هنر تذهیب

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

هنر تذهیبتَذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقش‌های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگهای هنری و قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند.

تعریف
در فرهنگ‌های فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتاب‌های قدیمی و اغلب تذکره‌ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده‌است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. لغت تذهیب واژه‌ای عربی است و مصدری از «ذهب» در باب تفعیل است. ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری و زراندود کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب به‌عنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه‌ای دارد برای همین تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته‌اند. به هر حال تذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب‌های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگهای هنری و قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای جای کتاب‌ها به کار می‌گیرند تا صفحه‌های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرحهایی از شاخه‌ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و… مزین می‌شوند.

نقش خیال در هنر تذهیب
تذهیب چنان که گفته اند از واژهٔ عربی (ذَهَب ) به معنای طلا مشتق شده و عبارت است که طرح و ترسیم و تنظیم ظریف و چشم نواز نقوش و نگاره‌های گیاهی و هندسی در هم تنیده و پیچان که با چرخش‌های تند و کُند و گردش‌های موزون و مرتب و خطوط سیال و روان نقش شده باشند. دلیل اطلاق واژهٔ تذهیب این بود که در آغاز شکل گیری این هنر از همان قرون اولیهٔ اسلامی، رنگ غالب و عمده در رنگ آمیزی این گونه نقش‌ها، طلایی بوده است. هر چند رنگ‌هایی چون لاجورد و بعدها نیز آبی و شنجرف و سبز و فیروزه‌ای نیز در کنار رنگ طلایی جا گرفتند.

استاد نجیب مایل هروی تذهیب را چنین تعریف کرده است:
تذهیب در لغت زراندود کردن است و طلاکاری، و در عرف نسخه آرایی، به نقوشی گفته می‌شود منظم، که با خطوط مشکلی و آب طلا کشیده و تزیین شده باشند و رنگ دیگری در آن به کار نرفته باشد. ممکن است طلایی که در تذهیب به کار می‌رود دارای رنگ‌های گونه گون باشد، به طوری که وقتی زر خالص با مقادیری نقره و مس به کار برده شود رنگ آن زرد و سبز و سرخ می‌نماید … .

فرهنگ مصاحب راجع به تذهیب می‌نویسد: هنر تزیین صفحات کتاب‌های خطی. همراه با اعتلای فرهنگ اسلامی در ایران، کتاب‌های خطی بسیار نوشته شد، کتابخوانی و کتابدوستی رواجی عظیم یافت، دانشوران و نیز بزرگان کتابخانه‌ها برپا داشتند، هنر کتاب سازی ارج فراوان یافت و به همران آن، هنر تذهیب پیشرفت کرد از نقوش تذهیب دار در هنر خطاطی و تابلوسازی تذهیب دار و در هنر کاشی‌های هنری تذهیب دار، قوری‌های با طرح تذهیب کاربرد دارد. صفحات قرآن‌ها و کتاب‌های نفیس را با رنگ‌های گوناگون و طلایی تزیین می‌کردند و برای این کار از ( گل و بته‌ها )و طرح‌های گوناگون سبک ایرانی استفاده می‌نمودند. سرلوحه‌های کتاب را که چون مدخلی می‌بایست خواننده را به سوی متن کتاب راهبر شود، با تفصیل و دقت بیشتری آراستند. حالات و روحیات هر دوره را می‌توان در هنر تذهیب آن دوره مجسم دید. تذهیب کاری‌های قرن چهارم هـ .ق ظریف و تزیینی و تجملی است. در بسیاری از کتاب‌های تذهیب شده، تاریخ کتابت آن‌ها آمده است و این امر تحقیق دربارهٔ تسلسل تاریخی این هنر را آسان می‌کند. به این ترتیب، هنر تذهیب را می‌توان نموداری از تحولات هنر تزیینی ایران دانست.) در فرهنگ معین ذیل کلمه( تذهیب )چنین نگاشته شده است: ( زر گرفتن، زراندود کردن، زرکاری، طلاکاری). ر دوران صفویه نقش‌های عمدتاٌ گیاهی ( تذهیب ) و گاه نقش‌های هندسی بر تار و پود فرش ایران نشستند تا شناسنامهٔ کهن و باستانی این هنر ملی را به تاریخ هنر ایران و جهان معرفی کنند. پس می‌توان از)تذهیب (به عنوان هنری مستقل نیز یاد کرد که خود توانست پشتوانه شکوفایی دیگر هنر‌های ایرانی باشد؛ در زمینه‌هایی چون کاشی، قالی، قلمزنی، منبت، خاتم، پارچه‌های زری، و مخمل و… .

شاید به دلیل همین ارزش و اهمیت است که در سراسر تاریخ تکامل هنر تذهیب، از آغاز رسمی آن ( تزیین صفحات کتاب خدا و دیگر نسخ معتبر خطی ) تا اشاعه و استقلال آن بر کاشی و قالی و حتی در ادوار کنونی، همیشه و همه جا در منابع مکتوب موجود از مذّهبان به عنوان هنرمندان چیره دست و خلاق طراحی یاد شده است که در نقاشی و تصویرگری نیز مهارت و استادی داشته اند و همواره نامشان با ارزش و احترام ویژه‌ای در جامعه بر زبان رانده می‌شده است.

علاوه بر آنچه تاکنون گفته شد، باید افزود که جدا از زمینه‌های رشد و باروری هنر و فن کتاب سازی و کتاب آرایی، که ضرورتاٌ عاملی اساسی و تعیین کننده در اعتلای نقش تذهیب شده بود، انگیزه و منطق عقلانی دیگری نیز سبب ساز گرایش هنرمند ایرانی مسلمان شده، به این رشتهٔ خاص از هنر گردید. در واقع، خیل هنرمندان و استادکاران حکومت فروپاشیدهٔ ساسانی عملاٌ قادر نبودند تمامی توش و توان هنری خود را نادیده گیرند و به کناری نهند، پس ضرورت داشت تا زمینهٔ مساعدی در اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن زمان، برای تداوم آفرینش‌های هنری، فراهم آورند. این بود که در قالب( تذهیب ) استفاده از کاغذهای تذهیب دار توانستند دریچه‌های امیدبخشی به روی هنر خود بگشایند.

پس از اندک زمانی، هنرمند مسلمان ایرانی ضمن آشنایی و الفت با مفاهیم انسانی و اخلاقی و دستور‌های مترقی و انسان ساز قرآن و تعالیم عالیهٔ اسلامی، به چنان اعتقاد و معرفت و ایمانی به مبانی اسلام دست یافت که ایران بار عاشقانه، به یاد خدا و برای رضایت خاطر خدا نقش زد. به این ترتیب، به کوششی مضاعف دست زد تا عالمی زیبا و بی مثال بیافریند و در واقع، مومنانه هنرنمایی کند نه بنابر ضرورت‌های اجتماعی. او به فرمان دل عاشق خدا و قرآن به میدان هنرنمایی آمده بود تا با هنر خود نشانی از عبودیت و بندگی خدای خود را جاودانه سازد.

به هر تقدیر، آنچه مسلم و پذیرفتنی است، آن است که اسلام به برکت) قرآن شریف (انگیزه و عامل جوشش درونی و اعتقادی هنرمندان ایرانی شد تا ما در تاریخ هنر خود شاهد تولد هنری مقدس معنوی باشیم.

مکتب‌های تذهیب
تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دوره‌های خاصی است؛ چنانکه می‌توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبه‌های شیراز، تبریز، خراسان و… را می‌توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگ‌ها، روش قرار گرفتن نقش‌ها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقش‌ها در مکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتب‌ها بازشناخته می‌شود. چون، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می‌شده‌است، در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگ‌ها به این ترتیب کاربرد نداشته‌است.

می‌توان گفت تذهیبهای دوره‌های مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره‌ها هستند: تذهیب سده چهارم ه. ق ساده و بی پیرایه، سده‌های پنجم و ششم ه. ق متین و منسجم، سده هشتم ه. ق پرشکوه و نیرومند و سده‌های نهم و دهم ه. ق ظریف و تجملی هستند.

بررسی آثار تذهیب شده دردوره‌های گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دورهٔ صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است.

در ترکیه عثمانی، هنرمندان مذهّب زیاد جلوه نکردند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد، به خاطر هنرمندان ایرانی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها، هنر تذهیب اوجی نیافت.

در واقع، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه‌است. در اروپا، به نوعی از آذین و آرایش، تذهیب می‌گویند و تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می‌کنند؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب به شیوه ایرانی، به طور کلی، فرق دارد. آذینهای تذهیب اروپایی از ساقهٔ درختی مانند مو و برگهای رنگین تشکیل شده‌است و در کنار آن‌ها، گاهی پرندگان، حیوانها، صورتهای گوناگون انسان و چشم‌اندازهای طبیعی را می‌توان دید.

پیشینه
پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب‌آرایی ایران، به دوره ساسانی می‌رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجدداً پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دورهٔ سلجوقی مذهـبان، آرایش قرآن‌ها، ابراز و ادوات، ظرفها، بافته‌ها و بناها را پیشهٔ خود ساختند و چندی بعد، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد.

هنرمندان نقاش، صحافان و صنعتگران، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه‌های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دورهٔ صفوی، نقاشی، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه‌های ایران و جهان است. اما، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعلهٔ هنر تذهیب همچنان فروزان است.

تذهیب ایرانی
شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم‌زمان با نوشتن آن دانست به این معنی که نخست به منظور تعیین سر سوره‌ها، آیه‌ها، جزوه‌ها و سجده‌ها آن را به نوعی تزئین می‌کردند. رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن و همچنین عشق به تجمل، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به کار برند و در نتیجه این آثار از سادگی بیرون آمد و جنبه تزئینی به خود گرفت به خصوص قرآن‌هایی که در برای امرا و بزرگان نوشته می‌شد. این امر خود یکی از علل توجه هنرمندان به تزیین بیشتر و موجب تکامل فن تذهیب شد.

به گزارش میراث خبر مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنردر باره منشاء هنر تذهیب می‌گوید: «دقیقاً نمی‌توانیم بگوییم منشاء این هنر ایران است اما آنچه مسلم است این است که این هنر از دوران ساسانیان به صورت گچبری‌های دیوار و حتی پیش از آن به صورت نقوش روی سفالینه وجود داشته‌است. که بعد از اسلام این نقوش و حجاری‌ها وارد کتاب‌ها می‌شود و بیشتر خودش را نشان می‌دهد.» از طرز تذهیب و آرایش قرآن هائی که قبل از قرن سوم هجری تدوین شده اطلاع چندانی در دست نیست. اصولاً درباره هنر نقاشی و مذهب کاری در قرون اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست. قرآن‌ها نفیس غالباً به دستور پادشاهان و سرداران وقت تهیه می‌شد و هنرمندان سعی می‌کردند آنرا که بطرز بسیار عالی آرایش کنند.

قدیمی‌ترین قرآن‌های باقی‌مانده از قرون اولیه اسلام همگی به خط کوفی است، نقش و تزئین آن‌ها تقریباً یکنواخت بوده فقط در صفحه اول و گاهی دو صفحه آخر با نقوش هندسی آرایش می‌شدند. سر سوره‌ها نیز غالباً دارای نقوش تزئینی بوده و عموماً در سمت راست آن‌ها یک یا چند گل درشت وترنج طرح می‌زدند. شروع سوره و اسم آن را هم به قلم زر می‌نوشته‌اند و نقطه‌های حروف را با رنگ قرمز و سبز یا زعفران و آب طلا مشخص می‌کردند. محل حزب و سایر علامات هم به همین شیوه مزین می‌شد. چون ایرانی‌های مانوی مذهب، کتاب دینی خود ارژنگ را که به وسیله مانی منقوش و مزین مزین دیده بودند بعد از ایمان آوردن به اسلام به تزئین قرآن رو آوردند. اما احتمالاً به دلیل اینکه اسلام شکل و تصویررا نهی کرده و مکروه دانسته هنر مندان برای ارضاء حس هنری خود به تزئین و تذهیب رو آوردند.

صفحات بدست آمده از کاوشهای علمی تورفانی نشان می‌دهد که نقاشان و خطاطان آن زمان توانسته‌اند به نحو زیبائی خطوط را با نقوش ترکیب کنند. این سبک در دورا ن اسلامی متداول و معمول شد.

مکی نژاد درباره این هنر در دوران اسلامی می‌گوید:«مهم نیست که مبداء این هنر ایران بوده‌است یا نه اما مسلم است که این هنر در ایران تکامل پیدا می‌کند و نظم هندسی خاصی به خود گرفته‌است. تنها در ایران است که تذهیب به این شکل، با این نظم و با این هندسه دیده شده‌است. کارهای مشابهی که عرب‌ها یا چینیان انجام داده‌اند در مقابل آثار ایرانی بسیار ضعیف جلوه می‌کند. پراکندگی رنگ‌ها و نقوش هندسی اقوام دیگر هنوز هم به پختگی کامل نرسیده‌است. تذهیب ایرانی واقعاً بی نظیر است.» در قرون اولیه دوران اسلامی به همان اندازه که به خوشنویسی توجه می‌شد فن آرایش و تذهیب نیز مورد علاقه بزرگان و امیران بود تا جائی که در نقاط مختلف ایران به خصوص خراسان، مراکزی جهت تعلیم و پرورش علاقه‌مندان در این فن به وجودآمد و رفته رفته فن تذهیب راه کمال را طی کرد. درقرون اولیه دوران اسلامی، خود خطاطان کار تذهیب را به عهده داشته‌اند ولی به تدریج تقسیم کار بین هنرمندان متداول و مرسوم شد. به احتمال قوی اول خطاط و خوشنویس کار خود را انجام می‌داد، یعنی نسخه کتاب و یا قرآن را می‌نوشته و در ضمن کتابت آن مقداری فضا برای کشیدن صور و یا مذهّب کاری در صفحات خالی می‌می گذاشتند، طوری که بعضی از این کتاب‌ها که هم اکنون در دست است نشان می‌دهد که قسمتی از کار تذهیب ناتمام مانده‌است.

از قرن ششم به بعد تزئین و تذهیب قرآن‌ها با روشی که در دوره‌های قبل به کار برده می‌شد فاصله گرفت. تزئینات از سادگی خارج شد و نقوش هندسی جای خود را به طرح‌های شاخ و برگ دار داده‌اند این گلبرگ‌های به هم پیچیده انسان را به یاد نقوش سلجوقی که بر روی مساجد این دوره در اصفهان و قزوین و اردستان بنا شده‌اند می‌اندازد. از روزگار سلجوقی شماری قرآن‌های مذهّب باقی‌مانده که شاید یکی از بهترین و نفیس‌ترین انواع آن قرآنی است با تفسیر مجلد که در سال 584 فراهم شد است. این قرآن برای مطالعه امیر غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام تهیه و کاتب آن محمد بن عیسی بن علی نیشابوری است ولی متأسفانه از نام مذهب آن ذکری به میان نیامده و احتمال فراهم آوردن آن در خراسان از توسط امیر غوریان وجود دارد که قرآن به نام او مصور است. در اواخر قرن هفتم و اوائل سده هشتم هجری شهر تبریز یکی از مراکز مهم برای تشویق و پرورش هنر مندان به شمار می‌رفت و این امر موجبات توسعه و تکامل فن نقاشی و تذهیب را فراهم ساخت، به خصوص در اوائل قرن هشتم به همت و سعی خواجه رشید الدین که بانی ربع رشیدی در نزدیکی شهر تبریز است توجه بیشتری برای کتابت قرآن و کتاب و آرایش و تذهیب آن‌ها شد و در نتیجه مکتب جدیدی که به مکتب تبریز معروف است، به وجود آمد که درهنر نقاشی و فن تذهیب دوره‌های بعد تأثیر زیادی داشته‌است.

از تغییراتی که در طرز تذهیب و آرایش قرآن و کتاب در این دوره به وجود آمد، استفاده از اشکال هشت گوش و ستاره دوازده پر به صورت مرکب یا مجزا از هم بر سر لوح‌ها و نیز ستاره‌های آبی رنگ و گل‌های پرپر کوچک برای تزئین است. سر سوره‌ها نسبتاً پهن و با خط کوفی روی زمینه لاجوردی با شاخ و برگ درشت نقش شده‌است. در حواشی قرآن نیز گاهی نقش تزئینی از طرح‌های اسلیمی دیده می‌شود که از حیث رنگ آمیزی بسیار جالب است. علاوه بر رنگ طلا از الوان دیگر چون آبی، قرمز، سبز و پرتقالی نیز استفاده می‌شده، روی هم رفته در این دوره صنعت تذهیب به اوج کمال و ترقی خود رسیده‌است.

دوره تیموری از دوره‌های بسیار مهم و پررونق و اعلای هنر مذهّب کاری است. سلاطین تیموری همه مشوق هنر کتاب نویسی بوده‌اند که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها «بای سنقر میرزا» پسر شاهرخ بوده‌است. این شاهزاده علاوه بر اینکه خود به شخصه مردی هنرمند و بهره‌مند از فنون کتابت و خط و تذهیب و نقاشی بود، جمع کثیری از هنرمندان که از سراسر امپراتوری تیموری گرد آورده‌اند که در دربار و دارالعلم و کتابخانه‌ای که در هرات بنیاد نهاده بود می‌زیستند. در این شهر کاغذ ساز، خطاط، تذهیب کار، صحاف، رنگ ساب، نقاش و امثال این قبیل هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بودند. کتب این شهر از نفیس‌ترین و زیباترین کتاب هائی است که تا کنون تهیه شده.

در این زمان هنرمندان توجه زیادی به ترسیم اشکال، نباتات، گل‌ها، مناظر طبیعی و گاهی اشکال پرندگان کرده‌اند. قرآن‌های این دوره مخصوصاً آن‌ها که برای شاهرخ و بایسنقر میرزا فراهم شده در زمره زیباترین تذهیب کاری هاست. طلا و لاجورد یکی از عوامل اصلی کار آن‌ها بوده و در همه حال برای آرایش و تذهیب کتاب و قرآن از آن‌ها استفاده می‌شده‌است. صنعت تذهیب که در دوره تیموری راه کمال پیمود در زمان صفویه نیز ادامه پیدا کرد. در این زمان زمینه‌ها معمولاً آبی رنگ است و تقسیم‌ها کوچکتر و به رنگ طلایی و سیاه دیده می‌شود. طرح‌های تزئینی نیز به رنگ سفید، زرد، سرخ، آبی و سبز است. تذهیب کاری و نقاشی با طلا در دوره صفویه ترقی کرد. بسیاری از نسخ باقی‌مانده از این زمان حاشیه بزرگی دارد که مناظر طبیعی، اشکال انسان و حیوان بر آن نقاشی شده و رنگ طلایی، سبز و زرد در آن‌ها به کار رفته‌است. اما امروز تذهیب چه وضعیتی دارد؟ مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنردر باره هنر تذهیب در دوران معاصر به میراث خبر گفت: «در دوران معاصر ما با دو نوع تذهیب روبرو می‌شویم، اول تذهیب‌هایی که هنرمندان آن پایبند به اصول سنتی این هنر هستند. آثار این گروه از نظر فرم و شکل متنوع‌تر از گذشته شده‌است اما آن ساختار شکنی صورت نگرفته‌است. در واقع موتیوها، المان‌ها، نقوش پرندگان، گل‌ها و گیاهان همان هاست اما طرح‌ها و تا حد زیادی رنگ‌ها عوض شده‌اند. اما در دسته دوم نگاه متفاوتی وجود دارد که می‌تواند نوید بخش تحولاتی در آینده باشد.»

مکی نژاد معتقد است:«اتفاقی که در نگار گری ایرانی افتاد حالا دارد در تذهیب می‌افتد. استادانی چون فرشچیان نگاه سنتی به نگارگری دارند اما نگارگرانی مثل تاکستانی و مجید مهرگان نگاه متفاوتی دارند و بیان قلم آن‌ها ضمن حفظ اصالت و به مضامین اسطوره‌ای جدید و امروزی نگاه می‌کنند. شاید این حرکت‌ها هنوز به صورت انفرادی باشد اما امیدواریم میان هنر جویان این رشته جایگاه این هنر محکم شود و سبک تازه‌ای در آن ابداع شود.»


دیدن منابع مطالب

بخش‌های مرتبط
مجله هنرمجله دانستنی‌های هنر

ژورنال‌های لیلیت

مجموعه‌ای جامع از مجلات دانستنی‌ها و مطالب مفید با موضوعات گوناگون و متنوع

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت