سینستزیا (Synesthete) به موسیقی روح و رنگ می‌بخشد

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

سینستزیا (Synesthete) به موسیقی روح و رنگ می‌بخشد
سینستزیا (حس آمیزی) وضعیت عصبی خاصی است که در آن تحریک یکی از حواس پنج‌گانه و یا مسیرهای عصبی منجر به تجربه‌های ناخودآگاه و غیرمنتظره در حس دیگر و یا مسیر دیگری می‌شود. به عبارتی افرادی با حواس مشترک یا سینستت (Synesthete) کسانی هستند که حواس آن‌ها به هم متصلند.
زمانی که سخن از شاهکارهای هنری به میان می‌آید، افراد به دو دسته تقسیم می‌شوند: آن‌هایی که توانایی درک هنر را دارند و آن‌هایی که می‌توانند آن را تمام و کمال به تصویر بکشند.

بسیاری از هنرمندان و موسیقیدان‌های مشهور سینستت هستند. فارل ویلیامز یکی از آن‌هاست و این توجیه خوبی برای اختصاص دادن نام «دیدن صداها» به یکی از آلبوم‌های او و گروهش است. هنرمندانی چون توری آموس، ادی ون هیلن، بیلی جوئل و کنی وست به فرم‌های مختلفی از سینستزیا دچار هستند.

به تازگی یک نقاش به نام ملیسا مک کرکن به دلیل نقاشی‌هایی که می‌کشد بسیار معروف شده است. ملیسا مک کرکن هنرمندی است که به شکل خارق العاده‌ای موسیقی را می‌بیند. او یک سینستت است. موزیک از گوش‌های ملیسا وارد می‌شود و به شکل رنگ‌هایی بر روی بوم نمود پیدا می‌کند. ملیسا بر این باور است که همه انسان‌ها به نوعی این اختلال را دارند.

Little Wing – Jimi Hendrix

او در معرفی خودش در وبسایت شخصی‌اش می‌نویسد: «تا 15 سالگی فکر می‌کردم همه افراد به طور مداوم و در همه چیز رنگ‌ها را می‌بینند. رنگ‌های داخل کتاب‌ها، رنگ فرمول‌های ریاضی، و رنگ کنسرت‌ها. زمانی که بالاخره از برادرم پرسیدم حرف C (که به نظر من زرد روشن است) چه رنگی است، فهمیدم ذهن من به آن اندازه که خودم فکر می‌کنم نرمال نیست. مغز من مانند سیم‌های متقاطع عمل می‌کند. من از یک تحریک درست، یک حس «اشتباه» دریافت می‌کنم. هر حرف و عدد برای من یک رنگ دارد. بهترین قسمت این اختلال مغزی دیدن موسیقی‌هاست. حسی سرشار از رنگ‌ها، حرکات و تصاویر در من جریان می‌یابد. سینستزیا یک اختلال یا یک ناهنجاری نیست بلکه در واقع یک ارتعاش خاص و منحصربفرد به جهانی که تجربه می‌کنم اضافه کرده است.»

ملیسا از این اختلال هنر آفرید. او رنگ‌های زیبایی که با شنیدن یک موسیقی یا حتی نام یک نفر، می‌بیند را با رنگ روغن و اکریلیک نقاشی می‌کند. در این مطلب برخی از نقاشی‌های او به همراه نام موسیقی‌هایی که این رنگ‌ها و طرح‌ها را در ذهن او تداعی کرده اند، آورده شده است.

Gravity – John Mayer

ملیسا در مصاحبه‌اش با ام‌تی‌وی به نکات جالبی اشاره می‌کند. او می‌گوید تمام صداها دارای رنگ هستند مثلا از نظر او عطسه صورتی کم رنگ است و زنگ ساعت آبی فیروزه‌ای. اما او توجهش را بر روی اینگونه صداها تا زمانی که کسی از او درباره رنگ آن‌ها چیزی نپرسد، متمرکز نمی‌کند، چرا که تنها موسیقی رنگ‌های زنده را به ذهن او می‌آورد.

Imagine – John Lennon

به نظر او برخی از سبک‌های موسیقی به اندازه‌ای متنوع هستند که گستره وسیع‌تری از رنگ‌ها را شامل می‌شوند. ولی در مقابل سبک‌هایی مانند مدرن کانتری تنها با رنگ زرد کثیف و نارنجی تعریف می‌شوند.

Life On Mars – David Bowie

او حتی این تمایز را برای آلات موسیقی مختلف نیز قائل است. او به گیتار کلاسیک رنگ قهوه‌ای طلایی و به گیتار الکتریک بنفش یخی یا آبی را اختصاص می‌دهد.

در دوران دبیرستان دیدن رنگ برای هر فرمول ریاضی چیزی بود که درس ریاضیات را برای ملیسا قابل فهم‌تر می‌کرد. او حتی از این توانایی در به خاطر سپردن شماره تلفن‌ها و نام افراد کمک می‌گرفت.


دیدن منابع مطالب

بخش‌های مرتبط
مجله هنرمجله دانستنی‌های هنر

ژورنال‌های لیلیت

مجموعه‌ای جامع از مجلات دانستنی‌ها و مطالب مفید با موضوعات گوناگون و متنوع

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت