طراحان گرافیک از رنگ برای ایجاد تمایز بین محصولات و کمک به انتقال اطلاعات و احساسات موردنظر استفاده میکنند. در دورانی که هنوز چاپ رنگی میسر نبود طراحان کتاب تلاش داشتند تا با استفاده از تزئینات بسیار و تضادهای شدید، سایه روشن و طراحی حروف در اشکال متعدد جانشینی برای رنگ بسازند. از دهه 1860 با تحولات فنی در لیتوگرافی که امکان کاربرد رنگ بر جلد مجلات پر تیراژ و پوسترهای تبلیغاتی برچسب و کارتون را امکان پذیر ساخت شناخت تازهای از زیبا شناسی نزد عموم رواج یافت. تصاویر چاپی با استقبال فراوان مواجه شد و عموم مردم میتوانستند از تصاویر رنگی شگفت انگیز لذت ببرند و در عین حال طراحان گرافیک نیز به تدریج به قابلیتهای رنگهای خاص در انتقال ناآگاهانه برخی احساسات، حالات و مفاهیم کاملا متمایز چون خشم، لذت، آرامش و حتی زنانگی و مردانگی پی ببرند .
در اواخر سده نوزدهم در فرانسه بویژه با ظهور پوسترهای رنگی تئاتر و موسیقی اثر هنرمندانی چون ژول شره (Jules Chéret) و هنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec) به آنچه که پیش از آن منظرهٔ بیروح شهری محسوب میشد جان تازهای بخشید .
در اوایل سده بیستم، رنگ همچون ابزاری برای تقویت تأثیر بصری به شیوهای کاملا متفاوت از گذشته به خدمت گرفته شد. تصاویر قوی و ساده به واسطه کاربرد ترکیبات درخشان رنگی به تدریج به یکی از شاخصههای گرافیک تبدیل شد. پیشرفتهای سریع فنی در چاپ و نیز تنوع سفارشات از طرف جامعه، دو عاملی بودند که به شناخته شدن طراحی گرافیک به عنوان یک حرفه تخصصی سهم داشتند. پس از جنگ جهانی دوم رنگ به شاخصه اصلی طراحی گرافیک تبدیل شد. ابداعات در فناوری چاپ امکان خلق تصاویر عکاسی و تصویر پردازی دقیق و واقع نما را فراهم کرد. این تاثیر شگفت انگیز رنگها در جامعه تا آنجا پیش رفته است که از سال 1970 تا کنون محققان سعی دارند با تحقیقات پیچیده و پیشرفته خود رنگهایی را که در آیندهای نزدیک مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت پیشبینی کنند. تاثیر رنگها در زوایای مختلف زندگی انسان نه تنها در آینده کاهش پیدا نخواهد کرد بلکه روز به روز به جنبههای مختلف آن نیز اضافه خواهد شد.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕