قصه پیش از خواب، خانه شکلاتی ~کودکانه

کتاب خانه شکلاتی نوشته‌ی شاگاهیراتا از مجموعه قصه‌های شیرین جهان، داستان دو خواهر و برادر به نام‌های گرتل و هنسل را به تصویر می‌کشد که برای پیدا کردن غذا وارد یک جنگل تاریک و ترسناک می‌شوند.
روزی روزگاری خواهر و برادری به نام‌های هنسل و گرتل به همراه پدر و نامادری خود زندگی می‌کردند. پدر آن‌ها هیزم‌شکن و فقیر بود، برای همین نامادریشان که زنی بدجنس بود به بهانه‌ی فقر و ناتوانی مالی آن دو را در جنگل رها کرد. اما هنسل و گرتل که حسابی ترسیده بودند و دیگر تاب گرسنگی را نداشتند در جنگل خانه‌ای از شکلات پیدا می‌کنند، غافل از آن که این خانه متعلق به پیرزنی جادوگر است.

جادوگر که پیرزنی بدجنس بود هنسل را زندانی و گرتل را مجبور کرد هر روز برای برادرش غذاهای خوشمزه درست کند.
تا وقتی که خوب چاق شد، او را کباب کرده و برای عصرانه بخورد. پیرزن بدجنس هر روز به هنسل سر می‌زد تا ببیند به اندازه کافی چاق شده یا نه. او به هنسل می‌گفت که انگشتش را از لای میله‌ها بیرون بیاورد. جادوگر تقریباً کور بود و هنسلِ باهوش، به جای انگشتش استخوان مرغ کوچکی به او نشان می‌داد.