فهرست بخشهای خط در گرافیک:
تاریخچه
در این بخش به تاریخچهای مختصر از تایپوگرافی در دنیای اسلام و غرب خواهیم پرداخت.
سابقه استفاده ازحروف ونوشتار به مثابه یک عنصرمستقل تصویری درطراحی گرافیک به چند دهه قبل بازمی گردد.
پیش از آن کلمات و نوشتار به عنوان یک جزء و عنصری مکمل در کنار تصویر قرار میگرفت.برای آشنایی با جزییات بیشتر این مبحث به صفحات بعدی مراجعه نمایید.
1- دنیای غرب
این نوع نگاه جدی به حروف و تایپوگرافی در طراحی گرافیک تقریباً اولین بار در آثار طراح فرانسوی «روبرماسن» در دهه 60 میلادی ظاهر و موجب شد تا عرصه مستقل و گستردهای به عنوان طراحی با حروف در حوزه گرافیک ایجاد شود.کتاب «حروف و تصویر» که ویژگیهای تصویری الفبا را در دورههای مختلف بررسی میکند، حاصل پژوهش او درزمینه شکل گیری حروف بود. البته ارائه آثار او محدود به نشریات میشد. پس از او «ولفانگ واینگارت» طراحی بود که اساس نگاه خود را در زمینه گرافیک بر روی تایپوگرافی متمرکز کرد. او نظم مطلق و پالودگی حروف و شکل بکارگیری رایج را در دوره خود مورد سوال قرار داد و با برهم ریختن قوائد متعارف آن روز و ابداعاتش به نوعی ازجلوههای بصری حروف دست یافت .
با شروع این حرکت در تایپوگرافی طراحان زیادی بخشی از آثار خود را با نگاه به این موج جدید خلق کردند ؛ به عنوان نمونه میتوان به پوستر کنسرت اثر « آرمین هافمن» در سال 1969 و آثار«استف گیسبولر» اشاره کرد.
اما عمدهترین آثار در این زمینه که به شیوهای غیرمنتظره و نامتعارف بابکارگیری تجربههای تازهتر و خلق آثار برجستهای از جلوههای بصری حروف، بزرگنمایی بخشی از کلمات، بکارگیری حروف بصورت معکوس، استفاده از سطوح رنگی یک دست و وسیع که به جذابیت اثر میافزود، در آثار طراحانی چون «زیگفرید ادرمات»، «رزماری تیسی» و «ولفانگ واینگارت» ظاهر شد که آن را «موج نو» نام نهادند و توجه بسیاری از طراحان جوان را به خود جلب کرد.
این موج نو و حرکت جدید در گرافیک بینالمللی چنان قوت گرفت و مخاطبان خاص و عام خود را پیدا کرد که به عنوان شاخه مستقل پر قدرتی در عرصه گرافیک تثبیت شد. طراحانی چون «آلن فلیچر» با استفاده از نهایت ساده سازی فرمها وسطوح و بکارگیری کلمات بصورت دست نوشته و حروف تایپی و یا هنرمندی چون «آلن کیچینگ» با استفاده از حروف « سیاه کاپیتال » بصورت رنگین در زمینههای سفید وبا نگاهی دادائیستی و یا «گونتر رمبو» با ایجاد فضاهایی کاملا منظم و هندسی بواسطه تایپوگرافی به حدی که فرمهایی تصویری را تداعی کند موجب استمرار و ماندگاری این حرکت جدید شدند.
اما اوج این نوع نگاه و سبک و سیاق را میتوان در آثارطراحان معاصر این عرصه دنبال کرد آثار طراحانی چون «نویل برودی»، «دیوید کارسن»، «پی – اسکات ماکلا» و «دیوید الیس » طراحانی که بواسطه تکنولوژی جدید یعنی کامپیوترآثار خود را خلق میکنند و بر خلاف آثار قبلی که در نهایت سادگی پدید میآمد، با پیچیدگی و زیبایی شناسی حیرت انگیز امروز ارائه میشود. در این دسته از آثار اگرچه تایپوگرافی و حروف و کلمات حرف اول را میزنند، اما رفته رفته عناصر بصری دیگری غیر از حروف در آنها هویدا میشوند.
2- کشورهای اسلامی
تحولات فرمی خط در ایران از سرلوحههای روزنامهها شروع شد و خوشنویسان که در آن زمان عهده دار طراحی عنوان نشریات بودند، به این مهم آگاهی داشتند که باید برای طراحی عنوان، زبان بصری جدیدی خلق نمود.
در کشورهای اسلامی از خطهایی چون طغری و نستعلیق برای نوشتن عنوانها استفاده کردند و در ترکیب و نوع اتصالات آنها تغییراتی دادند. البته در پیشینه خوشنویسی ایران نمونههایی از این گونه تلاش را به وفور میتوان در دورههای مختلف دید. تلاشی که برای ابداع شکلهای نوین و کشف ظرفیتهای بصری نوشتار انجام گرفته است و در آن خط و نقش به گونهای هم ساز درهم میآمیزند.
تایپوگرافی تکنیکی در گرافیک است که با حضور چاپ در عرصه نشر کتاب به وجود آمده است. با آمدن چاپ، برای تلطیف کردن کلمات چاپی که خشک به نظر میرسیدند، حرکاتی در بخشهایی از لغات و برجسته کردن آن ایجاد میکردند.
تعریف تایپوگرافی
در آثار گرافیکی، تصاویر و حروف، بار پیام رسانی اثر را بر عهده دارند. در بسیاری از موارد، پیام نوشتاری با استفاده از حروف و متن به شکلی ارائه میشود که القای فرم(شکل) و تصویر را در اثر مینماید. «تایپوگرافی» یا «خط نگاری» و «خط نگاره» اثری گرافیکی است که حروف و کلمات، ساختار اصلی آن را تشکیل میدهد و در واقع کم و کیف ترکیب بندی اثر، به اعتبار نوشتار و یا حروف شکل میگیرد.
«گرافیک» به حوزه نوین و گستردهای شامل پوستر، تایپوگرافی، نشانه، مصور سازی، صفحه آرایی و … که با عملکردهای خود یک پیام یا اطلاعات خاصی را به صورت بصری ارائه میکنند، اطلاق میگردد. امروز طراح گرافیک میکوشد تا با طراحی یا انتخاب علائم بصری و مجموعه تصاویر، رنگ و نوشتار و درکنار هم قرار دادن آنها، اثری خلق کند تا پیام مشخصی را به مخاطبین خویش منتقل سازد.
تایپوگرافی همانگونه که اشاره شد، یکی از جلوههای بارز و با قدمت هنر گرافیک است. واژهٔ «تایپوگرافی» در گذشته معادل طراحی حروف و آن دسته از آثار نوشتاری میشد که با فرایند چاپ و تکثیر به صورت تک رنگ ایجاد و تقریباً در همین حدود خلاصه میشد. اما امروز این واژه شامل آثاری میشود که با استفاده از خط و یا خط و تصویر با رعایت اصول زیبا شناسی، اثری واحد را ایجاد کند که بیانگر اطلاعات و یا پیامیباشد. در بسیاری از موارد، استفاده از حروف و متن به شکلی ارائه میگردد که القای فرم(شکل) و تصویر را در اثر مینماید. طراحان در آثار خود با بزرگ نمایی، فشردگی و چیدن حروف در کنار هم، و گاهی تنها با دخل و تصرف در فیزیک حروف، ارتباط عمیقی با موضوع به وجود میآورند.
در دهههای اخیر در تلاشی دیگر هنرمندان گرافیک سعی در تقویت ویژگی بصری حروف و نزدیک کردن نوشتار به وجه تصویری، چه به صورت مفهومی که مخاطب بتواند بار معنایی آن را به راحتی درک کند و یا بصورت تصویر انتزاعی که بتواند نظر مخاطب به وسیلهٔ فرم، رنگ و …. را جلب کند. این نوعِ نگارش در قلمرو «تایپوگرافی» در اندک زمانی، حوزه محدود «تایپوگرافی» سنتی را در هنر گرافیک، به ویژه در مغرب زمین، گسترش غیر قابل تصوری داد. با این حرکت و جهش سریع، تایپوگرافی به قلمرویی مستقل و دارای تعریف، اصول و حتی تاریخچهای نوین دست یافت. «تایپوگرافی» در حوزههای مختلف هنر گرافیک شامل پوستر، طراحی حروف، نشانه و … حضوری پر رنگ و گاهی هم به عنوان تنها عنصر تصویری غالب هویدا گشت.
همانطوری که اشاره شد تایپوگرافی یا «خط نگاری» و «خط نگاره» اثر گرافیکی است که نوشتار، شکل اصلی آن را تشکیل میدهد و در واقع، کیفیت ترکیب اثر به اعتبار نوشتار و حروف ایجاد میشود. طراحی و ابداع شیوههای جدید نگارش و نحوهٔ کاربریهای آنها از دیگر عملکردهای تایپوگرافی،است. از طرفی دیگر شاید هدف اصلی تایپوگرافی، سرعت بخشیدن به ارسال هر چه سریعتر پیام و برقراری ارتباط به صورت «زبان تصویری» نسبت به نوشتاری عادی باشد.
در دنیای امروز انسانها بیش از هر عصر دیگر- علیرغم فاصلههای بسیار زیاد مکانی، با همدیگر در ارتباط هستند. این ارتباط گاهی در کمترین زمان ممکن صورت میگیرد و شاید به همین دلیل عصر حاضر را «عصر ارتباطات» نامیدهاند.
در این ارتباط تنگاتنگ، دیگر نوشتارها و زبانهای سنتی و حتی تخصصی، توانایی گنجایش وسیع و سریع آن را ندارند. در چنین وضعیتی شاید بیش از همه، عناصر بصری میتوانند کارآمد باشند.
اگر در گذشته «تایپوگرافی» طراحی حروف یا فن مکانیکی چیدن کلمات روی صفحه بود که با استفاده از حروف چوبی ویا سربی برای انتقال مفاهیمی به مدد کلمات ارائه میشد اما امروز این هنر، با جرأت و جسارت طراحان پیشرو و به مدد فن غولآسای چاپ و کامپیوتر و … به مقوله ای بسیار پیچیده، ظریف و نافذ تبدیل شده است که در بسیاری از ابعاد زندگی بشر نفوذ کرده است. اکنون این شاخه از هنر گرافیک در طراحی روزنامهها و نشریات، تلویزیون، صفحات وب، تبلیغات تجاری، بستهبندی کالاها، تابلو و ویترین فروشگاهها، حتی معماری و آرایش فضا و طراحی پارکها گرفته تا اشیای پیرامون و لوازم شخصی و البسه، حضوری ملموس دارد.
خط و خط نگاری در هنر ایران به دلیل زیباییشناسی و ویژگیهای کاربردی خاص آن، در همهٔ شاخههای هنرهای تجسمی به ویژه در هنر گرافیک جایگاهی ممتاز دارد. تنوع فراوان حروف و ساختار هندسی نظام مند آن، به طراحان گرافیک امکان تجربههای شخصی و میدان وسیعی در تغییرات و ترکیب حروف برای رسیدن به نمونههای جدید مهیا میکند.
به نظر میرسد که مفهوم تایپوگرافی در ایران مورد بررسی و تعریف جامعی قرار نگرفته است. در حالی که میتوان گفت هنر ایران سهم مهمی در خلق آثار خط نگاری و خط نگاره در طول تاریخ دارد. البته در پیشینهٔ خوشنویسی و خط نگاری ایران نمونههایی از تلاش فوق را میتوانیم در دوران مختلف به وفور شاهد باشیم. تلاشی که در طول تاریخ خوشنویسی ایرانی، برای ابداع شکلهای نوین و کشف ظرفیتهای بصری نوشتار انجام گرفته و در آن خط و نقش به گونهای همساز درهم میآمیزند و خط تبدیل به تصویر «خط نگاره» میگردد، قابل چشم پوشی نیست. ولی باید به این نکته توجه داشت و آن این واقعیت است که این حوزه امروز نیاز به بازسازی و بازنگری مجدد دارد.
در طراحی خط نگاری و خط نگاره لحاظ کردن مواردی ضروری به نظر میرسد .استفاده از حوزههای گسترده فنآوری الکترونیکی و امکانات رایانهای و توجه به تغییر و تحولاتی که در روند طراحی ایجاد شده از این جمله است. بعلاوه هر اثر هنری احساس خاصی را به مخاطب انتقال میدهد که بخشی از این احساسها بازتاب هویت فرهنگی است. بنابراین بیش از هرچیز طراح بایستی نسبت به فرهنگ مخاطبین اثر خود شناخت و توجه داشته باشد.
امروزه دوران جدیدی در طراحی گرافیک فرا رسیده و همه چیز در حال کامپیوتری شدن است ولی خوشبختانه علاقه به هنر خوشنویسی در بین هنرمندان جوان در حال احیاست. بی تردید با شناخت اصول و مبادی این هنر و با استفاده درست از فنآوری روز، خلاقیت در ارائه آثار به طرز شگفت آوری شکوفا میشود.
همان گونه که پیشتر اشاره شد حضور تایپوگرافی در بسیاری از شاخههای هنر گرافیک مثل طراحی پوستر، طراحی حروف، نشانه، آگهی، روی جلد کتاب، نشریات و…. بسیار ملموس است.
در پایان فراموش نکنیم دشوارترین بخش هنر تایپوگرافی، ایجاد فضایی تصویری به وسیلهٔ حروف و کلمات است که بتواند مخاطب را به روح اصلی موضوع اثر نزدیک کند. با تأکیدی مجدد، با شناخت ملاکهای زیباییشناسی و با فهم صحیح از هنر ایرانی خصوصاً هنر خوشنویسی، میتوان آن را از تایپوگرافی غربی متمایز ساخت.
مونوگرام
نشانههایی که با حرف اول نام موضوع طراحی میشوند. این نشانهها را مونوگرام مینامند که خود از جهت طرح ترکیب تعداد حروف در گذشته دارای تقسیمات کوچک تری بوده است. امروزه کمتر با شیوههای گذشته مونوگرام را طراحی میکنند بلکه مونوگرامهای جدید و مدرن بسیار ساده و با ترکیب بندهایی است که هدف از آن ایجاد یک نقش است تا وضوح و خوانایی حروف.
مونوگرامها جنبههای تصویری برجسته تری نسبت به لوگو تایپها دارند. به بیان روشن تر، یک لوگوتایپ در نگاه نخست باید خوانده شود، اما یک مونوگرام ابتدا دیده میشود و با کمی مکث حروف تشکیل دهنده آن فاش شده و برای بیننده قابل درک میشود.
نشانههایی است که از نام کاملِ موضوع طراحی شده اند. این نشانهها لوگوتایپ نامیده میشوند. کلمهٔ لوگو از واژهای یونانی به معنی زبان مشتق شده است و لوگو را به عنوان یک نماد علامت تصویر نشانه و عکس نشانه در نظر میگیریم که معرف و نمایانگر یک سازمان حرفه محصول یا حتی یک همایش یا رویداد خاص است.
در طراحی لوگو ترکیب خوشنویسی نقش مهمی دارد. این نشانهها گاه صرفاً از یک ترکیب بندی هنرمندانه خوشنویسی به وجود میآیند و گاه شیوهٔ نوشتن حروف شکل و تصویری را مجسم میکنند. در خوشنویسی از این گونهها فراوان وجود دارد. نمونههای مهرهای امضای خط بنایی و ترکیبات تصویری خوشنویسی نمونههای درخشان و هنرمندانهای در این زمینه هستند که اکثراً توسط خوشنویسان ایران ترک و عرب مقیم کشور عثمانی نوشته شده اند.
در ارزیابی اصولی و علمی یک لوگوتایپ باید توجه داشت که خوانایی فرع بر زیبایی است. یا به عبارتی، در طراحی یک لوگوتایپ زیبایی باید در استخدام خوانایی باشد.
بسیار دیده شده است که یک لوگوتایپ یا نشانه نوشته براثر استفاده مکرر و به مرور زمان برای مخاطبان مثل یک نوشته قابل خواندن تلقی نشده و همانند یک تصویر یا(آیکون) در اذهان جا میافتد.
لوگو تایپ
لوگوتایپ به لوگویی گفته میشود که در طراحی آن از فونتهای نگارشی زیبا و منحصربفرد و نشاشنههای زبانی استفاده میشود و در واقع گرافیست با بکارگیری خلاقیت و تجربه خود با استفاده از نام و حروف شرکت یک لوگوتایپ زیبا را طراحی میکند .
مثالهای زیر نمونههایی از لوگوتایپ هستند:
1- با استفاده از ترکیب بندی حروف و اعداد
2- با استفاده از بزرگنمایی حرف اول نام واحد
3- با استفاده از نام اختصاری یک سازمان یا موسسه
4- با استفاده از بازنمایی نام کامل سازمان یا موسسه
یک لوگو تایپ باید عملکرد شرکت را به خوبی نمایش دهد و شناخته شده باشد.
لوگوتایپها دو گونه اند: یا نام موسسه را نمایش میدهند و یا از حروف و اعداد استفاده میکنند. استفاده از حروف، باعث سهولت تطابق با زمینههای فرهنگی گوناگون میشود ولی برای اینکه به عنوان یک علامت خاص تاثیرگذار باشند،بستتگی به قابلیت به یاد سپردن آن دارد.
تفاوت تایپوگرافی و کالیگرافی خوشنویسی
تایپوگرافی نوعی طراحی است و خوشنویسی نوعی نوشتن
کالیگرافی نوعی ترکیب خطوط و خوشنویسی است. و طراح و هنرمند سعی میکند اشکال زیبا را ایجاد کند. درصورتی که تاپیوگرافی چیدمان حروف است و برای زیباتر کردن متن میتواند از کالیگرافی (سایه زدن) استفاده کردکه دارای اصولی است که بر زیبایی میافزاید.
ساختاراصلی تاپیوگرافی حروف و متون هستند و از فونتهای آماده و با تغییرات کلی یا جزئی برای زیبایی بیشتر استفاده میشود. تاپیوگرافی در همهٔ زبانها از جمله فارسی و انگلیسی میتواند وجود داشته باشد.
یک مثال برای درک بهتر کالیگرافی و تاپیوگرافی، مثلا دیده شده برخی از گرافیستها با استفاده از تکنیکهای تاپیوگرافی و با استفاده از فونتها شکل یک حیوان و یا انسان را ایجاد کرده اند در صورتی که با کالیگرافی بیشتر بروی گرافیک متنها توجه میشود.
در تایپوگرافی خوانا بودن مهم است زیرا در زمینهای استفاده میشود که اطلاع رسانی وجه بارز آن است، ولی در خوشنویسی زیبایی در اولویت قرار دارد.
عقیده بر این است طراحان وظیفه انتقال ذهنیات خود و پیام موضوع را در طرح هایشان بر تصویر و حروف قرار میدهند. اینک خط، در روند تحولات جدید، وظیفه خود را خوانایی و سهولت نگارش نمی داند و کم و بیش به فرمی زیبا تبدیل شده است که در درجه اول مفهوم نوشته را قبل از خوانده شدن، بیان میکند. در این دوره با رواج تایپوگرافی که سعی در تقویت ویژگی بصری حروف و نزدیک کردن نوشته به تصویر دارد، برخی آن را با “خط نگاره”، “خط نگاری”، ” کالیگرافی” و “طراحی حروف” هم مسیر میدانند. در حالی که تایپوگرافی، اثری گرافیکی است که حروف ساختار اصلی آن را تشکیل میدهد و از فونتهای موجود با دخل و تصرفاتی که در آنها برای کشف ویژگیهای بصری حروف انجام میشود، استفاده میکند.
طراحی حروف و تایپوگرافی
طراحی حروف به معنای آنست که الفبایی را طراحی کنیم که قابلیت تایپ در موقعیتهای گوناگون را داشته باشد. در حالی که تایپوگرافی هدف دیگری دارد، برخلاف مسولیتی که در دنیای سنتی به خط واگذار شده بود تا با سهلترین و خواناترین صورت، مفهوم خود را بیان نماید و در نگاه اول محتوا و مفهوم فرم یکجا به بیننده و خواننده القا شود.
اینک هنرمندان بدعت و شگفتی را به همراه زیبایی، از اهداف مهم بصری تعیین کرده اند، آنهم با سه اقدام مهم :
Deformations -1 – تغییر شکل در حروف
Exaggerated -2 – اغراق در حروف
Simplified -3 – ساده سازی حروف
اما این روند در بعضی مواقع تا جایی پیش میرود که مانند نقاشی، به حروف بعنوان فرم محض نگاه شده است. شاید این دید در نقاشی مشکلی نداشته باشد، اما هنرمند گرافیست در روند کاربردهای روزمره، زیبایی را باسودمندی وگویایی ترکیب میکند تا بتواند ذائقه بصری انبوه مخاطبان خود را که اغلب شهروندان معمولی هستند، تغییر و ارتقا دهد.
در این صورت است که بیننده و مخاطب با مشارکت فعال خود در فهم و خواندن خط جدید، تلاش مینماید و این یکی از مهمترین ویژگیهای تایپوگرافی در خط معاصر است.
طراحی عنوان، نوعی ویترین و نمایانگر فضا و روحیه مطلب است که امروزه کمتر به آن توجه میشود. از طرف دیگر، شاید هدف اصلی تایپوگرافی، سرعت بخشیدن به ارسال هرچه سریعتر پیام و برقراری ارتباط بصورت زبان بصری نسبت به نوشتار عادی باشد و مضمونی که از تایپوگرافی در اذهان جای گرفته، آنست که حروف را بصورت درهم ریخته بر روی کار قرار دهند.
در صورتی که تایپوگرافی چنین نیست. تایپوگرافی به معنای کشف ارزشهای بصری حروف برای بیان مفهومی جدید است و شاید بدلیل آنکه حروف چاپی فارسی به اندازه کافی دارای تنوع قلم و کاراکتر نیست، اهمیت هماهنگی شکل و حروف با موضوع، در جامعه ما بدرستی شناخته نشده و کمتر کسی به این نکته توجه کرده است. ولی بطور طبیعی، شکل حروف باید طوری انتخاب شود که دارای هماهنگی تصویری با محتوای آن باشد و در نتیجه درک مطلب برایش بهتر و مطبوعتر میشود.
همان طوری که ” کیوستی واریس” چشم انداز فنلاند و گذشته آن را سرچشمه طراحی هنری و گرافیک فنلاند میداند، ما نیز باید از جامعه و گذشته هنریمان تاثیر بگیریم.
تایپوگرافی فقط جابجا کردن خط کرسی حروف نیست و باید به ظرفیتهای حروف فارسی آشنا باشیم. حروف فارسی بخاطر فرم خاصی که دارد برخلاف حروف لاتین، اگر فواصل بین حروف برداشته شود و بهم نزدیک یا به یکدیگر بچسبند، خوانایی خود را از دست نداده و میتوان فرمهای خاصی را از ترکیب فونتهای امروزی براساس ترکیبات خوشنویسی گذشته بدست آورد.
باید به این نکته توجه داشت که الفبا و حروف بعنوان نمادهایی که عهده دار بار فرهنگی و عاطفی هستند، چیزی فراتر از نمایش الفبایی حروف هستند و این تجربیات برای حروفچینی صفحات نیست، بلکه برای طراحی عنوان فیلم، کتاب، پوستر و. .. است. ما برای رشد و پیشرفت تایپوگرافی باید با شناخت و توجه به ملاکهای زیبایی شناسی این هنر بر پایه گرایشهای بومی و ملی، آن را در فضایی جهانی جستجو کنیم و با فهم صحیح از هنر ایران، به ویژه خوشنویسی، تایپوگرافی ایران را از تایپوگرافی غربی متمایز کنیم.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕