آموزش طراحی پرسپکتیو برای مبتدی‌ها (قسمت اول)

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

آموزش طراحی پرسپکتیو برای مبتدی‌ها (قسمت اول)
آموزش طراحی پرسپکتیو برای مبتدی‌ها (قسمت اول)
پرسپکتیو یکی از مسائل رایجی است که تازه‌کارهای نقاشی و طراحی با آن دست به گریبان هستند. اگر درک اشتباهی از آن داشته باشید، شروع نامناسبی خواهید داشت و در صورتی که درک صحیحی داشته باشید به سرعت متوجه بهبود کار خواهید شد.

همانند بیشتر نقاش‌ها شاید سعی در ایجاد یک حس عمیق در کار خود داشته باشید. هدایت چشم بینندگان به عمق تصویر، حس واقعی بودن را القا می‌کند.

اما بعضی مواقع یک جای کار می‌لنگد. اشیا دور، چنان دور به نظر نمی‌رسند، انگشتان از تناسب خارج می‌شوند، یک ساختمان به نظر می‌رسد که در حال سر خوردن از صفحه است و طبیعت بی جان شما عجیب و غریب به نظر می‌رسد.
چرا طراحی پرسپکتیو تا این اندازه سخت است؟

یکی از سخت‌ترین بخش‌های یادگیری نقاشی، یادگیری طراحی پرسپکتیو است. ممکن است بتوانید سایه‌ها را به زیبایی بر روی نقاشی نشان دهید، و یا قسمت‌هایی که مدنظرتان است را برجسته‌تر نشان دهید، ولی در نهایت ردیف درخت‌ها آنگونه که شما می‌خواهید در زمینه تصویر قرار نمی‌گیرند. گاهی اوقات مشکل در طراحی پرسپکتیو، درست خود کلمه «پرسپکتیو» است.

برای طراحی پرسپکتیو نیازی به استفاده از خط کش‌ها و کشیدن مربع‌ها و خطوط در کنار یکدیگر نیست. تنها با آموختن تکنیک‌های ساده‌ می‌توانید در نقاشی‌تان عمق را اضافه کنید.

اصول ساده پرسپکتیو:

همپوشانی (Overlap)
این اصل ساده‌ترین راه برای اضافه کردن پرسپکتیو به نقاشی است. کافی است یک جسم را جلو جسم دیگر قرار دهید. به همین سادگی!
این کار به بیننده کمک می‌کند سایز نسبی جسم را تصور کند. در نقاشی منظره تشخیص سایز و فاصله بسیار سخت است. ممکن است شئی در فاصله بسیار دوری باشد، اما بدون استفاده از اصل همپوشانی، این فاصله به سختی قابل تشخیص است.
لازم نیست همیشه همپوشانی خیلی واضح باشد؛ مثل درختی که جلوی یک پرچین قرار دارد. همپوشانی می‌تواند هر جایی اتفاق بیفتد به خصوص در طبیعت. شاخه‌های روی هم افتاده درخت به سادگی در کار شما عمق ایجاد می‌کنند. هر نقطه کوچکی در نقاشی می‌تواند به شما کمک کند یک پرسپکتیو خوب ایجاد کنید.


طول سایه اجسام می‌تواند اندازه تقریبی آن‌ها را در ذهن ایجاد کند. اگر یک پارچ جلوی یک جعبه باشد، مانند آنچه در نقاشی دوم در تصویر بالا می‌بینید، فاصله با استفاده از طول سایه‌ای که ایجاد می‌کند قابل بیان است. گرچه این موضوع واضح نیست اما می‌تواند در ضمیر نیمه خودآگاه ذهن حس تصویر را ایجاد کند. این در حالی است که در نقاشی اول، پرسپکتیو مسطحی را شاهد هستیم و این موضوع قضاوت در خصوص اندازه‌های نسبی اشیا را سخت‌تر می‌کند.

قرارگیری اشیا نسبت به هم می‌تواند به راحتی حس عمق را در نقاشی القا کند. قضاوت در خصوص اندازه‌ها و فاصله‌ها زمانی که اشیا روی یک سطح در کنار هم قرار می‌گیرند، بسیار دشوار است. شما باید سعی کنید در نقاشی سرنخ‌هایی به بیننده بدهید تا بتواند ارتباط بین اجسام را درک کند.
مرحله عملی: ایجاد پرسپکتیو گام به به گام در نقاشی طبیعت بیجان

گام 1: دو جسم به عنوان طبیعت بی‌جان انتخاب کنید؛ برای شروع یک سیب و یک فنجان انتخاب‌های خوبی هستند؛
گام 2: سیب و فنجان را کنار هم قرار دهید و در سطح افق با میز، به نحوی خیره شوید که بالای میز از دید شما محو شود؛
گام 3: منظره را تحلیل کنید. کدامیک دورتر به نظر می‌رسند؟ تشخیص دشوار است؛
گام 4: سیب را به سمت چپ به نحوی جابجا کنید که بخشی از فنجان را بپوشاند؛
گام 5: فضاهای منفی که ایجاد کرده‌اید را بررسی کنید. این کار به شما در ایجاد یک ترکیب‌بندی متعادل کمک می‌کند.
گام 6: به غیر از یک لامپ، تمام چراغ‌های اتاق را خاموش کنید. حتی یک فانوس یا چراغ قوه نیز برای کاری که می‌خواهید انجام دهید کافی است. این کار سایه‌های خوبی از اجسام ایجاد می‌کند. با دور و نزدیک کردن سیب نسبت به فنجان می‌توانید تاثیر سایه اجسام را ملاحظه کنید.
گام 7: ترکیبی که ایجاد کرده‌اید را نقاشی کنید.

اگر قادر به کشیدن منظره پیش رو نیستید نگران نباشید. ابتدا با هم چند واقعیت علمی‌ را بررسی می‌کنیم.

نیمکره‌های راست و چپ مغز

مانند اکثر روش‌های طراحی، برای دیدن واقعی یک شئی باید با چگونگی عملکرد نیمکره چپ مغز آشنا شوید. سمت چپ مغز شما قسمت منطقی و حسگر است که اغلب تمایل دارد به هر چیز عنوانی دهد، همه چیز را مرتب کند و به قسمت خلاق مغز (سمت راست مغز) در چگونگی طراحی کمک کند.
البته کمک به معنای بازدارنده تعریف مناسب‌تری برای سمت چپ مغز است. چرا که با هوش و قدرت تخلیل خود مانع طراحی درست می‌شود.
به این معنی که، شما می‌دانید یک صندلی چهار پایه دارد ولی حتی زمانی که شما صرفا سه پایه آن را می‌بینید، مغز منطقی سعی می‌کند شما را قانع کند که پایه چهارم را هم بکشید. قدرت سمت چپ مغز بسیار زیاد است.
با تست‌های مختلفی می‌توانید متوجه شوید کدام نیمکره مغز شما فعال‌تر است. اگر به طور طبیعی شما چپ مغز باشید، برای مغز بسیار دشوار است که به سمت دیگر جهش داشته باشد. (سخت است ولی غیرممکن نیست) .
اگر شما بتوانید به جای آنچه فکر می‌کنید و می‌دانید، آنچه می‌بینید نقاشی کنید نقاشی شما واقعی‌تر خواهد بود.
بتی ادواردز، نویسنده کتاب طراحی در سمت راست مغز می‌گوید «توانایی یک فرد برای نقاشی عبارت است از: قدرت حرکت و تغییر از راه معمولی فرآیند پردازش اطلاعات دیداری به راهی متفاوت – حرکت از پردازش تحلیلی کلامی‌ به پردازش فضایی جهانی»

انتزاعی فکر کنید تا واقعیت را خلق کنید

سعی کنید هرچیزی درباره یک موضوع می‌دانید به فراموشی بسپارید تا بتوانید آنچه می‌بینید طراحی کنید.
وقتی می‌خواهید خانه‌ای را در دوردست نقاشی کنید، سمت چپ مغز به شما می‌گوید «خانه بزرگ است» حتی اگر شما خانه را کوچک ببینید، شما را متقاعد می‌کند که خانه را کمی‌ بزر‌گ‌تر بکشید. شاید فکر کنید کمی‌ بزرگتر کشیدن خانه تغییر چندانی ایجاد نمی‌کند. اما همین تغییرات جزئی در یک منظره کلی و عمق نقاشی تاثیر قابل توجهی دارد و باعث می‌شود نقاشی شما غلط و خارج از پرسپکتیو به نظر برسد.

آموزش طراحی پرسپکتیو برای مبتدی‌ها (قسمت اول)
آموزش طراحی پرسپکتیو برای مبتدی‌ها (قسمت دوم)


دیدن منابع مطالب

بخش‌های مرتبط
مجله هنرمجله دانستنی‌های هنر

ژورنال‌های لیلیت

مجموعه‌ای جامع از مجلات دانستنی‌ها و مطالب مفید با موضوعات گوناگون و متنوع

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت