همه ما همواره مایلیم دکوراسیونی زیبا برای محل کار و زندگیمان طراحی کنیم اما ممکن است شغل و تخصصمان ربطی به چیدمان و طراحی نداشته باشد. اگر بخواهیم خودمان محل زندگی و کارمان را بیاراییم چه؟ اصولش را بخوانید.
البته این به معنای طراحی داخلی تخصصی برای خانه نیست بلکه صرفاً چیدمانی است که معیار زیبایی شناسی آن، رضایت ما یا نزدیکانمان از آن نحوه آرایش است. بی شک بهترین راه برای دستیابی به یک دکوراسیون زیبا و کاربردی کمک گرفتن از یک طراح داخلی برای آرایش مکانهایی است که با آنها سروکار داریم. طراح متخصص به دلیل دیدگاه تربیت شده اش با نگاهی متفاوت به اشیا و روابط آنها مینگرد و با بهره گیری از اصولی که میداند، از روابط بین این اشیا در جهت کاربری بهتر و آسایش کاربر استفاده میکند.
در طراحی هر فضا همواره اصول علمی و زیبایی شناسی بسیاری رعایت میشوند. این قواعد بسته به نوع فضا و ساختار آن متفاوتند. به عنوان مثال برخی از اصولی که در طراحی فضای داخلی یک آپارتمان مسکونی رعایت میشوند در طراحی فضای یک دفتر اداری به کار نمی روند. از این رو هر چند دانستن این اصول برای فردی غیرمتخصص دشوار و غیرضروری است، اما آگاهی از نکاتی کلی که میتوانند فرد را در آرایش محل زندگی خود یاری دهند، خالی از لطف نیست. با استفاده از این نکات ضمن رعایت اصول اولیه در چیدمان، سلیقه شخصیمان را نیز میتوانیم به کار گیریم.
آشنایی با عناصر بصری
در طراحی ابزاری وجود دارد که به طراح کمک میکند تا به وسیله آن، آنچه در ذهن دارد را بیان کند. این ابزار، عناصر بصری هستند. از نقطه، خط و شکل گرفته تا رنگ، بافت و حرکت همگی از جمله عناصر بصری اند. در اینجا میخواهیم با بعضی از این عناصر و برخی قواعد که برگرفته از کاربرد این عناصر در طراحی داخلی هستند، آشنا شویم.
1) شکل: نقطهها، خط را تشکیل میدهند و خط شاخص شکل است. به بیان بهتر خط بیرونی یک شیء یا محیط آن را شکل گویند. در طراحی سه شکل اصلی وجود دارد. مربع، دایره و مثلث متساوی الاضلاع. هر یک از این سه شکل دارای ویژگیهایی مخصوص به خودند و به هر یک از آنها حالت و خصوصیاتی نسبت داده شده است که یا به علت شکل ذاتی آنها بوده، یا به علت واکنش دستگاه فیزیولوژیکی روانی انسانها یا به دلیل تعابیر خاص فرهنگی. مثلاً به مربع حالت بی حرکتی، صداقت، صراحت و مفهوم تفکر نسبت داده شده و دایره بی انتهایی، گرما و محفوظ بودن را تداعی میکند.
با ترکیب انواع این سه شکل اصلی میتوان تصویر کلیه شکلهای ممکن در ذهن بشر یا اشکال موجود در طبیعت را ساخت.
در طراحی فضای منزل خود میتوان با استفاده از احجام و تصاویر گوناگون که اشکالی متفاوت و متناسب با دیگر اشیا و وسایل دارند، تنوع و هماهنگی ایجاد کرد.
2) فضا: در اینجا فضا محدودهای است که در دسترس کاربران قرار گرفته. در طراحی داخلی، استفاده موثر از فضا و ارتباط آن با محیط بسیار مهم است. همچنین ارتباط بین انسان با فضاهای داخلی یکی از فاکتورهای برجسته طراحی است که به کمک دانش «ارگونومی» (Ergonomy) و یکی از ابزارهای آن یعنی «اندام سنجی» (Anthropometry) میسر است. در طراحی داخلی میبایست رابطه درست انسان با فضا تعریف شود و ابعاد بدن انسان برای رعایت حدود دسترسی و کاربری آسان مدنظر قرار گیرد.
3) فرم: بسیاری مفهوم فرم (Form) را با شکل (Shape) اشتباه میگیرند. منظور از فرم توده فیزیکی یک شیء است که سه بعدی بوده و وزن دارد. فرم معمولاً به پوسته بیرونی بنا نسبت داده میشود، در حالی که فضای داخلی هم فرم خاص خود را تشکیل میدهد. فرم فضای داخلی تابعی از عوامل مختلف است. دسترسیها و سیر کلاسیون مهمترین این عواملند.
4) بافت: بافت مشخصهای از یک شیء است که با لمس کردن یا دیدن حس میشود. بافت میتواند نرم یا خشن، مسطح یا برجسته، زبر یا مخملین باشد. در طراحی داخلی پوستهها و سطوح فضایی، بافت معمولاً بسته به عملکرد فضا تغییر میکند. چه بسا طراحی یک خانه نیازمند سطوحی نرم و منعطف باشد، اما فضای داخلی یک مکان عمومی چنین سطوحی را برنتابد.
5) رنگ: رنگ خاصیت بصری فرم است. در واقع عنصر فرم از طریق رنگ معنا مییابد. همچنین رنگ نشان دهنده خصلتهای روانی و روحیات افراد است. به کمک آن به آسانی میتوان شرایط ذهنی مناسب را برای فضاهای مختلف به وجود آورد. مثلای رنگهای مناسب اتاق خواب، رنگهای ملایم و سردی هستند که انتقال آرامش را دربردارند.
6) نور: نور وسیله دیدن و از مهمترین عواملی است که برای تعریف یک فضا به کار میرود. بدون نور، نه فرم معنی پیدا میکند و نه رنگ و بافت را میتوان احساس کرد. نور جلوهای دیگر به فضا و اشیا و ریتم خلاقانهای به آنها میبخشد. همچنین بعد و حرکت را به ما نشان میدهد. به طور مثال، در فضای یک خانه، غذاخوری باید نور ملایم و گرمی داشته باشد یا برای حمام، منابع نوری کم ولتاژ استفاده شوند.
7) حجم: انتخاب درست حجم و محل قرارگیری آن میتواند فضای مورد نظر ما را پدید آورد و انتخاب نادرست حجم و مکانش میتواند به آرایش کل فضا لطمه بزند. از این رو استفاده از احجام در چیدمان فضای داخلی خانه حائز اهمیت است.
در بررسی معماری سنتی ایران همواره به ایجاد فضاهای پر و خالی با کمک احجام معماری برمی خوریم. مقرنسها و گوشوارهها نمونهای از این احجام هستند که بعد منفی دارند. به طور کلی در معماری ایرانی، گچبریها، پدید آوردن همین فضاهای مثبت و منفی، بازی با رنگ، آینه کاریها و بهره گیری از نقوش و طرحهای منظم هندسی بخشی از آرایش فضای داخلی بسیاری از مکانها از جمله خانهها را تشکیل میداده اند که نمونههای آن در شهرهایی چون کاشان، اصفهان و شیراز فراوانند. اما در معماری امروز ایران که مساحت خانهها به حداقل کاهش یافته مسلماً نمیتوان از بسیاری از این شیوههای تزئینی استفاده کرد. اما به عنوان مثال با ایجاد یک گچبری ساده و فکر شده، قرار دادن سنگهای طبیعی در دیوارها، قاب بندی و تزئین آینههای موجود در خانه و از این قبیل میتوان ضمن حفظ این شیوهها و نمایش نمادین آنها بر زیبایی فضا هم افزود.
استفاده از تابلوهای نقاشی یا پوسترهای مناسب با قابهای هماهنگ با رنگ دیوارها و پس زمینه تصویر، مجسمههای دیواری یا چراغهای دیواری زیبا با نور ملایم تا جایی که تناسب مثبت و منفی فضا از بین نرود، میتوانند در چیدمان خانه ما را یاری دهند. از بسیاری جزئیات نیز میتوان بیشترین بهره را برد و به غنیتر شدن فضا کمک کرد. سایر جزئیات معماری یک اتاق، همچون قاب پنجرهها، گچبریهای روی سقف و دیوار یا قاب شومینه، به دیوارها بعد و هویت میبخشند و جدا از جنبه کاربردی بر نمای ظاهری اتاق نیز میافزایند.
استفاده از این گونه اصول و نکات که اشارهای کوتاه به آنها شد در آرایش مکان زندگی ما بی شک مفید خواهد بود و ما را با دیدگاهی بهتر در آراستن محیط زندگیمان با توجه به علایق و توانایی هایمان یاری خواهد داد.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕