میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام (قائم مقام فراهانی)

Abolghasem Qaem'Magham Farahani

❂ دانشنامه بیوگرافی هنرمندان ایران❂ بزرگان و پیشکسوتان هنر ایرانمیرزا ابوالقاسم قائم‌مقام (قائم مقام فراهانی)

میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام (قائم مقام فراهانی)

 تخصص/مهارت:

خطاط و خوشنویس، سیاست‌مدار، ادیب، شخصیت برجسته

 معرفی/ بیوگرافی:

سید میرزا ابوالقاسم قائم مقام معروف به قائم مقام فراهانی (به انگلیسی: Mirza Abolghasem Qaem’Magham Farahani) هنرمند ایرانی، متولد 1158 در مهرآباد فراهان و درگذشته سال 1214 در تهران است.

آقای سید میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی ، از هنرمندان خطاط سرشناس ایران بوده است. وی مشهور به شهید قائم‌مقام فراهانی صدر اعظم ایران در دوره محمدشاه قاجار، سیاست‌مدار، ادیب، شخصیت برجسته و تأثیرگذار ایران‌زمین در عرصه حکومت و سیاست و نیز ادب و هنر نیمهٔ اول قرن سیزدهم هجری بود.

تبار
سید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی از سیدهای فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم مهرآباد شهرستان فراهان در استان مرکزی بود. مادر او دخترعموی میرزا عیسی و دختر میرزا محمدحسین وفای فراهانی از وزیران دولت زند بود. اجداد او صاحب‌نام بودند و چند تن از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال 1158 هجری خورشیدی به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداول را آموخت. هم‌اکنون نام وی بر بلندترین خیابان اراک است. همچنین در تهران خیابان شاه عباس دوره پهلوی، بعد از انقلاب به قائم مقام فراهانی تغییر یافته‌است.

خوشنویسی
قائم مقام فراهانی همچنین از خوشنویسان صاحب‌نام و تأثیرگذاران در روند خط فارسی است. او در خط شکسته نستعلیق که در آن زمان به مانند نثر فارسی پیچیده و درهم بود به شیوه خود اصلاحاتی کرد که دیگران از وی پیروی کردند. گرچه اهمیت کار خوشنویسی او به حد استادان طراز اول این هنر نیست اما کار او از این نظر مهم است که اصول خط شکسته را به نستعلیق نزدیک‌تر کرد و با ابداع اصولی جدید خدمتی شایسته به خط‌نویسی امروزی ایرانیان کرد. میرزا سلمان فراهانی ملقب به بیان‌السلطنه بیش از دیگران شیوه قائم مقام را استادانه نوشته‌است.

زندگی
میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگ‌های ایران و روس شرکت داشت.

در سال 1200 هجری شمسی پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی الحسینی الفراهانی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی الحسینی الفراهانی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم‌مقام» یافت و به وزارت نایب‌السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتاً مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تلقین بدخواهان به اتهام دوستی با روس‌ها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.

اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال 1204 هجری شمسی دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد. در سال 1205 هجری شمسی فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد تا دربارهٔ صلح یا ادامه جنگ با روس‌ها، به مشورت پردازند. در این مجلس تقریباً عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روس‌ها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روس‌ها متهم کردند.

پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس‌ها ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه آبان سال 1206 هجری شمسی برابر با نوامبر 1827 میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.

میرزا ابوالقاسم در کار صلح و بستن پیمان با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقتدر دیگر در فرزندان او مستقر کرد.

توطئه و قتل (شهادت)
میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی با تمامی خدماتی، به صدارت محمد شاه داشت دیر نپایید. سخت‌گیری‌های وی در رابطه با انگلستان که به دنبال ایجاد تجارتخانه و گرفتن امتیاز از دولت ایران بود، باعث دشمنی آن‌ها با وی گردید. سِر جان کمبل، نمایندهٔ بریتانیا، با اخذ بودجه و خرج آن در جهت بدنام کردن میرزا موفق شد موجب بدبینی مردم و حکومت به وی شود. از سوی دیگر میرزا ابوالحسن خان ایلچی که حقوق‌بگیر انگلیس بود و ماهانه 1000 روپیه از آن‌ها دریافت می‌کرد، اقدام به بدبین کردن شاه و القای این که قائم مقام با روس‌ها سر و سر دارد و به دنبال سرنگونی شاه است کرد و در آرامگاه عبدالعظیم بست نشست تا وقتی که شاه قایم مقام را خلع کند!

شاه در سال دوم سلطنت خود (1835 میلادی) دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین (نویسنده نامه) آن زمان بود، در سال 1214 هجری خورشیدی پایان داده شد.
سفیر انگلیس، قتل قائم مقام فراهانی را در کتاب «حقوق بگیران انگلیس در ایران» چنین تعریف می‌کند:
«قائم مقام فراهانی تنها ایرانی وطن‌پرستی بود که نتوانسته بودیم او را بخریم.
هر رشوه ای که بدو می‌دادیم، می‌گرفت، اما آنرا به شاه می‌داد …!
سرانجام نامه ای به دولت عالیه انگلیس نوشتم و برای کشتن ایشان درخواست پول کردم …!
پس از این که پول فرستاده شد، شبانه به خانه امام جمعه تهران رفتم و مقداری را به او و مقداری را هم جهت عواملش بدو دادم و گفتم:
باید که وی را تکفیر کنند … !؟
فردا در همه مساجد تهران روحانیون بر منبر رفته و بانگ برآوردند:
که مسلمانان از دست این کافر فریاد فریاد او دولت اسلام را بر زمین زده‌است و ….
سر و صدا که بالا گرفت شاه ابتدا او را عزل کرده و پس از یک هفته، فرمان قتل تنها ایرانی وطن‌پرست را امضاﺀ کرد.
پس از قتل آن بزرگمرد، سوار بر اسب شدم تا واکنش مردم را در شهر ببینم.
دیدم این مردم ابله فرومایه بسان شب عید یکدیگر را در آغوش کشیده و کشته شدن این کافر ملحد را به هم تبریک می‌گویند…»

میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی سرنوشت مشابهی با امیرکبیر داشت، او که صدر اعظم ایران در دوره محمدشاه قاجار بود و برای سازندگی ایران می‌کوشید، توسط محمدشاه قاجار به قتل رسید و شاگردش میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر) نیز صدر اعظم ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود که وی نسز تمامی زندگی اش را فدای سازندگی ایران کرده بود، همچون استادش توسط شاه قاجار (ناصرالدین شاه) به قتل و شهادت رسید.

• آدرس:

• تلفن:

• وبسایت:
صفحه در ویکی‌پدیا

• اینستاگرام:

• رویدادهای جاری:

📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمی‌باشد

• کد QR:

📲 جهت دسترسی سریع و اشتراک‌گذاری آسان، این کد را با تلفن‌های هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.

★ lilit-chat

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت