ادوارد مونک یا مانچ یا مانک (به نروژی: Edvard Munch) ، نقاش برجستهٔ نروژی در سبک اکسپرسیونیسم، زادهٔ 12 دسامبر 1863 – درگذشتهٔ 23 ژانویه 1944 بود.
دوران کودکی او توأم با فشار و بیماری، بر روحیاتش تأثیر زیادی گذاشت، از این روی بسیاری از تابلوهای ادوارد مونک بر محور درد و بیماری و با موضوع یک زن و مرد شکل گرفتهاند. مونک هنرمندی به شدت «شخصی» بود که حال و هوای او در آثارش در دورههای مختلف متجلی شدهاند. خودنگارههای او در دورههای گوناگون، احوال روحیاش را که غالباً «ملتهب» بود ثبت کردهاند.
در سال 1888 ادوارد مونک هنگامی که در یک روستا قدم میزند داخل برکهای یخزده میافتد و تا دم مرگ پیش میرود. از آن روز به بعد آدمهای نقاشیهای او تغییر میکنند: انسانهایی مبهوت، تنها و شکننده در برابر سرنوشت.
ادوارد مونک به سینما به شدت علاقه داشت. او در سال 1927 در پاریس یک دوربین فیلمبرداری خرید و چهار فیلم کوتاه غیرحرفهای با موضوع «صحنههای خیابانی، ترافیک، مناظر، دوستان و خودش» ساخت.
از مشهورترین نقاشیهای او چهار تابلوی مجموعه فریاد است که عموماً با نام جیغ نیز شناخته میشود. ادوارد مونک چهار تابلوی فریاد را در اواخر دهه 1890 میلادی و در طول اولین دهه سده بیستم به صورت رنگی و رشتهای از طرحهای قلمی و زغالی به نقاشی کشید. فریاد معروفترین اثر ادوارد مونک، «یکی از شاهکارهای هنر مدرن» و از الگوهای آشنای سبک اکسپرسیونیسم شناخته میشود.
مونک دو دههٔ آخر زندگی اش را در ملک راحت خود در اسلو سپری کرد. بسیاری از آخرین نقاشیهایش در مجموعه «جشن زندگی کشاورزی» شامل بسیاری از منظرههایی است که از اسب خود روسو به عنوان مدل استفاده کرده. بدون هیچ شکی مونک از مدلهای زنانه که با آنها روابط عاشقانه داشت تأثیر گرفته و تعداد زیادی نقاشی عریان به تصویر کشیده مونک برای کشیدن نقاشی گهگاه خانه خود را ترک میکرد آنهایی که از خانه شکلات سازی فریا کشیده است.
در سال 1930–1940 نازی کارهای مونک را هنر منحط نامید در کنار پیکاسو و پل کله و ماتیس، گوگن و بسیاری از هنرمندان مدرن. آنها 82 اثر از آثارش را از موزههای آلمان جمعآوری کردند.
در سال 1940 آلمانها نروژ را اشغال کردند و حزب نازی بر دولت غلبه یافت، مونک 72 ساله بود و تمام آثارش را در طبقه دوم خانه اش نگهداری میکرد. 71 نقاش پیش از این توسط نازی دستگیر شده بودند یا آثارشان توسط نازیها جمع شده بود. مونک نیز در ترس از نازی به سر میبرد. یازده اثر هیچگاه توسط نازیها کشف نشد که مهمترین آنها جیغ و دختر بیمار بودند. مونک در خانه اش در اکلی نزدیک اسلو در 23 ژانویه 1944 دار فانی را وداع گفت درست یک ماه بعد از جشن تولد 80 سالگی اش. مراسم تدفین هماهنگ شده توسط نازی باعث بروز این احساس در نروژیها شد که او یک هوادار نازی بوده. شهرداری اسلو ملک اکلی را از بازماندگان او در سال 1946 خریداری کرد.
پرتره شخصی بین ساعت و رختخواب (1940–1942) در این نقاشی هنرمند تصویر خود را میان دو سمبل مرگ یعنی ساعت و تخت خواب قرار داده است بدون اینکه هیچ نشانهای از اعتراض و مخالفت با مرگ در صورتش دیده شود. بدون هیچ کوششی برای پنهان کردن این حقیقت که پیر شده است.
در این بخش برترین آثار این هنرمند در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.