تخصص/مهارت:
هنرپیشه، بازیگر تاتر، سینما و تلویزیون، بدلکار و…
معرفی/ بیوگرافی:
رضا بیک ایمانوردی (به انگلیسی: Reza Beyk Imanverdi) هنرمند بازیگر و ورزشکار ایرانی، زادهٔ 25 خرداد 1315 در تهران – درگذشتهٔ 22 شهریور 1382 در ایالت آریزونا، ایالات متحده بود.
زندگینامه
آقای رضا ایمانوردی در 25 خرداد 1315 در تهران متولد شد، پدرش اصلان ایمانوردی از مهاجران باکو و مادرش اهل شاهین تپه قزوین بود. وی بعد از طی دوران نوجوانی به دلیل تسلط به زبان انگلیسی به استخدام سفارت آمریکا درآمد.
وی فعالیت هنری را سال 1337 با بازی در تروپ تئاتر «اُسکار» آغاز کرد. در سال 1340 بر حسب اتفاق و به دنبال برخوردی که تصادفاً با ساموئل خاچیکیان در خیابان داشت، خاچیکیان اندام ورزیده و چهره سینمایی او را مناسب برای ایفای نقشهای عامه پسند تشخیص داد و از ایمانوردی دعوت به عمل آورد تا دراستودیو آژیر فیلم حضور پیدا کند.
او در این استودیو در اولین نقش زندگی سینمایی خود رل کوتاهی در فیلم فریاد نیمه شب بازی کرد، که همین نقش چند دقیقهای باعث شد تا این کارگردان بزرگ در فیلمهای بعدی خود مانند یک قدم تا مرگ، دلهره، ضربت، سرسام و … جهت بازی از او دعوت به عمل بیاورد.
بعد از ورود به صحنه سینما با اجرای نقشهای مختلف در فیلمهای اکشن و کُمدی با نام هنری بیک ایمانوردی در بیش از صدها فیلم سینمایی، به عنوان یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران در دهه 40 و 50 شمسی به محبوبیت ویژهای دربین مردم دست یافت و به واسطه توانایی که او در ایفای نقشهای مختلف سینمایی داشت، لقب مرد هزار چهره سینما را کسب کرد. او در طول فعالیت هنریش با بازیگران سرشناسی از جمله ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، محمد علی فردین، ایرج قادری، داریوش اسدزاده، فروزان، آذر شیوا، آرمان و جهانگیر فروهر به نقش آفرینی پرداختهاست.
بیک ایمانوردی در فیلمهای کُمدی با الهام از (نقش ستوان کلمبو با بازی پیتر فالک) به همراه گویشی شیرین با دوبله منوچهر اسماعیلی ظاهر میشد که این فیلمها در بین عامه مردم با استقبال زیادی همراه بود.
او در سال 1355 استودیو «”آربی فیلم” RB مخفف (رضا بیک)» را در خیابان نادری بنا نهاد، که در آن اقدام به تهیه فیلمهای ایرانی و نیز خرید و دوبله فیلمهای خارجی مینمود.
بازیگری در کشورهای خارجی
بیک در سال 1347 طی پیشنهاد یک فیلمساز ایتالیایی برای بازیگری به آن کشور سفر کرد و در فیلم صندلی الکتریکی در نقش اول بازی کرد، همچنین بیک در سینمای ترکیه چهرهای شناخته شده بود و به عنوان بازیگر در چندین فیلم ترکی شرکت داشت. فیلم فاتحین صحرا به کارگردانی محمد زرین دست چندین بار با نام “Treasure of the Lost Desert” در بسیاری از کشورها به نمایش درآمد.
بدلکاری
بیک ایمانوردی در جوانی از قهرمانان ورزش کشتی کچ ایران بود و حرفه اصلی که در سینما بسیار به او کمک کرد تا به شهرت برسد، کشتی کج بود. بیک در باشگاههای ستاره، نادر و کیان تهران ضمن تمرین، گاهی سمت مربی را نیز بر عهده داشت. بعدها او تعدادی از شاگردان ورزشی خود را جهت پیشبرد فن بدلکاری وارد سینمای ایران کرد.
بیک پدیدآورنده هنر بدلکاری و ژانر اکشن در سینمای ایران بود، وی با مهارتش در فنون رزمی، زد و خورد رایج در فیلمهای آن زمان را به صورت فنی درآورد و در طول فعالیتش تا حدودی زیادی بدلکاری را در سینمای ایران گسترش داد. در زمان فیلمبرداری فیلم صندلی الکتریکی در ایتالیا هنرمندان معروفی چون سیلوا کوشینا ملکه زیبایی ایتالیا و لورنس هاروی هنرپیشه نامدار آمریکایی غالباً در محل لوکیشن این فیلم حضور پیدا میکردند تا چگونگی بازی بیک ایمانوردی در سکانسهای خطرناک توسط خودش را (که اصولاً توسط بدلکار بازی میشد) مشاهده نمایند. او اکثر صحنههای خطرناک فیلمهای خود را بدون استفاده از بدل شخصاً بازی کرد.
درگذشت
سرانجام رضا بیک ایمانوردی بعد از یکسال مبارزه با بیماری سرطان ریه، ساعت 12:48 بامداد روز 22 شهریور 1382 در بیمارستان شهر فینیکس ایالت آریزونا در ایالات متحده آمریکا در سن 67 سالگی درگذشت.
آخرین سخنان قبل از مرگ
باجیب خالی از ایران خارج شدم و به ترکیه رفتم… نمیخواستم مدت زیادی در آنجا بمانم چون همیشه بعنوان یک آرتیست معروف و ثروتمند ایرانی به آن کشور سفر کرده بودم.. هنرمندان و مردم ترکیه منرا بعنوان یک بازیگر لارژ و طراز اول ایران میشناختند.. دوست نداشتم انوقت که یکباره از طرف مسئولان کشور خودم کنار گذاشته شده بودم و دیگر جایی دروطنم نداشتم و با شرایطی کاملاً متضاد با گذشته به ترکیه رفته بودم کسی مرا ببیند… البته کافی بود که یک اشاره کنم تا بدون کوچکترین زحمتی در عرض چندساعت میلیونها تومان پول برای من جمع شود و یا همانجا بمانم و فیلم بازی کنم چون همه هنرمندان ترک و مردم ترکیه منرا میشناختند و فیلمهای موفق زیادی برایشان بازی کرده بودم ولی اینرا دوست نداشتم… شخصیت و عرق ملی من بمن این اجازه را نمیداد…. نمیخواستم شخصیت قهرمانی خودم را در ذهن مردم کشورم خراب کنم، همچنین میخواستم همان چهرهای که همیشه در خارج از کشورداشتم بهمان شکل حفظ شود… بدون تماس با هنرمندان ترک سریعاً به آلمان و از آنجا به امریکا مهاجرت کردم… دراینجا هم پیشنهادات زیادی از هالیوود داشتم ولی چطور میتوانستم بعد از سالها نقش اول بودن حالا بروم درفیلمهای آمریکایی نقشهای کوچک و حقیر و یا در تضاد با منافع ملی کشور و مردمم بازی کنم!!!! اینکار را درست نمیدانستم….
بخاطر همین رفتم سراغ رانندگی کامیون و به اینکارهم افتخار میکنم، رنجهای زیادی کشیدم، تصادف کردم، در زمستان روی یخ سُر خوردم، راهم را گم کردم وهزارو یک مشکل دیگر که برایم پیش آمد ولی خوشحالم که از جسمم مایه گذاشتم نه از هنرم… احساس میکنم پیش مردمی که هنوز من را بعنوان قهرمان خودشان میشناسند روسفیدم…
• وبسایت:
صفحه در وبگاه سوره
• فیسبوک:
RezaBeykImanverdi
• رویدادهای جاری:
📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمیباشد
• کد QR:
📲 جهت دسترسی سریع و اشتراکگذاری آسان، این کد را با تلفنهای هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.