اربی اوانسیان

 تخصص/مهارت:

هنرپیشه، کارگردان سینما و تئاتر، استاد دانشگاه، طراح صحنه و مترجم

 معرفی/ بیوگرافی:

آربی اوانسیان (به ارمنی: Արբի Յովհաննիսեան‎) هنرمند ایرانی ارمنی‌تبار، متولد 1 اسفند 1320 در محله جلفا اصفهان است.

آقای اوانسیان در سال 1340 در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ادبیات تهران تحصیل کرد و در فاصله سال‌های 1342 الی 1343 به تحصیل در رشتهٔ کارگردانی در مدرسه عالی فن فیلم لندن پرداخت. سپس به ایالات متحده آمریکا رفت و در رشتهٔ تئاتر فارغ‌التحصیل شد. پس از تحصیل سینما در مدرسه عالی فن فیلم لندن و تئاتر در آمریکا، در سال 1345 به ایران بازگشت. بین سال‌های 1348 تا 1353 در مدرسه عالی رادیو و تلویزیون ملی ایران به تدریس تجزیه و تحلیل فیلم و زیبایی‌شناسی فیلم و در سال‌های 1351 تا 1352 در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران کارگردانی و بازیگری تئاتر تدریس کرد. اوانسیان در سال 1357 به دعوت انستیتو گوته و به عنوان میهمان دولت آلمان برای آشنایی با تئاترها و کارگردان‌های شهرهای اشتوتگارت، برلین و مونیخ به آلمان دعوت شد. آربی اوانسیان پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و به فعالیت‌های خود در اشکالی چون تدریس، کارگاه‌های کوچک نمایشی، اجرای نمایش به زبان فرانسه و ارمنی و ساخت فیلم ادامه داد.

اوانسیان از سال 1344 تاکنون ده‌ها نمایش را کارگردانی کرده و طراحی لباس چندین نمایش را برعهده داشته‌است. او و چند نفر از همکلاسی‌هایش در دوران دبیرستان گروه تئاتر آرمن را تشکیل دادند و شاهین سرکیسیان را به عنوان مشاور گروه دعوت کردند. اوانسیان طی سال‌ها نمایش‌هایی مدرن در تئاترشهر تهران و جشن هنر شیراز اجرا کرد. اکثر نمایش‌های وی در جشنواره‌های بین‌المللی از جمله جشن هنر شیراز و جشنواره‌های رویان و بلگراد روی صحنه رفته‌اند. از کارهای معروف وی می‌توان به کارگردانی نمایشنامه‌های کالیگولا، باغ آلبالو، ناگهان «هذا حبیب‌الله مات فی حب الله قتیل الله مات بسیف الله»، هدا گابلر (به زبان انگلیسی)، گدایان بزرگوار، در راه، برای دیگری و خانمی با سگ کوچولو (به زبان ارمنی)، پژوهشی ژرف و سترگ … و خلوت خفتگان اشاره کرد. او در 1347 به خاطر کارگردانی نمایش پژوهشی ژرف و سترگ … برندهٔ جایزه تلویزیون ملی ایران و جشن هنر شیراز شد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به تأسیس کارگاه نمایش اشاره کرد. این کارگاه در 14 خرداد 1348 به پیشنهاد رضا قطبی و با همیاری ایرج انور، بیژن صفاری، آربی اوانسیان، داوود رشیدی و عباس نعلبندیان تأسیس شد. در سال 1356 آربی اوانسیان فعالیت خود را در مقام کارگردان در کارگاه نمایش محدود دید، به همین علت از فعالیت در کارگاه دست کشید و همراه سه نفر از اعضای کارگاه، سوسن تسلیمی، فردوس کاویانی، و صدرالدین زاهد در محلی که سابقاً پارکینگ تئاتر شهر بود، گروه چهارسو را تأسیس کرد. اوانسیان در سال 1363 نمایش چگونه پیش‌بند سوزن‌دوزی‌شده مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود را براساس نوشته‌هایی از لوون شانت، وازگن شوشانیان و نقاش آبستره امپرسیونیسم، آرشیل گورکی کار کرد و در یکی از کلیساهای بزرگ پاریس به روی صحنه برد. این نمایش حاصل سه سال ملاقات و تبادل نظر با دانشجویان ارمنی پاریس بود و اجرای آن باعث تأسیس «انجمن تئاتر ارمنیان پاریس» شد که تا امروز به کارش ادامه می‌دهد. او در 1364 فیلم بلند پیش‌بند سوزن دوزی شدهٔ مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود را براساس این نمایش ساخت. فیلم در «جشنواره مونترال» و «جشنواره پیزارو» به نمایش درآمد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

او فیلم‌های کوتاه نقاب (بر اساس نوشتهٔ گریگور ظهراب) و پویانمایی پاروانا، براساس شعری از هوهانس تومانیان، را در دوران تحصیلش در لندن ساخته‌است. آربی اوانسیان تجربیات تئاتری خویش را در زمینهٔ سینما نیز به کار گرفته‌است که حاصل آن در اوایل دهه 1350 فیلم مستند لبئوس به نام تادئوس (در خصوص مراسم زیارت قره کلیسا است که آن را در شهرستان ماکو ساخت. نخستین فیلم بلند او چشمه در سال‌های 51–1349 با همکاری تلویزیون ملی ایران ساخته شد. فیلم به صورت سیاه‌وسفید، در قطع 35 میلی‌متری، مدت نمایش 100 دقیقه و با بازی آرمان هوسپیان، جمشید مشایخی، مهتاج نجومی و پرویز پورحسینی ساخته شد. این بازیگران بازی‌هایی به‌یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند و به این ترتیب یکی از پایه‌های سینمای موج نو ایران بنا نهاده شد. این فیلم براساس داستان چشمه هغنار نوشته مگردیچ آرمن، نویسنده مشهور ارمنی ساخته شد.

او از چهره‌های شاخص و صاحب سبک تئاتر ایران بوده و در معرفی بسیاری از شگردها و فرم‌های تازه در تئاتر معاصر ایران آغازگر بود. نقشی را که آربی آوانسیان توانست در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی در تئاتر ایران ایفا نماید، همانند نقشی است که قبل از او شاهین سرکیسیان توانسته بود در اوایل دههٔ پنجاه تا سال 1966 میلادی، ایفا کند. هر دو توانستند نظم کاملاً جدیدی به تئاتر ایران ببخشند و تلاش‌های شایان توجه‌ای در به ثمر رساندن تئاتر نوین ایران داشته باشند. توسط آنها بود که تئاتر ایران شروع به رشد نمود و در صحنهٔ جهانی مطرح شد. نمایش‌های آوانسیان در اقصی نقاط دنیا بر روی صحنه آمده‌اند و از این رو می‌توان او را یکی از پرکارترین کارگردان ایرانی در عرصهٔ جهانی به‌شمار آورد.

آربی اوانسیان در اول اسفندماه 1320 (20 فوریه 1942) در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در «دبستان کوشش-داوتیان» تهران و تحصیلات متوسطه را در «دبیرستان کوشش» تهران در رشته ریاضی گذراند.

اولین برخورد وی با تئاتر، در دوران مهد کودک بود زمانی که وی در سن سه یا چهار سالگی نقش یک خرگوش را در جشن آخر سال مهد کودک بازی کرد.
«هیچ وقت دوست نداشتم بازیگر باشم و در نقش دیگری پنهان شوم. همیشه خودم را صادقانه روی صحنه نشان داده‌ام و نیروی درونی صحنه را حس کرده‌ام.»

در سال‌های مدرسه، کنجکاوی‌هایش او را به سوی تئاتر عروسکی برد. شروع جدی فعالیت‌های تئاتری‌اش از سال آخر دبیرستان بود که با چند نفر از همکلاسی‌هایش در گروه تئاتر نوجوانان واچه آدومیان در «باشگاه آرارات» شرکت داشتند و تصمیم گرفتند گروه تئاتر جدیدی تأسیس کنند تا برای بزرگترها بازی کنند. آن‌ها شاهین سرکیسیان را به عنوان مشاور گروه دعوت کردند. به این ترتیب گروه تئاتر آرمن در روز 13 آذر 1339 (4 دسامبر 1960) تشکیل شد.

آربی اوانسیان از کودکی شیفتهٔ کارگردانی تئاتر و سینما بود. در آغاز جوانی در روزنامه آلیک نقد و تحلیل می‌نوشت. او در اکتبر 2001 در ایروان در مصاحبه‌ای با «فصلنامه هاندس» در تهران گفت: «من در سن 12 سالگی تصمیم گرفتم تحصیلات خود را در رشته سینما ادامه دهم … .» اوانسیان ابتدا در سال 1340 (1961) در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ادبیات تهران تحصیل نمود. و سپس در فاصله سال‌های 1342 الی 1346 (66–1963) به تحصیل در رشتهٔ کارگردانی در مدرسه عالی فن فیلم لندن پرداخت. وی در سال 1342 (1965) موفق به دریافت دیپلم کارگردانی فیلم و در سال 1343 (1966) دیپلم تخصصی انیمیشن از آموزشگاه فیلم لندن شد.

سپس به ایالات متحده آمریکا رفت و در آنجا نیز در رشتهٔ تئاتر فارغ‌التحصیل شد. آربی اوانسیان در روز یکشنبه 18 اردیبهشت 1345 (8 مه 1966) به ایران بازگشت. و خود را وقف فعالیت هنری کرد و چندین نمایش شاخص را به زبان‌های فارسی، ارمنی، و انگلیسی روی صحنه آورد.

چهارمین دوره جشنواره سینمای آزاد در مهرماه 1351 و در محل دانشگاه آریامهر برپا شد. داوران این جشنواره هوشنگ طاهری، پرویز کیمیاوی، هوشنگ کاووسی، فریدون رهنما، آربی اوانسیان و بیژن صفاری بودند.

اوانسیان در سال 1357 (ژانویه 1979) به دعوت انستیتو گوته و به عنوان میهمان دولت آلمان برای آشنایی با تئاترها و کارگردان‌های شهرهای اشتوتگارت، برلین و مونیخ به آلمان دعوت شد. از سوی دیگر پائیز همان سال قرار بود در «جشنواره پائیزی پاریس»، نمایش بانویی با سگ ملوسش را با بازی ساشا پیتویف به زبان فرانسه کارگردانی کند و چون به خاطر وقایع ، تئاترهای تهران تعطیل شده بود، تصمیم گرفت به پاریس برود که تا امروز هم در آنجا مقیم است.

آربی اوانسیان از سال 1358 (1979) که مقیم فرانسه شد، فعالیت‌هایش در رشتهٔ تئاتر را در اشکالی چون تدریس، کارگاه‌های کوچک نمایشی، اجرای نمایش به زبان فرانسه و ارمنی و ساخت فیلم پی‌گرفت. اوانسیان همچنین نمایشنامه‌های ایلف کوچولو (هنریک ایبسن)، همانطوری‌که بوده‌ایم (آرتور آدامف) و خلوت خفتگان (پیتر گیل) را کارگردانی کرده‌است. وی از سال 1359 (1980) مدیر هنری انجمن تئاتر ارمنی در پاریس است. وی در سال 1362 (1983) نمایش چگونه پیش‌بند سوزن‌دوزی‌شده مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود را در این کشور اجرا کرد و در 1364 (1985) فیلم بلند پیش‌بند سوزن دوزی شدهٔ مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود را براساس این نمایش ساخت.

وی در جهت معرفی جایگاه واقعی سینمای ارمنی اقدام به برپایی چندین جشنواره کرده‌است. در آخرین جشنواره فیلم ارمنی که در «مرکز ژرژ پمپیدو» ی پاریس در سال 1993 با ارائه 120 فیلم ساخته شده توسط کارگردان‌های ارمنی در ارمنستان و دیگر نقاط جهانی برگزار شد و در نوع خود کم‌نظیر بود، دو فیلم چشمه اثر خود او و نقش خیال به کارگردانی زاون قوکاسیان و بازیگری لوریک میناسیان از ایران شرکت داشتند.

آربی اوانسیان پیش از انقلاب از چهره‌های شاخص و صاحب سبک تئاتر ایران بوده و در معرفی بسیاری از شگردها و فرم‌های تازه در تئاتر معاصر ایران آغازگر بود. او در زمینه پژوهش‌های تئاتر بین‌المللی با پیشگامان نامداری چون پیتر بروک و یرژی گروتوفسکی همکاری کرده‌است. او فعالیت مستقلش در تئاتر ایران را از سال 1347 با کارگردانی نمایش باغ آلبالو آغاز کرد. اکثر نمایش‌های وی در جشنواره‌های بین‌المللی از جمله جشن هنر شیراز و جشنواره‌های رویان (فرانسه) و بلگراد (یوگسلاوی) روی صحنه رفته‌اند. از کارهای معروف وی می‌توان به کارگردانی نمایشنامه‌های کالیگولا، باغ آلبالو، ناگهان «هذا حبیب‌الله مات فی حب الله قتیل الله مات بسیف الله»، هدا گابلر (به زبان انگلیسی)، گدایان بزرگوار، در راه، برای دیگری و خانمی با سگ کوچولو (به زبان ارمنی) اشاره کرد.

اوانسیان پس از بازگشت به ایران، فعالیت‌های تئاتری‌اش را گسترش داد و نمایش‌های مطرحی را به زبان‌های فارسی، ارمنی و انگلیسی روی صحنه برد. پس از مادمازل ژولی کار دیگری که اوانسیان به زبان فارسی روی صحنه بود، پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دوره بیست و پنجم زمین‌شناسی نوشته عباس نعلبندیان بود. در 1347 (1968) به خاطر کارگردانی نمایش پژوهشی ژرف و سترگ … برندهٔ جایزه تلویزیون ملی ایران و جشن هنر شیراز شد. اوانسیان از سال 1344 تاکنون ده‌ها نمایش را کارگردانی کرده و طراحی لباس چندین نمایش را برعهده داشته‌است. زمانی که این نمایشنامه اجرا شد، آربی عضو هیئت داوری مسابقه نمایشنامه‌نویسی بود که تلویزیون برپا کرده بود.

اجراهای شاخص
باغ آلبالو
نمایش باغ آلبالو به عنوان برنامه افتتاحیهٔ سالن تئاتر شهر انتخاب شده بود. در سال 1351 موقعی که قرار بود تئاتر شهر در مرکز تهران افتتاح شود، در کارگاه نمایش گروهی به نام «گروه بازیگران شهر» به سرپرستی آربی اوانسیان شکل گرفت. اوانسیان در مورد این نمایش چنین گفته‌است:
ما قصد داشتیم در تئاتر شهر برنامه پیوسته‌ای را پیش ببریم و به‌طور مرتب آثار مهم نمایشی ادبیات دراماتیک جهان را اجرا کنیم. برای اولین کار باغ آلبالو را انتخاب کردیم. بزرگ علوی این اثر آنتون چخوف را به فارسی ترجمه کرده بود، اما انتشار و اجرای این اثر ممنوع بود. به همین خاطر ما از ترجمه سیمین دانشور استفاده کردیم، البته تلاش کردیم که آن را با بهره‌گیری از ترجمهٔ نجف دریابندری برای اجرا تکمیل کنیم. قبلاً کارهای کوچکی از چخوف روی صحنه رفته بود، اما این اولین بار بود که یکی از کارهای بلند چخوف به‌طور کامل در ایران روی صحنه رفت.

پرویز پورحسینی که در بسیاری از نمایش‌های آربی و البته در فیلم چشمه به عنوان بازیگر با وی همکاری داشته‌است، می‌گوید:
«اولین کاری که از آربی دیدم نمایشی از اگوست استریندبرگ بود به نام مادمازل ژولی، طراحی صحنه اش فوق‌العاده بود. اجرای دیگری هم از او دیدم به نام در راه نوشته لوون شانت که راجع به نسل‌کشی ارمنی‌ها بود. این نمایش را با گروه ارمنی کار کرده بود.»

نمایش چگونه پیش‌بند سوزن‌دوزی‌شده مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود را براساس نوشته‌هایی از لوون شانت، وازگن شوشانیان و نقاش آبستره امپرسیونیسم، آرشیل گورکی کارکرد و در یکی از کلیساهای بزرگ پاریس به روی صحنه برد. این نمایش حاصل سه سال ملاقات و تبادل نظر با دانشجویان ارمنی پاریس بود و اجرای آن باعث تأسیس «انجمن تئاتر ارمنیان پاریس» شد که تا امروز به کارش ادامه می‌دهد. پس از آن عده‌ای از اهل فن، از جمله پیتر بروک پیشنهاد دادند که فیلم آن هم ساخته شود و چون «آربی» قصد داشت این فیلم را به زبان ارمنی بسازد، نتوانست به‌طور کامل از دولت فرانسه کمک هزینه بگیرد. پس با کمک جمعی از همفکران و به خصوص کمک ویژه وزیر فرهنگ فرانسه، ژاک لانگ، توانست این فیلم را طی یک سال و نیم (85–1983) به پایان برساند. وی دربارهٔ این فیلم می‌گوید:
«این فیلم با کمک دوستان ساخته شد. ما حتی یک فرانک هم در اختیار نداشتیم. تهیه‌کننده ما تهیه‌کننده آثار «برسون» بود اما زمان ساخت فیلم ما ورشکست شد و نتوانست از ما حمایت کند. حتی دکور فیلم را بازیگران ساختند. سوزن دوزی مادرم… فیلم 110 دقیقه ای به زبان ارمنی ساخته شده و با زیرنویس انگلیسی پخش شد. مانند چشمه فیلمی مفهومی بدون روایت خطی بود و داستان نداشت و حرکتی را دنبال می‌کند که از یکی از تابلوهای «گورکی» الهام گرفته شده و حتی نام آن براساس نام یکی از تابلوهای اوست.»

فیلم در «جشنواره مونترال» و «جشنواره پیزارو» به نمایش درآمد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

کارگاه نمایش
کارگاه نمایش در 14 خرداد 1348 (1969) به پیشنهاد رضا قطبی که می‌خواست محیطی آزاد برای تئاتر به وجود بیاورد، و با همیاری ایرج انور، بیژن صفاری، آربی اوانسیان، داوود رشیدی و عباس نعلبندیان تأسیس شد. گشایش کارگاه در پی جشن‌های هنر شیراز بود. کارگاه نمایش از اواسط اَمرداد سال 1348 کار خود را با نمایش ادیپ شهریار اثر سوفوکل و پژوهشی ژرف و سترگ … به نویسندگی عباس نعلبندیان و کارگردان آربی اوانسیان آغاز کرد. کارگاه نمایش در آخرین سال‌های فعالیت خود بر اثر فضای ملتهب سال‌های 1356 و 1357 و جدایی برخی از اعضایش با رکود مواجه شد.

همکاری با پیتر بروک
در سال 1349 (1970) پیتر بروک پس از دیدن نمایش پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دوره بیست و پنجم زمین‌شناسی اثر عباس نعلبندیان و اجرای آربی اوانسیان، از او رسماً دعوت کرد تا در پایه‌ریزی «مرکز پژوهش‌های بین‌المللی تئاتر» در پاریس که به سرپرستی خود «بروک» تشکیل می‌شد، به عنوان کارگردان و پژوهشگر در زمینه تئاتر با او همکاری کند. حاصل این همکاری نمایش ارگاست اثر تد هیوز در دو قسمت است که در جشن هنر پنجم شیراز در سال 1350 (1971) با امضای پیتر بروک، آربی اوانسیان، آندری شربان و جفری ریوز اجرا شد.

گروه تئاتر چهارسو
در سال 1356 آربی اوانسیان فعالیت خود را در مقام کارگردان در کارگاه نمایش محدود دید، به همین علت از فعالیت در کارگاه دست کشید و همراه سه نفر از اعضای کارگاه، سوسن تسلیمی، فردوس کاویانی، و صدرالدین زاهد در محلی که سابقاً پارکینگ تئاتر شهر بود، گروه چهارسو را تأسیس کرد. این گروه از همان آغاز تأسیس در کنار برنامه‌های نمایشی به اجرای موسیقی، برگزاری نمایشگاه، نمایش فیلم و … نیز می‌پرداخت.

سینما
فیلم‌های کوتاه
اولین فیلم وی نقاب نام داشت؛ فیلمی داستانی که در سال 1343 براساس نوشتهٔ گریگور ظهراب، نویسندهٔ شهیر ارمنی، در مدرسهٔ سینما ساخته شد. وی فیلم دوم خود پاروانا در سال 1344 می‌سازد. این پویانمایی که فیلم پایان نامهٔ تحصیلی وی نیز هست براساس اشعار هوانس تومانیان ساخته شده، در سال 1345 (1966) جایزهٔ جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه اوبرهاوزن را به دست آورد. و در دو مستند به نام‌های مدرسهٔ سلطنتی بالهٔ لندن و دور از خانه که در سال 1344 ساخته شد به عنوان مشاور هنری همکاری نمود. این فیلم‌ها تجربه‌های اولیهٔ آربی را در زمینهٔ پویانمایی، فیلم داستانی و مستند فراهم آورند.

آربی اوانسیان تجربیات تئاتری خویش را در زمینهٔ سینما نیز به کار گرفته‌است که حاصل آن در اوایل دهه 1350 فیلم مستند لبئوس به نام تادئوس (در خصوص مراسم زیارت قره کلیسا است که آن را در شهرستان ماکو ساخت) و فیلم بلند سینمایی چشمه است. و مورد توجه صاحب‌نظران و منتقدان هنری واقع شد.

فیلم‌های بلند
شوهر آهو خانم
زمانی که آربی در انگلستان تحصیل می‌کرد، شاهین سرکیسیان کتاب شوهر آهو خانم نوشتهٔ علی‌محمد افغانی را به عنوان اثر ادبی قابل اعتنای جدید ایران برای او فرستاد. آربی کتاب را خواند و تصمیم گرفت که با استفاده از مطالعات و تجربیات دانشگاهی‌اش، سناریوی دکوپاژ شدهٔ شوهر آهو خانم را بنویسد. وی در 30 شهریور 1345، بعد از بازگشت به ایران، کارگردانی شوهر آهو خانم را آغاز کرد، ولی کار بعد از بیست دقیقه فیلم‌برداری متوقف شد، چون نگاه آربی به فیلمفارسی نزدیک نمی‌شد؛ بنابراین کارگردانی ادامه این اثر به داوود ملاپور داده شد.

لبئوس به نام تادئوس
فیلم مستند لبئوس به نام تادئوس در سال 1346 ساخته شده‌است. تهیه‌کننده فیلم انجمن فارغ‌التحصیلان ارمنی ایران بود که بعد از مشاهده فیلم نمایش آن را مناسب نیافت. آربی اوانسیان هم از فروش فیلم خودداری کرد و به این ترتیب فیلم در ایران به نمایش درنیامد. امّا نسخه‌ای از فیلم به اروپا راه پیدا کرد و در برنامه‌های فیلم‌خانه فرانسه و جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و با تحسین روبه‌رو شد. این فیلم دربارهٔ زیارت سالانه ارمنیان از کلیسای تادئوس مقدس واقع در در حوالی شهر ماکو است. فیلم‌ساز نگاهی شخصی و انتقادی به این رویداد دارد. این فیلم مستندِ 33 دقیقه‌ای در قطع 35 میلی‌متری توسط سلیمان میناسیان، به صورت سیاه‌وسفید فیلمبرداری شده‌است.

در سال 1347 پیشنهاد همکاری با تلویزیون ملی ایران، فرصت مناسبی برای فیلم‌سازان جوانی همچون آربی اوانسیان پیش آورد. در آن زمان وی در مدرسهٔ عالی تلویزیون مشغول تدریس تحلیل فیلم و نقد بود. آربی برای اولین بار در سینمای ایران، پیشنهاد کرد سه نفر از دانشجویان مدرسهٔ عالی سینما دستیار کارگردان این فیلم باشند: ژیلا مهرجویی، رضا علامه‌زاده، و هوشنگ آزادی‌ور.

نخستین فیلم بلند او چشمه در سال‌های 51–1349 با همکاری تلویزیون ملی ایران ساخته شد. فیلم به صورت سیاه‌وسفید، در قطع 35 میلی‌متری، مدت نمایش 100 دقیقه و با بازی آرمان هوسپیان، جمشید مشایخی، مهتاج نجومی و پرویز پورحسینی ساخته شد. این بازیگران بازی‌هایی به‌یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند و به این ترتیب یکی از پایه‌های سینمای موج نو ایران بنا نهاده شد. این فیلم براساس داستان چشمه هغنار نوشته مگردیچ آرمن، نویسنده مشهور ارمنی ساخته شد.

چشمه را آربی در شهرهای اصفهان، تهران، و کرج و از جمله در باغ فردوس فیلمبرداری کرد. فیلمبرداری چشمه در شهریورماه 1348 (1969) با بودجهٔ نقدینگی یک صد و پنجاه هزار تومان آغاز شد که یکصد هزار تومان آن برای دستمزد بازیگران در نظر گرفته شده بود. دستمزد آرمان هوسپیان در این فیلم پنجاه هزار تومان، جمشید مشایخی بیست و پنج هزار تومان، مهتاج نجومی پنج هزار تومان و پرویز پورحسینی پنج هزار تومان. فیلمبرداری بر عهدهٔ نعمت حقیقی بود که اولین فیلم 35 میلی‌متری‌اش را کار می‌کرد. اولین نمایش چشمه در 31 فروردین 1351 در نخستین جشنواره جهانی فیلم تهران بود. بعداً این فیلم در جشنواره‌های ونیز، لندن، پاریس و دو بار نیز در جشن هنر شیراز (1351 و 1354) به نمایش درآمد. آنری لانگلوا، مدیر سینماتک فرانسه، فیلم‌های چشمه و لبئوس به نام تادئوس را در جشنوارهٔ پاریس در سال 1352 (1973) دید و آن را برای نمایش در سینماتک انتخاب کرد و بعد از نمایش، جلوی بازگشت فیلم را گرفت و آن را در آرشیو سینماتک پاریس نگه داشت. چشمه چندی بعد به نمایش عمومی گذاشته شد. سینما کاپری تهران که به نمایش فیلم‌های متفاوت اختصاص داشت، این فیلم را به مدت شش روز نمایش داد و بعد از آن به بهانه‌ها و فرصت‌های گوناگون، چشمه در کانون‌ها و سینه‌کلوپ‌ها به نمایش درآمد.

ترجمه
کتاب‌هایی که توسط آربی اوانسیان به فارسی ترجمه شده‌اند عبارتند از:
1351 (1972) بکت 5، 5 نمایشنامه کوتاه از ساموئل بکت، نشر کارگاه نمایش
1356 (1977) خلوت ورگان اثر پیتر گیل به فارسی با همکاری صدرالدین زاهد، نشر تئاتر شهر، چهارسو
1355 (1977) پیرود مضحک اثر تادئوش روژه‌ویچ، ترجمه به فارسی با همکاری صدرالدین زاهد، نشر تئاتر شهر، چهارسو
1998 ایران، مقاله در مورد تئاتر ایران، با همکاری فرخ غفاری و لاله تقیان منتشر شده در کتاب دایرهالمعارف تئاتر معاصر جهان، جلد پنجم
2003–2000 تک پرده مجموعه چهل نمایشنامه تک‌پرده‌ای ارمنی در 3 جلد، گردآوری، معرفی و حاشیه‌نویسی

تدریس
در زمینه تئاتر
1348–53 (74–1969) تدریس تجزیه و تحلیل فیلم و زیبایی‌شناسی فیلم، مدرسه عالی رادیو و تلویزیون ملی ایران
1360 (1981) تدریس کارگردانی، اسپاس آکتور – پاریس فرانسه.
1370 (1991) کارگاه نمایشی ـ تئاتر مالیان، ایروان، ارمنستان.
1371 (1994) کلاس‌های فوق تخصصی کارگردانی، دانشگاه کلمبیا، نیویورک، ایالات متحده آمریکا.
1375 (1996) کارگاه کودکان Cite Clniversitarie، پاریس، فرانسه.
1379 (2000) تدریس کارگردانی دانشگاه کلمبیا، نیویورک ایالات متحده آمریکا.
استاد ادبیات نمایشی ارامنه در قسمت زبان‌های شرقی دانشگاه سوربن، پاریس، فرانسه.

در زمینه فیلم
52–1351 (73–1972) تدریس کارگردانی و بازیگری تئاتر، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
1365 (1986) کلاس تاریخ سینمای ارمنی – بوستون، ایالات متحده آمریکا.
1365 (1986) سینمای ارمنی، انستیتو زوریان دانشکده آزاد در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، لس‌آنجلس، ایالات متحده آمریکا.
کتاب تئاتر و سینمای آربی اوانسیان؛ از ورای نوشته‌ها، گفتگوها و عکس‌ها با حضور جمعی از هنرمندان سینما و تئاتر در روز پنجشنبه 22 آبان 1393 رونمایی شد. در این برنامه آربی اوانسیان که سال‌هاست در خارج از کشور زندگی می‌کند، گفت:
هم‌چنان فقط یک گذرنامه ایرانی دارم و مانند برخی از افراد دو گذرنامه مختلف ندارم.

این کتاب به کوشش مجید لشکری در دو مجلد، در 992 صفحه توسط انتشارات روزنه به چاپ رسید.

تأثیر
اوانسیان یکی از چهره‌های پیش‌رو و نوآور تئاتر ایران به‌شمار می‌رود. وی به عنوان یکی از کارگردان‌های صاحب‌نام کارگاه نمایش، از تجربه‌های جدید در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی و کارگردانی استقبال کرد و می‌توان او را پدیدآورندهٔ راهکارهای تجربی در حوزهٔ کارگردانی ایران دانست. او به عنوان یکی از ستون‌های کارگاه نمایش، در بزرگ‌ترین حرکت تاریخ تئاتر ایران در دهه 1340 و 1350 خورشیدی نقش عمده‌ای داشت و با کارگردانی تئاترهایی بسیار مدرن، راه‌های تازه‌ای را در تئاتر آغاز کرد. نقشی را که آربی آوانسیان توانست در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی در تئاتر ایران ایفا نماید، همانند نقشی است که قبل از او شاهین سرکیسیان توانسته بود در اوایل دههٔ پنجاه تا سال 1966 میلادی، سالی که بدورد حیات گفت، ایفا کند. هر دو توانستند نظم کاملاً جدیدی به تئاتر ایران ببخشند و تلاش‌های شایان توجه‌ای در به ثمر رساندن تئاتر نوین ایران داشته باشند. توسط آنها بود که تئاتر ایران شروع به رشد کرد و در صحنهٔ جهانی مطرح شد. نمایش‌های آوانسیان در اقصی نقاط دنیا بر روی صحنه آمده‌اند و از این رو می‌توان او را پرکارترین کارگردان ایرانی در عرصهٔ جهانی به‌شمار آورد.

• آدرس:

• تلفن:

• وبسایت:
صفحه در ویکی‌پدیا

• اینستاگرام:

• رویدادهای جاری:

📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمی‌باشد

• کد QR:

📲 جهت دسترسی سریع و اشتراک‌گذاری آسان، این کد را با تلفن‌های هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.

بیوگرافی

★ lilit-chat

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت