داستان “انگار من نیستم! ”
من چشم هایش را میفهمیدم و خوب میدانم تمام وزن این زندگی را یک نخ پوسیده تحمل میکند. نخی که هر لحظه ممکن است با جمله ای پاره شود و زندگیمان را شبیه یک کریستالی که بر روی زمین سخت میافتد ، رها کند تا به هزار تکه تقسیم شود. وبرای همیشه رفتن و باز نگشتن و برای پاره کردن این نخ چه فرصتی بهتر از الان! …
نویسنده و خوانش : کورش محمدی
*️⃣ راهنمای پخش “انگار من نیستم ~کورشمحمدی” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.