فروختن خون و خبرچینی برای مامورهای امنیتی، روز به روز بیشتر در این منجلاب که نامش “آشغالدونی” است فرو میرود. علی تا اواخر داستان که دیگر از شخصیت گیج و ساده اش فاصله گرفته و برای خودش جایگاهی یافته، اسمی ندارد. او ذاتا شخصیت شروری ندارد اما قرار گرفتن در محیطی که استعاره ی “آشغالدونی” برای آن به کار رفته، سبب رشد سرطان وار خصوصیات منفی در او میشود. بیمارستان در این قصه ، در واقع نماد یک شهر و اوضاع فرهنگی حاکم بر اجتماع است؛ فرهنگی که بقا و بدست آوردن پول در آن باید به هر قیمتی صورت بگیرد. 📙🎧 آشغالدونی 🖋 نویسنده: غلامحسین ساعدی 📚 مؤسسه انتشارات نگاه 🎙 راوی: بهنام
*️⃣ راهنمای پخش “آشغالدونی ~غلامحسین ساعدی” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.