داستان صوتی لانه
آسمان کویر یکدست آبی بود . بلند و صاف و شفاف . هوا بد نبود و کبوتر زیبا و سفید میپرید . خیلی بالا نبود. میشد دیدش. حتی پاهاش که زیر شکمش جمع کرده بود میشد دید . انقدر پایین بود. بابام میرفت و نگاهش به کبوتر بود. تا چشم کار میکرد شن بود و شن! و شوره زار ، نمک زار . سفید سفید انگار برف باریده بود جا به جا. هیچ موجود زنده ای نبود…
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی /
با صدای: الهام متصدی
*️⃣ راهنمای پخش “لانه ~هوشنگمرادیکرمانی” در تماشاخانه و مدیاکلاب لیلیت
1️⃣ درصورت استفاده از فیلترشکن/پروکسی روی دستگاه خود، بهتر است آن را غیرفعال کنید!
2️⃣ پادکستها و کتابهای صوتی از سایت داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه سود و منفعتی از آن کسب نمیکند.
3️⃣ درصورت وجود هرگونه مشکل در پخش، لطفاً از طریق گزینه [پیامگیر گوشه چپ صفحه] ، مورد را به ما اطلاع دهید.