داستان صوتی “شیرینی”
مادربزرگ بلند شد و توپ را برداشت و دست هایش را بالا برد از سر کمرش تا نوک انگشتانش تیر کشید. ناله کرد و توپ را انداخت در خانه بغلی. دوباره صدای بچه ها بلند شد . هورااااااا رضا شانس آوردیا ! لابد نوه هاش اونجان که توپ رو پس فرستاد وگرنه خودش میو مد و کلی غر میزد. مادربزرگ باز هم دلش گرفت . آمد بنشیند که دید دوباره توپ بچه ها از بالای سرش گذشت و افتاد بالای درخت نارنج و چنتا نارنجک از نارنجک های سبز درختش ریخت!…
نویسنده : پویا روانبخش /
با صدای: پویا روانبخش
*️⃣ راهنمای پخش “شیرینی ~پویاروانبخش” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.