پترای عظیم باستانی جردن، اردن

  • درباره

تور گردشگری مجازی:

پترای عظیم باستانی جردن، اردن

پترا – شکوه زوال

ماه خیلی بهتر از چراغ‌های خیابانی که‌ درکنار پیاده روها ردیف شده بودند، جاده را روشن می‌کرد. در سکوتی کامل قدم زدم. تصور اینکه چه چیزی در گوشه‌ای منتظر من است سخت بود. صخره‌های گنبد مانندی عجیب مرا تماشا می‌کردند که در مسیر رفتن به شهر مردگان از کنار غارهای شمع روشن آن‌ها می‌گذشتم. مسیر به یک مسیر باریک بین دیوارهای قرمز عمودی تبدیل شد. ماه نمی توانست به اینجا برسد، بنابراین من در سکوت در نور کم نورهای خیابان که مسیر پر پیچ و خم طولانی را دنبال می‌کرد، در سکوت به راه افتادم. تنها چیزی که می‌شنیدم وزش باد گرم و خش خش مارمولک‌ها بود. ناگهان نور درخشانی را در جلوی خود دیدم: در چند متری دیوارها باز شدند تا من را به میدان شمع روشن خارج کنم. مردی با لباس بلند سفید وسط میدان بود. او دستانش را بالا آورد و من صدای فلوت را شنیدم. موسیقی او تمام فضا را پر کرده بود و بین صخره‌ها جاری بود. انعکاس دیوارهای زرد-قرمز و سپس ناپدید شدن در آسمان شب بی‌پایان پر از ستاره. یک عرب در مقابل خزانه داری فرعون ایستاده بود، ساختمان بزرگی که کل مجموعه را تحت الشعاع قرار داده بود. اگر دیوارهایی داشت به راحتی با یک معبد یونان باستان اشتباه می‌شد. اما هیچ دیواری وجود نداشت. نما، ستون‌ها، رواق‌ها، مجسمه‌ها و پله‌هایی که به اتاق‌های تاریک داخلی منتهی می‌شوند، مستقیماً در صخره با دقت بسیار حک شده بودند… نور صدها شمع میدان را روشن می‌کرد. به‌نظر می‌رسید (یا شاید واقعاً چنین بود) من بخشی از یک آیین باستانی بت پرستی بودم… اگر دیوارهایی داشت به راحتی با یک معبد یونان باستان اشتباه می‌شد. اما هیچ دیواری وجود نداشت. نما، ستون‌ها، رواق‌ها، مجسمه‌ها و پله‌هایی که به اتاق‌های تاریک داخلی منتهی می‌شوند، مستقیماً در صخره با دقت بسیار حک شده بودند… نور صدها شمع میدان را روشن می‌کرد. به‌نظر می‌رسید (یا شاید واقعاً چنین بود) من بخشی از یک آیین باستانی بت پرستی بودم… اگر دیوارهایی داشت به راحتی با یک معبد یونان باستان اشتباه می‌شد. اما هیچ دیواری وجود نداشت. نما، ستون‌ها، رواق‌ها، مجسمه‌ها و پله‌هایی که به اتاق‌های تاریک داخلی منتهی می‌شوند، مستقیماً در صخره با دقت بسیار حک شده بودند… نور صدها شمع میدان را روشن می‌کرد. به‌نظر می‌رسید (یا شاید واقعاً چنین بود) من بخشی از یک آیین باستانی بت پرستی بودم…

پترا، خزانه

پترا… اینجوری بود که چندسال پیش برای اولین‌بار وارد پترا شدم.

پترا شهری است که در چهار بعد زندگی می‌کند. یا به طور دقیق «زندگی شده»… ذهن من نمی‌خواهد این واقعیت را بپذیرد که اکثر قلعه‌های صخره‌ای خیره‌کننده، تنها بخش‌های تصادفی یک نکروپلیس چند ملیتی غول‌پیکر هستند. از نظر تاریخی (به عنوان مثال اهرام مصر) نکروپلیس برای هزاران سال تولید شده است. قرار بود معابد و دیگر بناهای مذهبی در طول قرن‌ها زنده بمانند و محله‌های زندگی ساده عمر کوتاهی داشتند و در بهترین حالت به یک یا چند نسل خدمت می‌کردند.

نه، پترا به عنوان نکروپلیس طراحی نشده است. زمانی در اعماق صخره‌ها حدود بیست هزار نفر زندگی می‌کردند. بازارها، سوناها، ویلاهای با استخر، سیستم لوله کشی آب پیشرفته، تئاترها، ساختمان‌های دولتی و مجلس سنا وجود داشت… فقط زمان، زلزله، باد و شن و ماسه همه چیزهای پیش پا افتاده را ویران کرد و پنهان کرد…

الخزنه - بیت المال

وقتی به پترا فکر می‌کنم، همیشه می‌خواهم یک بعد دیگر اضافه کنم که مرا به عمق کوه ببرد، زیرا هندسه معمولی برای توصیف اتاق‌های قرن‌ها، غارها، فضاهای ذخیره‌سازی، محراب‌ها و به‌دقت حکاکی‌شده کافی نیست. و ابلیسک ها

رازهای تاریخ

مشابه پله‌های سنگی که به مکان مرتفع قربانی، محراب غول پیکر بر فراز زیب عطوف (نام بادیه نشینی خط الراس کوه) منتهی می‌شود، کل جو اینجا مملو از زمان است که به آرامی مانند خون باستانی قربانی‌های انسانی به سمت خاک می‌رود. خدای خورشید

پترا

سند تاریخی دقیق و بنابراین آن‌ها معمولا داستان خود را با “یک قبیله عرب سخت کوش نبطیان” شروع می‌کنند که در ششم قبل از میلاد در وادی موسی (که معمولاً به عنوان دره موسی شناخته می‌شود) ساکن شده اند. یونانیان بعداً نام را به “Petra” به معنای “صخره” یا “کوه” تغییر دادند.

منبع اصلی ثروت نبطی‌ها هزینه‌ها و عوارضی بود که از کاروان‌ها برای عبور از قلمرو آن‌ها و همچنین برای نگهبانی و اسکورت آن‌ها در طول مسیر جمع آوری می‌شد. از دیگر منابع درآمد، مالیات‌های جمع آوری شده از قبایل همسایه و فعالیت‌های سرقت بود. نفوذ نبطیان از سینا تا دمشق گسترش یافت. شایعات مربوط به شکوفایی کشور توجه رم را به خود جلب کرد، اما آن‌ها نتوانستند فوراً با پرتا موافقت کنند: کوه‌هایی که پترا را احاطه کرده بودند به خوبی از شهر محافظت می‌کردند و محافظت از تنها ورودی شهر نسبتاً آسان بود (دره 2 تا 5 متری به نام سیک) بین دیوارهای طبیعی 80 متری عمودی محکم شده است. با این حال در سال 106 قبل از میلاد نبطیان به امپراتور ترایان شکست خوردند و توسط امپراتوری روم جذب شدند.

پترا در شب

پترا برای دو قرن دیگر تحت حاکمیت روم شکوفا شد، اما در نهایت به دلیل توسعه کشتیرانی دریایی در دریای سرخ اهمیت خود را از دست داد. وقتی این اتفاق افتاد، رومی‌ها تصمیم گرفتند شهر را ترک کنند. بیزانسی‌ها در زمان غفلت به پترا آمدند و برخی از بناهای اصلی را تغییر دادند تا به عنوان معابد مسیحی عمل کنند.

تهاجم اعراب در قرن هفتم تأثیر چندانی بر فرهنگ و تاریخ پترا نداشت. پترا آخرین بار در قرن XI در زمان پادشاهی اورشلیم ذکر شد. ویرانه‌های قلعه صلیبی‌ها در نزدیکی محراب اصلی قربانی یافت شد.

از آن زمان پترا عملا از روی زمین ناپدید شده است. فقط افسانه‌هایی از گنجینه‌های نبطی که در اعماق شهر مرده در جایی در کوه‌های اردن دفن شده‌اند و بدوی‌های تشنه‌ی خون که از آن‌ها محافظت می‌کردند، نقل می‌شد…

در سال 1812، یوهان لودویگ بورکهارت، کاشف سوئیسی، پترا را به دنیای غرب معرفی کرد. برای رسیدن به آنجا مجبور شد زبان عربی را بیاموزد و قرآن بیاموزد. او شبیه یک مسلمان بود. شاید این دلیلی بود که اعراب موافقت کردند تا راه راک سیتی را به او نشان دهند. پیدا کردن یک راهنما یک چالش بود – همه از ارواح شیطانی که طبق افسانه‌های بادیه نشین در شهر مرده زندگی می‌کردند می‌ترسیدند. در ابتدا راهنما کاشف را برای قربانی به مقبره هارون می‌برد. با این حال، هنگامی که آن‌ها در راهروی باریک قدم زدند و با خزانه 40 متری حک شده در صخره روبرو شدند، بورکهارت متوجه شد که آن‌ها در پرتای افسانه‌ای قرار دارند. او که معماری باشکوهی را تحسین می‌کرد، تقریباً خود را با هیجان تسلیم کرد، اما تدبیر او او را از مرگ دست راهنمایش نجات داد… 

شهر راک. شهر حک شده…

کسانی که از پترا دیدن کردند، قبول دارند که یک روز برای عاشق شدن به شهر و تحسین آن کافی است. اما حتی سه روز هم برای پیمودن تمام مسیرهای آن کافی نیست تا تمام بناهای آن از خزانه تا صومعه (عاد دیر) که بر بالای کوه حک شده است را ببینیم. نبطی‌ها بیش از 800 بنای یادبود حکاکی شده نباتی در پترا به‌جای گذاشتند، البته در دوره‌های دیگر تاریخ آن نیز ذکر نشده است.

شهر حک شده

ورودی پترا از طریق سیک – یک تنگه باریک پر پیچ و خم – می‌رود. در یکی از دیوارها کانالی به طول یک کیلومتر به‌دست انسان حک شده است که به عنوان آبراهی از چشمه موسی به پترا عمل می‌کرد. معماران باستان سیستم پیچیده‌ای از سدها، آب انبارها و مجراهای آب برای کنترل سطح آب در آب و هوای بیابانی ایجاد کردند. در میدان‌های شهر فواره‌هایی وجود داشت و نبطی‌های نجیب (و رومی‌ها بعد از آنها) از آفتاب گرفتن‌ درکنار استخرهای خصوصی لذت می‌بردند، ویرانه‌هایی که باستان‌شناسان مدرن آن را در پترا کشف کردند… تصور این همه تجمل با نگاه کردن به صخره‌های بی‌جان زیر آفتاب فروزان اردن غیرممکن بود. .

کالسکه‌های کوچک و گردشگران با عجله می‌روند، اما من ترجیح می‌دهم آهسته به الخزنه، خزانه‌داری نزدیک شوم. ابتدا نمای استادانه‌ترین و زیباترین ساختمان پترا از میان دیواره‌های کوه به اوج می‌رسد و سپس – متر به متر – با شکوه کامل خود باز می‌شود.

الخزنه - بیت المال

شایان ذکر است که نام بناها لزوماً هدف واقعی آن‌ها را بیان نمی‌کند. از آنجایی که نبطی‌ها نقشه دقیقی از شهر بجا نمی گذاشتند، اعراب مکان‌ها را بر اساس افسانه ها، ظواهر و حدس‌ها نام گذاری کردند. برای مثال، The Treasury به نام افسانه‌ای دربارهٔ انعام فرعون باستانی نامیده می‌شود که به قدری بزرگ بود که ارتش او را در مسیر شرق کند کرد. آنها مجبور بودند بیشتر گنجینه‌ها را در کوه‌ها پنهان کنند … می‌توان گلوله‌های بی‌شماری را دید که سطح حوض را تاج برج را نشان می‌دهد – بادیه نشینان محلی معتقد بودند که اینجا مکان ثروت‌های پنهان است و به امید باز کردن حوض تلاش کردند. برای باران طلایی…

پشت ستون‌ها درهایی وجود دارد که به محله‌های داخلی منتهی می‌شود. اعتقاد بر این است که اتاق‌های کوچک به عنوان مقبره‌ای برای آرتاس چهارم فیلوپاتریس، پادشاه نباتیه خدمت می‌کردند. در دوران فرمانروایی او پترا به اوج خود رسید و در معماری در میان سایر زمینه‌ها پیشرفت کرد. نمای قسمت‌های داخلی مقبره قابل توجه است: رنگ ماسه سنگ از سفید به مایل به قهوه‌ای جریان می‌یابد که گویی توسط خود طبیعت بر روی آن نقش بسته است. نمای ساختمان (30 متر عرض و 43 متر ارتفاع) در صخره‌ای محکم تراشیده شده و با مجسمه‌های خدایان و الهه‌های نبطی تزئین شده است. خزانه داری مشرف به میدان اصلی است که بر سیک، ورودی باریک شهر تمرکز دارد. هیچ چیز در منظره نیست، مگر دیوارهای کوه سرخ مایل به قرمز، بنابراین احساس می‌شود پترا فقط از خزانه‌داری تشکیل شده است. با این اوصاف، درست‌ درکنار ساختمان یک مسیر پیاده روی وجود دارد که ناگهان در گوشه‌ای باز می‌شود و تبدیل به جاده‌ای عریض می‌شود که به مرکز شهر باستانی منتهی می‌شود. نماهای بناهای تاریخی فوق‌العاده زیبا در دو طرف جاده در سنگ حک شده است.

خیابان نماها، پترا

اعتقاد بر این است که “خیابان نما” در دوره آشوری تولید شده است و معماران پترا بسیاری از عناصر طراحی شرقی را در کار خود گنجانده اند. جاده ما را به آمفی تئاتر عظیمی که درست در کوه حک شده می‌برد. شمارش دقیق تعداد صندلی‌ها غیرممکن است. بنابراین راهنمای سفرهای مختلف از سه تا هفت هزار صندلی در مجموع صحبت می‌کنند. در ابتدا نبطی‌ها تئاتر را برای اهداف آیینی خود ساختند. بعداً رومی‌ها آن را بزرگ کردند تا تقریباً نیمی از شهر را در طول اجراهای بزرگ در خود جای دهد.

هدف سازه‌های سنگی هنوز ناشناخته است. بیشتر مقبره‌های سابق بعدها به عنوان محله و معابد مورد استفاده قرارگرفتند. ما حتی نمی دانیم که آیا آن‌ها در وهله اول مقبره بوده‌اند یا خیر! به همین دلیل است که در توصیف پترا از اصطلاحات رایجی استفاده می‌کنم که در اردن مدرن استفاده می‌شود.

مقبره‌های پترا

چندین جاده از آمفی‌تئاتر بیرون می‌آیند و هر کدام در آن‌ها به دوره خاص خود منتهی می‌شوند. اگر به راست بپیچید خود را در مجموعه “آرامگاه سلطنتی”،. به سمت غرب بروید و خرابه‌های معبد دوشارا را، که به خدای مرد اصلی نبطیان تقدیم شده است. این احتمالاً تنها سازه عظیم جدا شده در شهر است.

مسیر سپس به تنگه باریک با پله‌های شیب دار 800 پله‌ای به Ad Deir، صومعه – بزرگترین سازه در پترا می‌رود.

برای بالا رفتن از تنگه مجبور شدیم خرها را استخدام کنیم. با این حال، یک مسافر سرسخت با تجربه می‌تواند مسیر را با پای پیاده طی کند.

اگرچه طراحی Ad Deir کمتر استادانه است و مجسمه ندارد، در مقایسه با خزانه داری، بسیار گسترده‌تر است. ما مطمئناً می‌دانیم که در دوره بیزانس این ساختمان به عنوان یک کلیسای مسیحی عمل می‌کرد، بنابراین نام آن به وجود آمد. می توان از صخره‌ها بالا رفت تا به کوزه در بالای آن برسد. این نقطه عالی برای تحسین مقیاس سنگ تراشی نبطی و لذت بردن از منظره باشکوه دره موسی است. تنها راه خروج از این مکان پایین آمدن است…

صومعه اد دیر، پترا

از دور، زمانی‌که از صومعه مشاهده می‌شود، مقبره‌های سلطنتی در مقایسه با جبل هارون (“کوه هارون”) که در واقع خمیده هستند، بسیار کوچک به‌نظر می‌رسند. دورافتاده‌ترین مقبره مربوط به 126 قبل از میلاد است. این تنها مقبره در پترا است که نام واقعی دارد: برای سکستیوس فلورنتینوس، فرماندار رومی استان عربستان تولید شده است. وقتی از این مقبره به سمت آمفی تئاتر در امتداد دیوار پادشاهان قدم می‌زنید، مقبره قصر را، که نمای آن شبیه معبدی رومی است، مقبره کورینتی که شبیه خزانه داری است، اما در اثر زمان و زلزله به شدت آسیب دیده است و همچنین مقبره ابریشم.، که در مقایسه با سایرین نسبتاً کوچک است. مانند یک پتوی ابریشمی زیبا، ماسه‌سنگ‌های زرد، قرمز و خاکستری دیوارهای آن را می‌پوشاند که زیر نور خورشید می‌درخشند. مقبره Urn در همان نزدیکی به بلندی خزانه و صومعه است. پایه قوسی چند سطحی،

و در اینجا یک توصیه پاداش برای کسانی است که کل مقاله را می‌خوانند – وقتی در اردن هستید، یک روز را‌ درکنار دریای مرده بگذرانید، از غروب آفتاب در صحرای وادی روم لذت ببرید و چند روز‌ درکنار دریای سرخ استراحت کنید. اما مطمئن شوید که بقیه زمان خود را به قدم زدن در خیابان‌های شهر راک می‌گذرانید!

تشکر صمیمانه ما از ایلدار یامبیکوف ، عکاس فوق‌العاده‌ای است که به ما کمک کرد تا مجوزها را دریافت کنیم و در طول سفر عکاسی ما به پترا از حمایت اخلاقی ارزشمندی برخوردار شویم. 

عکس و متن از  دیمیتری مویزینکو  و  استانیسلاو سدوف

*️⃣ قبل از اجرای “پترای عظیم باستانی جردن، اردن” لطفاً این بخش را مطالعه فرمائید.

1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید.

2️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [گزارش ایراد] ، مورد را به ما اطلاع دهید.

3️⃣ برای [نمایش‌تمام‌صفحه]، می‌توانید با اشاره روی دکمه زیر و برای خروج نیز از دکمه‌های [►] یا [Esc] استفاده نمائید.

★★★★★ برای مشاهده و تماشای پخش آنلاین و دانلود رایگان پترای عظیم باستانی جردن، اردن بر روی لینک اشاره نمایید …