داستان صوتی “در کمال پرتقال”
یک شب با گریه مادرم از خواب بیدار شدم از لای در پدر را دیدم که به مادرم میگفت. معطل نشو! روی میز یک کارد بود. همان که مادرم با آن گوشت تکه میکرد. بعد پدرم چرخید و تقریبا به نجوا رو به مادرم گفت : قاچم کن! مادرم گریه میکرد و پدرم با اندوهی غیرقابل وصف از او میخواست قاچش کند. آن هم به دو قسمت مساوی. بعد نظرش عوض شد و گفت : نه . 4 تکه ام کن ! نمی دانم آن دو تکه اضافی سهم که بود! …
نویسنده : هادی کیکاوسی /
با صدای: غزال صداقت
*️⃣ راهنمای پخش “در کمال پرتقال ~هادیکیکاوسی” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.