محمود زنگنه

 تخصص/مهارت:

طراح و نقاش، هنرهای تجسمی

 معرفی/ بیوگرافی:

محمود زنگنه (به انگلیسی: Mahmoud Zanganeh) هنرمند ایرانی، متولد 1312 همدان و درگذشته 1378 تهران بود.

استاد محمود زنگنه در سال 1311 در روستای «آب انبار» همدان در خانواده ای کم درآمد متولد شد. او به همراه پدرش که فروشنده ای دوره گرد بود از روستایی به روستای دیگر می رفت و این گردش ها ی بین روستایی تصاویر ذهنی جالبی برای او برجای می گذاشت.

او که حتی یک سال در مدرسه نبود به کمک هوش ذاتی اش خواندن و نوشتن را فرا گرفت و مردی با سواد و اهل مطالعه شد که همیشه چند کتاب به همراه داشت و پیوسته کتاب می خواند.
استاد زنگنه از مردانی است که بدون رفتن به مدرسه و دانشگاه با استعداد ذاتی خویش پیشرفت کرد و تنها جامعه آموزشگاه علم و دانش و هنرش بود. وی بدون تعلیم استاد نقاشی را از روی ذوق ذاتی خویش آغاز کرد و تا حدی پیشرفت کرد که استادان مدرسه هنر او را به عنوان نقاشی مبتکر و صاحب سبک شناختند و دیری نپایید که نمایشگاههای نقاشی او در ایران و جهان مورد توجه بازدیدکنندگان قرار گرفت.

هنگامی که وی کودکی 7 یا 8 ساله بود پدرش برای تامین مخارج زندگی مجبور شد روستا را ترک کند .

او به همراه خانواده به امید یافتن کاری با درآمد بیشتر راهی شهر همدان شد. به قول استاد زنگنه « تمام هستی ما چند گره بسته بود که پدر و مادرم به دوش گرفته بودند و با پای پیاده راهی شهر شدیم».

با وارد شدن به شهر پدر محمود او را در مدرسه ای ثبت نام کرد. مدرسه و کلاس درس تا پیش از این برای او آرزو و رویا بود اما چون فرزندی روستایی زاده بود بین بچه‌های کلاس غریب ماند و حتی در فهمیدن زبان همکلاسان خود مشکل داشت.

به گفته خودش: «بچه ها مرتب مرا دنبال و اذیت می کردند و با حرف‌های زشت کودکانه رنجم می دادند و از همه مهم تر بی توجهی مسئولین مدرسه بود… عاقبت از مدرسه گریزان شدم، به پدرم گفتم مدرسه به درد من نمیخورد باید کار کنم…»

او که حتی یک سال در مدرسه نبود به کمک هوش ذاتی اش خواندن و نوشتن را فرا گرفت و مردی با سواد و اهل مطالعه شد که همیشه چند کتاب به همراه داشت و پیوسته کتاب می خواند. حتی با دوستان نزدیکش در مورد کتاب‌های مختلف بحث و گفتگو میکرد و کسی نمیدانست او در چه پایه تحصیلی است. او از آن دسته مردانی بود که علم و دانش و هنرش را تنها از جامعه فرا گرفته بود.

استاد زنگنه پس از ترک مدرسه برای تأمین کمک هزینه خانواده از همان سنین دبستانی وارد بازار کار شد و مدتی به کارهایی از قبیل شاکرد عطاری، لبو فروشی و سفال فروشی مشغول شد تا سرانجام سر از کارگاه چرم سازی درآورد.

در کارگاه دباغی، پوست‌های آماده شده باید زیر آفتاب مدت معینی بمانند و فردی مرتب آنها را بررسی کند تا زیاد خشک نشوند. خودش می گوید: « کار من مواظبت از پوست‌های پهن شده در زیر آفتاب بود. این کار اگرچه درآمد زا بود، اما تمام وقت مرا گرفته بود».

این کار برای او کاری سخت و تا حدی طاقت فرسا بود زیرا می بایست تمام مدت ناظر باشد و غفلت نکند. او در حین کار برای اینکه خوابش نگیرد نقاشی می کرد.

به قول خودش «چند مداد رنگی و مقداری کاغذ تهیه کردم و ساعت ها نقاشی می کشیدم. بیشتر نقاشی هایم همان مناظری بود که همراه پدرم در روستاها گردش کرده بودم». او از نقاشی بسیار لذت می برد و عشق به این هنر روز به روز بیشتر در وجودش شعله ور می شد و دلش میخواست فوت و فنّ این هنر را یاد بگیرد.

پس از چندی خانواده زنگنه به دلیل بیماری مادر، مجبور شدند به تهران بروند زیرا هم در تهران کار بیشتر پیدا می شد و هم برای مداوای مادر مجبور نبودند هزینه سفر به تهران و اقامت در مسافرخانه را بپردازند.

• آدرس:

• تلفن:

• وبسایت:

• اینستاگرام:

• رویدادهای جاری:

📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمی‌باشد

• کد QR:

📲 جهت دسترسی سریع و اشتراک‌گذاری آسان، این کد را با تلفن‌های هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.

بیوگرافی

★ lilit-chat

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت