منصوره حسینی

Mansooreh Hosseini

منصوره حسینی

 تخصص/مهارت:

طراح و نقاش، مجسمه ساز و تندیسگر، منتقد هنری

 معرفی/ بیوگرافی:

منصوره حسینی (به انگلیسی: Mansooreh Hosseini) هنرمند ایرانی، متولد 10 شهریور 1305 در تهران و درگذشته 26 خرداد تا 8 تیر 1391 در تهران بود.

خانم منصوره حسینی زادهٔ سال 1305 در تهران ست. او در سال 1328 لیسانس نقاشی خود را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت کرد. سپس در سال 1338 از آکادمی هنرهای زیبا – رم پایان‌نامه گرفت. هنگامی که منصوره حسینی در دانشکده هنرهای زیبا آموزش خود را آغاز کرد، این دانشکده چهار پنج سال بیشتر نداشت. استادان منصوره، حیدریان، وزیری، صدیقی، مقدم، رولان دوبرول و مارت سلستین آیو (خانم امین‌فر) بودند. در اندک هنگام، منصوره حسینی با پژوهش بسیار از بند آموخته‌های خشک دانشکده رهایی می‌گیرد و شیفتهٔ آزادی سبک‌های امپرسیونیست‌ها (دریافتگری) و پست امپرسیونیست‌ها (پسا دریافتگری) می‌شود.

«مادام آشوب مرا تشویق می‌کرد، ولی حیدریان متلک می‌پراند و می‌گفت سزانـَک شده‌ای، در حالی‌که من اصلاً سزان را نمی‌شناختم و سال‌های آخر دانشجویی بود که کم‌کم با کارهای او آشنا شدم.»

تحصیلات در ایتالیا
بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه (1328) به‌عنوان نقاشی نوگرا فعالیت خود را ادامه می‌دهد و در چند نمایشگاه گروهی نیز شرکت می‌کند و سرانجام در اسفند سال 1333 برای ادامه تحصیل به ایتالیا می‌رود. «در آکادمی هنرهای زیبای رُم پذیرفته می‌شود و اجازه می‌یابد تا در سال دوم نام‌نویسی کند. استاد راهنمای او امریکو بارتولی است که در نقاشی فیگوراتیو شیوه‌ای آزاد دارد.»

در ایتالیا او، همانند بسیاری دیگر از نقاشان ایرانی آموزش دیده در آکادمی رم، از مکتب نقاشی رم (یا به ویژه شاخه‌ای از اکسپرسیونیسم آرام) هنایش گرفت. بی‌گمان هماهنگی احساس او با زیباشناسی مکتب رم نیز در این میانه بازیگر بود.» در سال 1325 منصوره از نخستین هنرمندان ایرانی است که در دوسالانه ونیز حضور پیدا می‌کند. در سال 1336 نگارخانه «وانتاجو» در شهر رم نمایشگاهی از 19 پردهٔ نقاشی او را به تماشا می‌گذارد و «گزارشگر هنری روزنامه دومنیکا در این باره نوشت: به‌نظر می‌رسد که منصوره، نقاش آینده‌دار ایرانی و میهمان عاشق رم، هوشمندانه از «مکتب رم» بهره گرفته و حال و هوای نقاشی ما را با پیچیدگی تزیینی و خیالی نقاشی قدیم ایرانی درآمیخته‌است.»

نمایشگاه‌ها
کارهایش را در نمایشگاه‌های تک-تنه و گروهی بسیار در ایران، ایتالیا، چکسلواکی، یوگسلاوی و از جمله دوسالانه‌های تهران (1337 تا 1345) دوسالانه (بی‌ینال) ونیز (1335)، چهارسالانه رم (1337) نشان داد و چند جایزه از جمله: نمایشگاه «نقاشان آسیایی در رم» (1337)، مسابقه ثبت زیبایی‌های رُم (1338)، مسابقه نقاشی از مناظر شهرستان جووانی کامپانو (1338)، نمایشگاه ملی هنر معاصر «الهام از حیات نبات» (1338)را برنده شد.
کارهای او در نمایشگاه مروری بر آثار در فرهنگسرای نیاوران 1377 و پنجمین نمایشگاه «پیشگامان نوگرایی در ایران» در موزه هنرهای معاصر ایران (1383) نشان داده شده ست.

نقدهای نقاشی
منصوره حسینی افزوده بر کارهای نقاشی در روزنامه‌ها و مجلات هنری نقدهای اندیشه‌برانگیز و پرمایه دربارهٔ نقاشی و هنرمندان نقاش قلم می‌زد. او در نقدی بر نمایشگاه گویا و خاموش گیتی نوین در بخش هنر و اندیشه روزنامه کیهان زیر عنوان؛ چرا نمایشگاه بیننده ندارد نوشت:

شب افتتاح نمایشگاه‌ها، داستانی دیگر است، دو ستان نقاش برای دیدن یکدیگر و احیاناً خود نقاش جمع می‌شوند و گفتگو می‌کنند.. گاهی پشت به دیواری که تابلوها نصب شده دارند و گاهی در باب انجام وظیفه، لیوان بدست، نیم نگاهی هم به تابلوها می‌اندازند. البته اگر بتوان از زاویه سرها و شانه‌ها و در آن ازدحام راهی برای بیم نگاه… یافت.
روزهای دیگر، خلوت‌ترین مکان، برای فکر کردن، برای کتاب خواندن و احیاناً… برای دیدن تابلو، گالری و نمایشگاه است. برای بینندهٔ کنجکاو و علاقه‌مند، این خلوت و اینکه تنها بیننده باشد، صدایی و کلامی و دیگری، گشت و گذار و حضور ذهن او را مختل نکند، بزرگ نعمتی است. نعمتی که فقط در مملکت ما می‌توان به آن دست یافت.
اما این نعمت.. گاهی گزش تلخ تاسفی را نیز همراه دارد… چرا نمایشگاه‌ها بیننده ندا رند. چرا گالری‌ها معمولاً آنقدر خالی است، جرا این متاع که در آفرینش آن ذهن و اندیشه بکار رفته، آنقدر بی مشتری است؟
از نمایشگاه گیتی ناو ران بدور می‌روم، نمایشگاه مجسمه‌ساز نامدار معاصر، هنری مور، در تالار جدید موزه ایران باستان نیز چنین بود، با اینکه بلیط ورودی نداشت و تماشا رایگان بود.. هربار که رفتم، تنها تماشاچی بودم.. تازه از فرنگ برگشته‌ای با تعجب پرسیده بود موضوع چیه؟ یعنی اصل کار هنری مور را می‌شود دید، این موضوع حاد‍ثهٔ قرنه، باید دم بگیرم، چه ساعتی خلوت تره… از راز چشم الکتریکی و تجهیزات نگهبانی دیگر برای محافظت این گنج سخن می‌گفت. با یک شاعر موج نو و سرشناس مان در راهروی سالن تآتر موزه صحبت می‌کنم: مجسمه‌های هنری مور را دیدی؟ می‌گوید کدوم؟ اون هیکل‌ها… آره.. اما من فکر کردم کار توئه.
.. گویا و خاموش تیتری شاعرانه بود بر نمایشگاه گیتی در گالری نگار. موضوع تابلوها اکثراً کوزه و طبیعت بی جان بود. کوزه‌هایی نظیر خام پخت‌های چالوسی، ره آورد شمال، گاهی دو یا سه شاخه گل و گاهی خالی.
گویا و خاموش، این نامگذاری را می‌پسندم، نه برای اینکه هنر پلاستیک را با پرداز شاعرانه صفت و کلمه پیوند زده باشم، بل برای اینکه طبیعت بیجان، اشیاء و گل‌ها با تمام بی‌جانی می‌توانند از غم، آرامش، مالیخولیا و ثبات سخن بگویند… در انتخاب موضوع تابلوها نوعی وحدت وجود داشت: نمایشگر شخصیت روشن و آگاه نقاش. در رنگ‌آمیزی تابلوها، انتخاب گام رنگ، که همان گام با کم و بیشی آشکار در تمام تابلوها بکار گرفته شده، از ثبات ذهن جستجوگر نقاش سخن می‌گفت.

مرگ
پیکر منصوره حسینی در روز پنج شنبه، هشتم تیر 1391، 15 روز پس از درگذشتش، توسط همسایگان پیدا شده و به پزشکی قانونی منتقل شد. او در سال 1390 نیز به دلیل بیماری قلبی و کهولت سن در بخش سی‌سی‌یو بیمارستان شهدای تجریش بستری شده بود.

• آدرس:

• تلفن:

• وبسایت:
صفحه در ویکی‌پدیا

• اینستاگرام:

• رویدادهای جاری:

📅 درحال حاضر رویدادی موجود نمی‌باشد

• کد QR:

📲 جهت دسترسی سریع و اشتراک‌گذاری آسان، این کد را با تلفن‌های هوشمند اسکن نمائید

قابل توجه

قابل توجه: این صفحه بصورت بازنشر شده است. درصورت لزوم به تغییر یا حذف، لطفاً درخواست خود را طبق «قوانین و مقررات پلتفرم لیلیت»، از طریق بخش «تماس با ما» اعلام نمائید، تا در اسرع وقت توسط بخش تحریریه موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد.

بیوگرافی

★ lilit-chat

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت