داستانها در ارتباط با مردم هستند، ( اسباب بازیها – هیولاها – ماهیها – آدم فضایی – روبات – ماشین و …) جزء عناصری هستند که در این داستان نقش دارند. بدون کاراکتر خوب، داستان خوب هم شکل نمیگیرد.
در کل، کاراکتری که به یاد ماندنی و قابل باور باشد را میتوان به عنوان کاراکتر خوب معرفی کرد. کاراکتر قابل باور، کاراکتری معمولی است ( در ارتباط با دنیای اطرافش) کسی که خود را در میان وقایع مییابد و به آنها به طور صحیحی واکنش نشان میدهد.
کاراکتر به یاد ماندنی، نیز باید از لحاظ بصری جذاب باشد و بتواند بیننده را از لحاظ احساسی و دراماتیک در حادثههای داستان به جلو هدایت کند.
اولی جانسون Olli Jhonson و فرانک توماس Frank Thomas در کتاب ” تصور زندگی ” جذابیت کاراکتر را اینگونه عنوان کرده اند :” چشمان شما کاراکتر فیلم را میبیند و از آنچه میبیند، قدردانی میکند”
شما بی درنگ خصوصیات کاراکتر را میشناسید، کاراکتر میتواند زشت، زیبا، پیچیده یا ساده، خوب یا بد باشد. جذابیت کاراکتر باعث میشود که به آن نگاه کرده و دنبالش کنید. این جذابیت باید در شخصیت کاراکتر نیز باشد، تا بیننده آن کاراکتر را قوی، قابل باور و جذاب بداند.
کاراکترتان را خوب بفهمید، با شناخت کامل کاراکترتان، میتوانید عکس العملهای قابل باوری را در کشمکشهای داستان برایش پیش بینی کنید. در فیلمها کاراکترهای بسیاری از قبیل : کاراکتر اصلی Main Character، کاراکتر فرعی Sopporting Character، کاراکترهای مخالف Opposing Characters، کاراکترهای ضعیف Minor Characters و… حضور دارند. نیازی نیست که تمامی آنها را بشناسید، اکثر این کاراکترها به عنوان ابزاری در جهت کمک به نقل داستان حضور دارند.ولی برعکس، کاراکترهای اصلی به صورت کامل تشریح میشوند، ما به عنوان بیننده آنها را میپذیریم، چون دارای پس زمینه بوده و روی یکایک خصوصیات آنها، چه ظاهری و چه باطنی ( مانند: احساس، شدت آن، طرز فکر، ضعف و…)فکر شده است.
به روند تشریح کاراکترها Back Story گفته میشود.در این پس زمینهٔ کاراکتر، بیوگرافی کاراکتر قرار دارد که در آن تمامی موارد از جمله : ویژگیهای فیزیکی – آموزشی – حکایت زندگی – خانواده – روابط – نوع زندگی – محبوبیتها – ورزش – موفقیت – شکست – مریضیهای گذشته – اختلالات – استعداد – ترسها و تعداد بیشماری خصیصه دیگر ذکر میشود.
نیازی نیست که لیست بلند بالایی از این خصوصیات را برای کاراکتر تان طراحی و فکر کنید. ( لازم به ذکر است که در روند تولید انیمیشنهای ایرانی، این موارد خواب و خیالی بیش نیست، یا خیلی کم رنگ و کم مایه است ) شما زمان زیادی ندارید، چه از لحاظ اجرا، چه از لحاظ زمان انیمیشن تان. بیننده باید سریع کاراکتر را شناخته و خواستهٔ او را بداند.
دورنمای اخلاقی کاراکتر چیست ؟ این دور نما میتواند در تصمیم گیریهای او دخیل باشد که برای رسیدن به یک کشمکش مستحکم کمکتان خواهد کرد. آیا جزء این لیست است :؟
• امر کننده : چیزی که میگوید باید اجرا شود. خوب خوب است و بد، بد.
• سود جو : او بر نتیجه متمرکز است و به راحتی زندگی افراد را برای منافع شخصی قربانی میکند.
• لذت طلب : او به قانون خوشی معتقد است، خود بین است و همیشه دوست دارد خوش باشد.
• میانه رو : اهل سازش و گفتگوست، همیشه به دنبال حد وسط است و از این طریق به آرامش میرسد.
• و….
آیا کاراکتر منطقی است ؟ یا احساسی ؟
استعداد او چیست ؟
بزرگترین عیب او چیست ؟
خودش را چگونه میبیند ؟
نظر دیگران نسبت به او چگونه است ؟
چه چیزی میخواهد ؟
به خاطر خواسته اش، چقدر میتواند متحمل فشار شود ؟
چه چیزی باید یاد بگیرد ؟
و…
این سوالات شخصیت کاراکترتان را شکل خواهد داد. با طرح این سولات و مسائل جنبی دیگر، به راحتی و با روش خودتان، کشمکشها را ایجاد کرده، بحران خلق کنید و داستان را به جلو هدایت کنید.
اگر سوالات و مشخصهها، به روند طراحی کاراکتر تان کمکی نکرد، یا داستان، یا کاراکتر و یا هر دو را بازبینی و اصلاح کنید.
اگر با چندین کاراکتر سر و کار دارید، این اطلاعات به شما کمک خواهد کرد:
روابط کاراکترها چگونه است ؟ : کاراکترها روابطی با هم دارند، آیا پس زمینهای نسبت به یکدیگر دارند؟ آیا غریبه هستند ؟ آشنا هستند ؟ دوست هستند یا دشمن ؟ برادر هستند یا خواهر ؟ و…
وضعیت دراماتیکی هر کاراکتر چگونه است ؟ : این وضع، بستگی به عمق روابط آنها دارد، این وضعیت قابل تغییر نیز هست. مثلا : در رستوران، مشتری وضعیت بالاتری نسبت به خدمتکار دارد، خدمتکار باید خدماتی را به مشتری ارائه کند. چه کاراکترهایی در اولویت و در مراحل بالاتری نسبت به دیگر کاراکترها هستند؟ چگونه بر روایت داستان تاثیر خواهد گذاشت ؟
از هر یک چه انتظاری داردید ؟: با مثال شروع میکنم: در انیمیشن گوفر بروک محصول بلار استدیو، همهٔ کاراکترها یک چیز واحد را میخواهند، میوه جات ! گوفر میخواهد دیگر کاراکترها را از آنها به دور نگه دارد، در نهایت کارش را انجام میدهد، کشمکش شروع میشود، در نتیجه؛ انتظار از گوفر، دور کردن دیگر کاراکتر هاست، انتظار از دیگر کاراکترها، حمله به سبزیها و حتی گوفر است !
پس این انتظار، نقش خوبی را در ایجاد کشمکش بازی خواهد کرد.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕