تخصص/مهارت:
هنرپیشه، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون،
معرفی/ بیوگرافی:
لُرِتا هایراپتیان تبریزی با نام هنری لرتا (به ارمنی: Լորետա Հայրապետեան) هنرمند ایرانی ارمنیتبار، متولد 1290 در تهران و درگذشته 7 فروردین 1377 در وین اتریش بود.
خانم لرتا پس از گرفتن مدرک از مدرسهٔ روسها، در تهران لرتا فعالیت تئاتریاش را بهطور حرفهای دنبال کرد وی از هشت سالگی به روی صحنه رفت و تا آغاز انقلاب اسلامی در ایران به کار هنرپیشگی و کارگردانی پرداخت. او یکی از نخستین زنانی بود که در عرصهٔ هنرهای صحنهای ایران به فعالیت پرداخت. وی در کلوپ موزیکال، کمدی اخوان، کمدی ایران، جامعه باربد، گروه نکیسا، کانون ایران جوان، کانون صنعتی، و مجمع تئاترال تهران همراه با چهرههای برجستهٔ تئاتر همکاری کرد. در سال 1332 و پس از خروج پنهانی همسرش از زندان و کشور، لرتا نیز از طریق فرانسه برای پیوستن به او به شوروی رفت. در این دوران او در استودیوی تئاتر هنری مسکو تحصیل کرد و در رشتهٔ تئاتر از دانشگاه مسکو فارغالتحصیل شد. با اعلام ممنوعالورود بودن همسرش، لرتا به ایران بازگشت و همراه با همکاران قدیمی خود، تئاتر کسری را تشکیل داد و در اولین گام نمایش گناهکاران بیگناه را به صحنه برد. وی بین سالهای 1349 تا 1353در هفت فیلم سینمایی هم بازی کرد که آخرین آن اسرار گنج دره جنی ساخته ابراهیم گلستان بود. همچنین لرتا در مجموعه تلویزیونی خسرو میرزای دوم که در سال 1356 از تلویزیون ایران پخش شد، ایفای نقش کرد. لرتا سالهای پایانی عمر خود را در وین سپری کرد.
لرتا هایراپتیان در یک خانواده ارمنی در سال 1290 خورشیدی (1911 میلادی) در باغ ییلاقی پدربزرگش در آبادی زرگنده در جنوب تجریش (شمال تهران امروزی) متولد شد. پدرش هامبارتسوم هایراپتیان از بازرگانان پارچه در قرهباغ، امپراتوری روسیه بود که در سالهای پیش از انقلاب اکتبر تابعیت روسیاش را پس داد، به تهران آمد و با ماری-ترزذدختر ماکسیم د لا روکا،ذداروساز ایتالیایی و شهروند جزیرهٔ مالت، ازدواج نمود. لرتا تحصیلات ابتدایی را ابتدا در مدرسهٔ فرانسوی ژاندارک آغاز نمود و سپس از کلاس سوم دبستان، در مدرسه روسها ادامه داد. در همین دوران وی وارد گروه تئاتری مدرسه شد و در ده سالگی بر صحنه رفت.
شروع فعالیت هنری
مادر لرتا مخالف فعالیت هنری دخترش در شرایط کار و محیط اجتماعی آن دوره بود. با این حال، لرتا در سال 1301 (1922) در سن 11 سالگی در نمایشی موزیکال به کارگردانی ساتنیک آقابابیان خارج از مدرسه به روی صحنه رفت نقش آفرینی نمود. او اما کار جدیتر خود را با گروههای تئاتری موجود آن زمان مانند «کمدی ایران»، «نکیسا»، «کمدی اخوان» و «جامعه باربد» آغاز کرد.
با تأسیس مدرسهٔ موسیقی و کلوپ موزیکال وابسته به آن که علینقی وزیری بنیانگذار آن بود، زنان نیز مجالی برای پیوستن به گروههای هنری یافتند. لرتا به کلوپ موزیکال پیوست. کلوپ موزیکال پس از مدتی تعطیل شد و هنرمندان هر یک به گوشهای رفتند اما لرتا که هم صدایی خوش داشت و هم بازیگری برجسته بود، بلافاصله از سوی گروههای تئاتری دعوت به کار شد.
لرتا هنوز چهارده سال نداشت که در نمایشنامه مولیر به کارگردانی و ترجمه کاراکاش و همراه آقای دریابیگی و دیگر بازیکنان تئاتر چون برسابه شرکت کرده بود. در چهارده سالگی او در نمایشی موزیکال به کارگردانی ساتنیک آقابابیان در تئاتر گراند هتل در نقش یک غنچه گل ظاهر شد و در پانزده سالگی برای بازی در نمایشهای هایک کاراکاش، مدیر روزنامههای ارمنی زبان بوبوخ و ورا تسنوند، به فراگیری زبان فارسی پرداخت.
فعالیت در گروههای ظهیری، اخوان و پاپازیان
در سال 1305 خورشیدی، به دعوت محمود ظهیرالدینی به گروه کمدی اخوان پیوست. و در نمایشنامهٔ تاجر ونیزی اثر شکسپیر با ظهیرالدینی و حسین خیرخواه بازی کرد. بعد به دعوت اسماعیل مهرتاش به تئاتر جامعه باربد رفت و در نمایشنامههای موزیکال لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا (1307/1928، در نقش زلیخا) و خسرو و شیرین نقشهای اول را ایفا کرد. صدای لرتا در نقش زلیخا بر روی نوارهای کاست قدیمی به یادگار باقی ماندهاست. در اواخر 1311 «تروپ نوشین» به وسیله عبدالحسین نوشین و به کمک لرتا و نصرتالله محتشم تشکیل شد. در خرداد 1312، لرتا در نمایش سرانجام هرمزان نوشته فتحاللهخان معتمدی خوانساری در نمایشگاه مرکزی لالهزار به همراهی پرخیده و معزالدین فکری بازی کرد.
در هجده سالگی در تعدادی از نمایشهای ویلیام شکسپیر به کارگردانی واهرام پاپازیان بازی کرد که این همکاری تا سال 1312 هم ادامه داشت. مانوئل ماروتیان نیز، که در 1312 از ارمنستان غربی (وان) به ایران آمد، نمایشنامههای چندی را در تهران به زبان ارمنی اجرا کرد و لرتا هم در سه نمایش به کارگردانی او به زبان ارمنی ایفای نقش کرد که عبارت بودند از: سامسون و دلیله، اثر پُل دِمازی، اوشین، نامزد ولیعهد، اثر لوون شانت؛ و نیز باربر مارسی، اثر هانری برنشتاین.
همکاری و سپس ازدواج با نوشین
لرتا را از برخی جهات میتوان با قمرالملوک وزیری خواننده مقایسه کرد. در همین دوران، لرتا مانند قمر حجاب از سر برداشت و به روی صحنه رفت. محمد عاصمی آنچه را که از شرایط آن زمان از زبان لرتا شنیدهاست، بازگو میکند:
«خانم لرتا میگفت که شرایط کار و محیط اجتماعی آن زمان برای زنها به قدری محدود بود که او ناچار چادر سرش میکرد و روی خود را کاملاً میپوشانید و با درشکهٔ کروکی پائین کشیده از خانه به تئاتر میرفت. با این همه او کار خود را چنان ماهرانه انجام میداد که سازمان شیر و خورشید ایران از پاپازیان شکسپیرشناس روس دعوت کرد که به ایران بیاید و با لرتا همکاری کند. نتیجه این همکاری اجرای تئاتر اتلو اثر شکسپیر با شرکت پاپازیان در نقش اتلو و لرتا در نقش دزدمونا بود.»
نمایشنامههایی که نوشین و لرتا مشترکاً کار کردند، با موفقیت و استقبال مردم روبرو شدند. از جمله این آثار میتوان به ولپن، پرنده آبی، توپاز، مستنطق و چراغ گاز اشاره کرد. در سال 1313 (1934) در جشن هزاره فردوسی، نوشین سه تابلو از داستانهای شاهنامه را با همکاری محمد علی فروغی و مجتبی مینوی تنظیم کرد و با استفاده از موسیقی غلامحسین مین باشیان و با بازیگری خودش و لرتا و خیرخواه و محتشم در «هتل پالاس» تهران و کلوپ فردوسی به صحنه برد. در 1314 پس از ازدواج با عبدالحسین نوشین فعالیت تئاتریاش را گسترش داد. سه تابلو آنقدر مورد استقبال داستانهای شاهنامه ایرانیها و میهمانان خارجی قرار گرفت که در سال 1315 (1936) نوشین، لرتا و خیرخواه به وسیلهٔ شرقشناسان شوروی برای شرکت در فستیوال تئاتر به مسکو دعوت شدند. پس از پایان فستیوال هم آنها به پاریس رفتند و مدت یک سال تئاترهای روی صحنه پاریس را مورد مطالعه قرار دادند و سپس به ایران بازگشتند.
مدتی پس از بازگشت لرتا و نوشین به ایران، در سال 1323 (1944) تئاتر فرهنگ در خیابان لالهزار افتتاح شد. در چند ماه آخر سال 1322 (1943) که سالن تئاتر فرهنگ ساخته میشد نوشین در اتاق دفتر تئاتر، نمایشنامه ولپن را با افراد گروه تمرین میکرد. در این زمان لرتا که حامله بود در این تمرینها نقش گلبهار را به اجرا درآورد. از آن به بعد لرتا دیگر منحصراً در تئاترهایی که همسرش نوشین روی صحنه میبرد، بازی کرد و پس از تولد پسرش، کاوه، که در مهر 1322 (اکتبر 1943) به دنیا آمد، بیشتر به زندگی خانوادگی و سرپرستی فرزندش پرداخت.
در سال 1325 (1946) عبدالحسین نوشین تئاتر فردوسی را با اجرای نمایش مستنطق اثر پریستلی به ترجمه بزرگ علوی افتتاح کرد. سوء قصد به جان محمدرضاشاه پهلوی در 15 بهمن ماه 1327 در دانشگاه تهران به انحلال حزب توده و فرار بسیاری از رهبران آن حزب و در نتیجه تعطیلی تئاتر فردوسی منجر شد. نوشین نیز همراه با بسیاری از سران حزب توده به زندان افتاد. نوشین نهایتاً موفق شد با یاری حزب توده از زندان بگریزد و پس از مدتی زندگی در چند مخفیگاه که بخشی از آن هم در خانه عزتالله انتظامی سپری شد، به اتحاد شوروی فرار کند. در سال 1328، پس از آن که آبها از آسیاب افتاد، لرتا بار دیگر کار تئاتر را از سر گرفت و همراه با حسین خیرخواه در «تئاتر سعدی» کار بازیگری و این بار کارگردانی را نیز بر عهده گرفت و نمایشنامههایی را که او در زندان نوشته یا ترجمه کرده بود به اجرا درآورد. (تئاتر سعدی در پاییز 1329، نزدیک 20 ماه پس از تعطیلی تئاتر فردوسی توسط شاگردان نوشین در خیابان شاهآباد (تهران) افتتاح شد و اولین برنامهاش نمایش بادبزن خانم وندرمیر بود.) گروه نوشین چندین نمایش دیگر (ولپن، مستنطق، سرنوشت، پرنده آبی، شنل قرمز) را هم در تئاتر سعدی بر صحنه برد که لرتا در آنها نقش اول زن را برعهده داشت.
لرتا برای پیوستن به همسرش از طریق فرانسه به اتحاد شوروی رفت و پس از چند سال دوری از نوشین همراه با فرزندش در سال 1332 (1953) در مسکو به او پیوست. لرتا سپس در دوران ما (1332 تا 1342) در «استودیوی تئاتر هنری مسکو» تحصیل کرد. با اعلام ممنوعالورود بودن نوشین به ایران، لرتا در سال 1343 (1965) از طریق پاریس به ایران بازگشت؛ این بار اما بدون نوشین. او پس از بازگشت به ایران، همچنان بازیگری و کارگردانی تئاتر را ادامه داد. در این دوران وی به همراه تقی مینا، علیرضا افضغ پور، محمدعلی جعفری «تئاتر کسری» را اجاره کردند و با چند نفر از همکاران قدیمی گروه تئاتر جدیدی تشکیل دادند. این گروه نمایشهای گناهکاران بیگناه نوشته استروفسکی و ماجرای شبانه را به کارگردانی و بازیگری لرتا روی صحنه برد. در دههٔ 1350، او به جمع جوانان کارگاه نمایش پیوست و در چند نمایش (به کارگردانی آربی آوانسیان، ایرج انور و داریوش فرهنگ) بازی کرد. در همین دوره و به افتخار پنجاه سال خدمت تئاتریِ او، سالن چارسو در مجتمع تئاتر شهر، با اجرای نمایش «خلوت خفتگان» (به کارگردانی آربی آوانسیان و بازی لرتا و سوسن تسلیمی) به نام لرتا افتتاح شد.
لرتا از سال 1350 الی 1357 (78–1971) در همکاریهایش با کارگاه نمایش به ایفای نقش در نمایشنامههای زیر پرداخت:
دو جلاد، فرناندو آرابال به کارگردانی ایرج انور
همان طوری که بودهایم، آرتور آدامف به کارگردانی آربی اوانسیان
ادیپ شهریار به کارگردانی داریوش فرهنگ
ایلف کوچولو، هنریک ایبسن به کارگردانی آربی اوانسیان
فعالیت در سینما و تلویزیون
وی شب اعلام (1349 داوود ملاپور) را با عبدالله بوتیمار؛ احساس داغ (1350 روبیک زادوریان) را با گوگوش؛ همای سعادت (1350 فابی چاناکیا) را با محمدعلی فردین و ایرن زازیانس؛ معرکه (1350 زادوریان) را با ایرج رستمی و شهین؛ باشرفها (1351 قدرتالله بزرگی) را با جمشید مشایخی و آرمان هوسپیان؛ تختخواب سه نفره (1352 نصرت کریمی) را با خود وی، دیانا و توران مهرزاد و اسرار گنج دره جنی (1353 ابراهیم گلستان) را با مری آپیک، صادق بهرامی و پرویز صیاد بازی کرد.
مجموعه تلویزیونی خسرو میرزای دوم (نصرت کریمی) آخرین کار تصویری وی است که در نقش عمه خانم، بزرگ فامیل اشرافی دیوان سالار بازی کرد.
لرتا در گفتگویی با لاله تقیان در 1356 اظهار نظری دربارهٔ سینما و مجموعههای تلویزیونی کرده و گفته:
«من اصلاً بازی در فیلم را دوست ندارم و فکر میکنم که بازی در فیلم یک کار هنری نیست ولی بازی در سریال تلویزیونی را تنها به خاطر جنبهٔ مادیاش پذیرفتم ولی به هر حال در آنجا هم میکوشم کار تمیزی ارائه کنم. این نکته را هم اضافه کنم که بعد از پنجاه سال کار تئاتر نسل امروز مرا نمیشناخت ولی حالا بعد از بازی در یک مجموعهٔ تلویزیونی همه مرا میشناسند.»
سالهای پایانی عمر
با وقوع انقلاب اسلامی لرتا نیز مانند بسیاری از هنرمندان، یک بار دیگر راه مهاجرت را در پیش گرفت و در 1358 برای نگهداری از نوهاش و زندگی در کنار تنها فرزندش، کاوه از ایران مهاجرت کرد و سالهای آخر عمرش را در وین، اتریش گذراند و سرانجام در روز یکشنبه 29 مارس 1998 (9 فروردین 1377) درگذشت.
آثار
به عقیدهٔ زاون هواسپیان، زندگی لرتا به وِیژه پس از همفکری و همکاری با نوشین، و در گیرودار حساسترین و مهمترین برههٔ تاریخ ایران، با تئاتر معاصر ایران گره خوردهاست اما حضور او در سینمای ایران، بیشتر شبیه به یک زنگ تفریح است.
• رویدادهای جاری:
📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمیباشد
• کد QR:
📲 جهت دسترسی سریع و اشتراکگذاری آسان، این کد را با تلفنهای هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.