بحث دربارهٔ نقاشی قدیم ایرانی، غالباً هنر مینیاتور را به ذهنها میآورد.
در واقع، مشهورترین و ارزندهترین نمونههای هنر تصویری ایران را میتوان بر صفحات نسخههای خطی و مرقعات ملاحظه کرد ما کاربرد واژهٔ نگارگری برای این گونه تصاویر را بر اصطلاح مینیاتور ترجیح میدهیم. هنر نگارگری ایرانی-اسلامی از سده چهاردهم/هشتم ه تا سده هفدهم/یازدهم شکوفایی نمایان داشت؛ ولی آثار تصویری به جای مانده از ادوار پیش از اسلام تا زمان حمله مغولان، و همچنین آثار دیوارنگاری، پرده نگاری، قلمدان نگاری و غیره در قرون متاخر نیز جلوههایی دیگر-اما کمتر شناخته شده-از نقاشی ایرانی به شمار میآیند.
نقاشی یا نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور نیز خوانده میشود شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار، و…)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی، و…)، تاریخی (جامع التواریخ، و…)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه میباشد.
هنر نگارگری (مینیاتور) از جمله هنرهایی است که جمال شناسی و کمال یابی را نمیتوان تنها با حواس ظاهری شناخت بلکه باید چشم باطن بیدار باشد تا درک آن به خوبی امکان پذیرد.
با بررسی و تعمق بیشتر در آثار این هنرمندان میتئان اینگونه استنباط کرد که ایشان خود را مقید به تقلید صرف از طبیعت نما دانسته اند، بلکه در عالم خیال و تصورات ذهنی به عالمی غیر از جهان ماده توهج داشته اند. بنابراین نقاشی ایرانی علاوه بر صورتهای ظاهری و مادی که در صفحه منعکس میشود دارای عالمی معنوی و روحانی است که در فضای نقش جایگزین میشود.
شناخت زیباییهای هنر نگارگری بدون شناخت آثار ادبی و شعر ایرانی از یک سو و دیدگاههای عارفانه از سوی دیگر ممکن نیست. چرا که هنرمند نگارگر برای تصویرسازی خود خود بیش از عالم ماده به عالم معنا توجه دارد. تصویر او از یک اسب نه اسب موجود در عالم ماده که اسب دنیای مُثُلی (عالم ایده) است. به همین دلیل در نگارگری ایرانی، تصاویر غرق در نور هستند. در هیچ نگارهای سایه وجود ندارد چرا که سایه از نبود نور ایجاد میشود و دنیای ایده و مثل غرق در نور است و عدم در آن جای ندارد.
با دقت در تصاویر یک نکته ظریف دیگر را میتوان مشاهده کرد که بازتاب همین نگرش است؛ در نگارگری ایرانی فرق چندانی میان چهره سازی مرد و زن نیز وجود ندارد چرا که جنسیت، نتیچه نقص است و نقص بازتاب عالم ماده و در عالم مثل نقص موجود نیستف پیران را به واسطه مو و محاسن میتوان شناخت، چین و چروکی در چهره نیفتاده است. همه چیز در تمامیت خود جلوگر است و به همین دلیل از عمق نمایی واقعی (پرسپکتیو) نیز دوری میشود.
هنرمند نگارگر برای تصویرسازی خود خود بیش از عالم ماده به عالم معنا توجه دارد. تصویر او از یک اسب نه اسب موجود در عالم ماده که اسب دنیای مُثُلی (عالم ایده) است. به همین دلیل در نگارگری ایرانی، تصاویر غرق در نور هستند
شاید برخی گمان کنند که هنرمند ایرانی از عدم توانایی در کشیدن تصاویر با عمق نمایی صحیح به چنین رویکردی ری اورده است. این یک اشتباه محس است. هنرمندا ایرانی اصلا ضرورتی برای چنین تکنیکی نمی بیند. دید انسانی باعث میشود که تصاویر در عمق فرو روند، همین نوع دید، انسان را از شناخت کلیت یک شی بی نصیب میکند یعنی نه تنها دید خوبی نیست بلکه باعث شناخت غلط نیز میشود و یک نقص بزرگ است. شما در واجهه با یک نگاره همه چیز را به صورت کامل میبینید، درختان از روبر، انسانها سه رخ، بناها نیم رخ، حوض و قالی از بالا تجسم میشوند تا بیننده درک درستی از شی داشته باشد. همین یکی از امتیازات بزرگ نگارگری ایرانی است. در قرن بیستم، در جوامع غربی به چنین نتیجهای رسیدند و انواع سبکها از کوبیسم و … سر برآورد اما نگارگران ایرانی قریب به 400سال قبل چنین نگرشی را به اوج اعتلای خود در آثارشان بازتاب داده بودند هزار افسوس و دریغ که تهاجم فرهنگی و دلباختگی به هنر غرب و بالاتر شمردن آن این مایه فخر و مباهات را کمرنگ کرد و نورش را خاموش گردانید.
هدف از این ویژه نامه شناساندن اجمالی هنر نگارگری به مخاطب است تا به صورت کاملا اجمالی از سیر تاریخی و تکامل متد نگارگری ایرانی، اوجها و افولهای آن آگاه شود. به همین دلیل با توجه به ادوار تاریخی، مهمترین جنبشهای هر عصر مورد توجه قرار گرفته و برخی از مشهورترین نگارگران، حامیان هنری و کتب تولید شده آن عصر نام برده شده است.
در توضیح چرایی این نکته که به چه دلیل بررسی بر اساس تاریخ به عنوان فصل بندی این ویژه نامه انتخاب شده اینکه معمولا در هر دوره تاریخی، پادشاهان و حکمرانان علاقه وافری به گرد هم آوردن هنرمندان نخبه و بااستعداد سراسر مملکت تحت حکمرانی خویش در مرکز حکومت داشتهاند، تا شاهد خلق عظیمترین آثار هنری بوده، به سبب آنها به سایر ممالک مباهات کنند؛ از این رو هنرمندان در هر شاخه هنری در پایتخت گرد میآمدند. کتابخانههای سلطنتی بهعنوان مرکز طبع و نشر آثار فرهنگی بهصورت مکتوب، میزبان نقاشان، خطاطان، صحافان، جلدسازان و… بودند. همانطور که اشارت رفت، شاخههای هنری گوناگون در کنار هم قادر به خلق کتب نفیس و گرانبهایی میشدند که کتابخانه سلطنتی را رونق و جلا میبخشیدند. معمولا از میان این هنرمندان، شخصی را که در فن خود از دیگران سرآمدتر بود و مظهر فضل و کمال به شمار میآمد، به سرپرستی کتابخانه برمیگزیدند و او بود که بر کار دیگر استادان نظارت داشت و آثار را مورد مداقه قرار داده، کیفیت آنها را میآزمود؛ به عنوان مثال، جعفر بایسنقر خطاط، در عهد تیموریان و کمالالدین بهزاد هروی، در اوایل عهد صفویان این سمت را عهدهدار بودند.
از آنجایی که آثار به عمل آمده در این اماکن، هیچگاه خارج از استانداردها و معیارهای استادالاساتید نبودهاند، مشابهتی فراوان با یکدیگر پیدا میکردهاند و مستقیما تحت تاثیر سبک و روش استاد بزرگ قرار میگرفتهاند و چون این آثار مشابه در برههای از تاریخ خلق میشده و مکان خاصی برای آفرینش آنها وجود داشته است (که عمدتا پایتختها بودهاند)، نام آن مکان را به عنوان نام سبک و مکتب بر آنها نهادهاند؛ مثلا زمانی که سخن از «مکتب تبریز اول» یا «مکتب تبریز نخست» به میان میآید، منظور نقاشیهایی است که برای اولین بار در دوره ایلخانان مغول در تبریز که پایتخت ایشان بوده است، به تصویر کشیده شدهاند.
معمولا در هر دوره تاریخی، پادشاهان و حکمرانان علاقه وافری به گرد هم آوردن هنرمندان نخبه و بااستعداد سراسر مملکت تحت حکمرانی خویش در مرکز حکومت داشتهاند، تا شاهد خلق عظیمترین آثار هنری بوده، به سبب آنها به سایر ممالک مباهات کنند
ادوار تاریخی نگارگری ایران
با توجه به آنکه از آثار دوران قبل اسلام اثر مکتوب بجا نمانده (بجز برگهایی از نقاشان پیرو دین مانی که در تورفان چین بدست آمده) بررسی هنر نگارگری ایران تنها در دوران بعد از گرویدن به اسلام ممکن است.
به طور کلی میتوان تحول تاریخی هنر نگارگری را به صورت زیر بررسی کرد:
مکتب بغداد: یا مکتب بینالمللی عباسی که اولین مکتب نگارگری جهان اسلام است و به سدههای اولیه هجری و دوران خلافت عباسیان گفته میشود.
مکتب سلجوقی: که مکتبی است که در دوران حکومت سلجوقیان رایج بوده و قرون 5 و 6هـ. را شامل میشود.
مکتب تبریز اول: که مربوط به دوران حکومت مغولان در ایران است و قرون 7و8هـ. را شامل میشود.
مکتب شیراز اول: که همزمان با مکتب تبریز اول در شیراز صورت میگرفته و مربوط به دوران حکومت آل انجو و آل مظفر طی سده 8 هـ. است
نگارگری ایران اسلامی
مکتب جلایری: یا مکتب تبریز-بغداد که مربوط به حکومت آل جلایر بعد از خاندان ایلخانی است و قرن 8 را شامل میشود.
مکتب شیراز دوم: یا مکتب شیراز سده 9هـ. که مربوط به حکومت دورات تیموریان در شیراز است و دوران فرمانروایی اسکندر سلطان، ابراهیم سلطان و ترکمنان میشود.
مکتب هرات: که مکتب رسمی دوران تیموری است و مربوط به سلطنت شاهرخ، پسر تیمور و سلطان حسین بایقرا است و قرن 9 هـ. را شامل میشود.
مکتب تبریز دوم: که مربوط به دوران حکومت صفوی در ایران است و دوران زمامداری شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب را شامل میشود.
مکتب مشهد: که مربوط به دوران صفویه و شاه تهماسب است و در مشهد به حمایت ابراهیم میرزا است.
مکتب قزوین: که مربوط به دوران صفویه است و دوران شاه تهماسب را بعد از تغییر پایتخت به قزوین تا به حکومت رسیدن شاه عباس را شامل میشود.
مکتب اصفهان: که مربوط به دوران صفویه بعد از تغییر پایتخت توسط شاه عباس به اصفهان میشود و تا پایان دوران صفوی برقرار است.
لازم به ذکر است که نگارگری ایران از اواخر دوران صفوی با ورود هنرمندان خارجی به دربار صفوی و دلباختگی هنرمندان ایرانی به تقلید از آثار غربی رو به افول نهاد.
امید است این مجموعه باعث آشنایی مخاطبان گرامی با این هنر ارزشمند و ظریف شود.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕