طلاق

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

شرایطی و قوانینی که طلاق از طرف زن می‌تواند مطرح شود

با اینکه طلاق دادن یک عمل حقوقی از جانب مرد است، اما قانون‌گذار شرایطی را پیش‌بینی کرده که زن نیز در صورت وجود آن شرایط بتواند تقاضای طلاق خود را به دادگاه ارائه کند. این شرایط برای طلاق از طرف زن عبارت‌اند از:

.

1- خودداری یا ناتوانی شوهر نسبت به پرداخت نفقه

برحسب ماده 1129 قانون مدنی “در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می‌نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.”
نکته‌ای که از این ماده قانونی استخراج می‌شود این است که زن برای اخذ طلاق ابتدا بایستی از دادگاه تقاضای نفقه از سوی شوهرش نماید و در ادامه و درصورتی‌که حکم صادره از سوی دادگاه در مورد نفقه اجرایی نشد، تقاضای طلاق نماید.

.

2- عسر و حرج زن

بر اساس ماده 1130 قانون مدنی “درصورتی‌که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و درصورتی‌که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.”

عسر و حرج مطرح شده در این قانون عبارت است از شرایطی که ادامه زندگی برای زن را با مشقت و دشواری همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. یکی از مواردی که بانوان جامعه تلاش می‌کنند تا از آن برای طلاق استفاده کنند همین مفهوم عسر و حرج است. گرچه می‌توان برخی از مفاهیم همچون بیماری صعب‌العلاج شوهر، اعتیاد، عدم پرداخت نفقه یا ترک طولانی زندگی مشترک را از مفاهیم عسر و حرج دانست؛ اما مشکلی که اینجا وجود دارد آن است که تعریف این مفهوم در اختیار قاضی قرار گرفته است و در بسیاری از موارد رویه‌های متفاوتی در این خصوص وجود دارد.

.

3- غیبت شوهر

ماده 1029 قانون مدنی عنوان می‌کند “هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می‌تواند تقاضای طلاق کند. در این صورت با رعایت قوانین مرتبط به شخص مفقودالاثر (ماده 1023) حاکم او را طلاق می‌دهد.”

ازآنجایی‌که تحمل انتظار 4 ساله و تشریفات قانونی مرتبط با شخص مفقودالاثر، سخت به نظر می‌رسد، عمـلاً این ماده قانونی برای طلاق کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما راه‌حل آسان‌تری که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد یکی از شروط ضمن عقد است که برحسب آن اگر شوهر 6 ماه غیبت کند زن از جانب شوهر برای طلاق وکیل می‌شود.

.

4- وکالت زن در طلاق

ماده 1119 قانون مدنی می‌گوید “طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبـور نباشـد در ضـمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند: مثل‌اینکه شرط شود هرگاه شـوهر زن دیگـر بگیـرد یـا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا برعلیه حیات زن سوءقصد یا سوء رفتاری نماید کـه زندگانی آن‌ها با یکدیگر غیرقابل‌تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد کـه پـس از اثبـات شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.”

در ازدواج‌های دائمی معمولاً مرد در12 مورد به همسر خود وکالـت می‌دهد که با تحقق یکی از شروط دوازده‌گانه مـذکور، خـود را مطلقـه نمایـد. ازجمله شـروط مذکور، غیبت شوهر به مدت 6 ماه یا بیشتر، ارتکاب جرمی کـه مخـالف مـصالح خـانوادگی باشـد، انتخاب همسر دوم از سوی شوهر و اعتیاد شوهر به مواد مخدری است که برای مصلحت خانواده زیان‌آور باشد.

از بین مواردی که در بالا مطرح شد، مورد آخر یعنی وکالت زن در طلاق، که به‌موجب شروط ضمن عقد و تحقق آن‌ها به زن داده می‌شود؛ بیشترین استفاده را برای درخواست طلاق از طرف زن دارد، چراکه اثبات موارد موجود در آن معمولا راحت‌تر و نیازمند زمان کمتری است.

.

پیشنهادی به بانوان

با وجود همه موارد بالا باز هم در بسیاری از موارد، یکی از بزرگ‌ترین معضل بانوان، گرفتن طلاق در شرایط سخت زندگی است. همین امر موجب شده است بسیاری از خانم‌ها و خانواده‌ی آن‌ها در هنگام ازدواج به حربه مهریه‌های سنگین توسل کنند. به‌عنوان یک وکیل دادگستری باید اشاره کنم که مهریه سنگین امروز نمی‌تواند در بسیاری از موارد مرد را ملزم به طلاق نماید؛ چراکه با تقدیم دادخواست اعسار و تقسیط مهریه از زیر بار پرداخت یکجای آن فرار می‌کنند و تقسیط مهریه نیز تنها تا 110 سکه قابل پذیرش است و فراتر از آن را، فقط مرد در صورتی ملزم به پرداخت است که اموالی غیر از مستثنیات دین داشته باشد. بنابراین بهتر این است که به‌جای مهریه‌های چند صد سکه‌ای در هنگام عقد، بانوان از وکالت در طلاق استفاده کنند.

.

چگونگی طرح دعوای طلاق

برای اینکه از همسر خود طلاق بگیرید باید دادخواستی به محل اقامت خود یا شوهرتان تقدیم کنید. اگر در مراکز استان‌ها زندگی می‌کنید باید به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کنید. در غیر این صورت باید به دادگستری محل خود مراجعه کنید. رونوشت عقدنامه و شناسنامه خود را به همراه ببرید. دلایل خود برای طلاق را ارائه کنید. ابلاغیه‌ای به شما و همسرتان ابلاغ می‌شود تا در جلسه دادگاه حاضر شوید و بعد از آن نیز حکم دادگاه صادر شده که این حکم هم قابل تجدیدنظرخواهی و هم قابل فرجام‌خواهی است. اصولا در شهری همچون تهران روند طلاق از طرف زن می‌تواند چیزی بین 4 تا 8 ماه به طول بینجامد.

.

نکاتی در مورد طلاق

– قبل از آنکه وجود شرایط طلاق مورد استناد زوجه بر دادگاه محرز شود و دادگاه تصمیم به رد یا قبول تقاضای طلاق بگیرد، باید موضوع را به داوری و حکمیت ارجاع دهد.

– اگر زوجه از زوج وکالت در طلاق با حق توکیل به غیر داشته باشد و بخواهد از طریق وکیل دادگستری اقدام به اعمال وکالت خویش نماید وکیل دادگستری باید نام زوج را به عنوان خواهان بنویسد و زوجه را به عنوان خوانده.

– در دعوای طلاق به درخواست زوجه اگر زوجه به اعتیاد زوج استناد کرده باشد دادگاه باید جهت احراز اعتیاد زوج را به پزشکی قانونی معرفی کند.

– تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه در حکم یک عامل بازدارنده برای جلوگیری از سوء استفاده مردان از اختیار مطلق در طلاق همسرانشان محسوب و فقط در دعاوی مربوط به طلاق که از ناحیه زوج درخواست شده باشد قابل اعمال و اجراست و در مواردی‌ که طلاق به درخواست زوجه است قابل اعمال و اجرا نیست.

– اعلام رضایت در پرونده کیفری (ضرب و جرح عمدی زوجه) به معنی اصرار نداشتن بر مجازات زوج است و منافاتی با تقاضای طلاق به دلیل تخلف ناشی از شروط ضمن عقد نکاح ندارد.

– شرط ضمن‌العقد تحقق وکالت در طلاق برای زوجه، با اعتیاد زوج به مواد مخدر محقق و ترک اعتیاد موجب زایل شدن این شرط یا حق مکتسب نیست.

– شرط عندالاستطاعه بودن مهریه یک شرط ضمن عقد نکاح بوده که اعتبار آن تا زمانی است که عقد نکاح به قوت و اعتبار خود باقی بوده و در مدت استمرار زوجیت این شرط بین طرفین قابل اعمال و اجرا است و با انحلال نکاح از طریق طلاق از ناحیه زوج به تبع آن شرط مذکور منتفی و هیچ اعتباری بر آن مترتب نبوده و با وقوع طلاق قابلیت اجرا و استناد را نخواهد داشت؛ بنابراین در مواردی که زوج درخواست طلاق دارد مکلف است کلیه حقوق ناشی از زوجیت استحقاقی زوجه از جمله کل مهریه مافی‌القباله را حین اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نقداً در حق زوجه تأدیه نماید.

– درخواست طلاق از ناحیه هر یک از زوجین عذر موجهی بر عدم تمکین نیست.

– چنانچه زوجه به جهت طلاق خود، تمام یا بخشی از مهریه را بذل نماید، دادگاه حکم بر طلاق خلع صادر می‌نماید و در صورتی که زوجه به آنچه را که بذل نموده رجوع نماید، طلاق از خلع به رجعی تبدیل می‌شود.

– ضرب و شتم در صورتی مجوز طلاق است که همراه با سوءرفتار مستمر زوج بوده به گونه‌ای که زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید و یک‌ بار ایراد ضرب، عرفاً، زوجه را در عسروحرج قرار نمی‌دهد.

– ارسال اظهارنامه زوجه ناشزه مبنی بر آمادگی برای تمکین، پس از طرح دعوای طلاق زوج، آثار مترتب بر تخلف وی را زائل نکرده و مستحق شرط تنصیف نیست.

– چنانچه زوج به جهت ارتکاب بزه مزاحمت برای بانوان، غیاباً، به شش ماه حبس محکوم و مهلت واخواهی و تجدیدنظر سپری شده باشد؛ این امر از موارد تخلف بند 9 شروط ضمن عقد نکاح و تحقق وکالت در طلاق برای زوجه محسوب می‌شود.

– تا زمانی که صیغه طلاق جاری نشده، زوج می‌تواند از طلاق توافقی منصرف شود اما در صورت اجرای حکم، دیگر نمی‌تواند از طلاق صادره رجوع کند مگر آن که زوجه، رجوع به فدیه کند.

– چنانچه زوجه از حق حبس استفاده کرده باشد و همین امر موجب عدم تشکیل زندگی ولو به مدت طولانی شود، ازآنجاکه عدم تشکیل زندگی منتسب به زوجه است بنابراین وی نمی‌تواند مدعی عسر و حرج جهت درخواست طلاق شود.

– اثبات اعتیاد زوج به تنهایی موجب تحقق شرط وکالت در طلاق نمی‌شود و علاوه‌ بر آن، باید اثبات شود که اعتیاد، مضر به ارکان و اساس زندگی خانوادگی است.

– باکره مانده زوجه علی‌رغم گذشت مدت‌زمان قابل‌ توجه از زندگی مشترک می‌تواند از مصادیق عسر و حرج موجب درخواست طلاق زوجه تلقی شود.

– تمام آرای مربوط‌ به طلاق، از جمله حکم راجع‌ به ابطال ثبت و اجرای صیغه طلاق، قابل فرجام‌خواهی است.

– درصورتی‌ که متقاضی طلاق زوجه باشد دادگاه حکم الزام زوج به طلاق صادر می‌نماید نه گواهی عدم سازش. همچنین صرف متقاضی بودن زن در طلاق موجب خلعی تلقی کردن نوع طلاق و بذل بخشی از مهر توسط حاکم از سوی زوجه نمی‌شود بلکه طلاق به درخواست زوجه ماهیتاً طلاق بائن یا حاکم است.

– بروز مصادیق عسر حرج از جمله رابطه نامشروع زوج یا جرائم مخل خانواده چنانچه در دورانی اتفاق بیفتد که زوجه در حالت نشوز بسر می‌برد، نمی‌تواند مستند وی جهت احراز عسر و حرج و درخواست طلاق قرار گیرد.

– به‌ مجرد وقوع عقد نکاح کل مهریه مندرج در سند نکاحیه بر ذمه زوج مستقر و زوجه مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید و عدم نزدیکی بین طرفین و باکره ماندن زوجه تا هنگامی‌که زوجیت بین طرفین دوام داشته باشد در استحقاق زوجه نسبت به‌ کل مهریه تأثیری نخواهد داشت و فقط در موقع طلاق مهریه نصف خواهد شد.

.
منابع:

.https://edalatsara.com

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت