تأثیر کوبیسم بر پیشرفت هنر مدرن

  • مشروح مطلب
  • مطالب مشابه
  • بخش‌های مرتبط

تأثیر کوبیسم بر پیشرفت هنر مدرن
بررسی و اهمیت سبک و جنبش کوبیسم بر پیشرفت هنر مدرن
امروزه سبک کوبیسم در بسیاری از عرصه‌های هنر مدرن مطرح شده و تاثیرگذاری آن چشم‌گیر است. بسیاری از هنرمندان در کشورهای مختلف و در رشته‌های گوناگونی همچون عکاس، معماری، طراحی از مفاهیم و اسلوب‌های آن بهره می‌گیرند.‬ نمونه‌هایی از تاثیرات این سبک بر سایر هنرها را با هم می‌خوانیم.

ادبیات کوبیستی
تعمیم و سرایت کوبیسم به هنرهای دیگر به ویژه ادبیات، با آثار گیوم آپولینر (1880-1918) شروع شد. او نخستین شاعر فرانسوی بود که کوبیسم را وارد ادبیات کرد. اصولا آپولینر را باید پیشوای تمام سبک‌های جدید و تندرو افراطی شمرد. وی در سال 1910 به این فکر افتاد که شاعر نیز مانند نقاش کوبیست، به جای نشان دادن یک جنبه از هر چیز بهتر است تمام وجوه آن را نشان دهد.
در شعر کوبیستی ابتکار عمل به دست الفاظ می‌افتد و در آن نقطه گذاری از میان می‌رود و نحوه چاپ اشعار عوض می‌شود. چناچه بعضی از اشعار آن به شکل دل، قطره‌های باران، سیگار، ساعت و غیره است. همچنین شاعر در ساختمان جمله و قانون‌های دستور زبان و برگزیدن وزن‌های نادر و نامرسوم آزادی نام دارد.

آپولینر در ابتدا از پیروان سبک سمبولیسم (نمادگرایی) بود. سپس علاقه به هنر نقاشی و دوستی‌اش باپیکاسو دلایلی شدند برای اینکه او مبتکر نوعی کار ادبی هنری شود که «کوبیسم ادبی» نام گرفت. زیرا معتقد بود علاوه بر اینکه خواننده باید از موضوع و مضمون لذت ببرد، باید برای او از نظر دید هم لذتبخش باشد و در این صورت درک خواننده از مطالب بیشتر می‌شود.

آپولینر در متن‌های خود نشانه گذاری را از بین بُرد تا بتواند متن را نسبت به وزن و ریتم انعطاف پذیرتر کند. مضامین و رموز اشعار آپولینر با توجه به تصویرسازی‌های او به راحتی قابل کشف هستند. از هنرمندان برجسته و پیروان کوبیسم ادبی می‌توان ژان کوکتو، ماکس ژاکوب، آندره سالمون، پیر روردی، فرنان لژه، خوان گری، روبرت دلونه، ژاک لیپ شیتس، کنستانتین برانکوزی، زادکین، آرکی پنکو و دوشان ویون را نام برد.

تأثیر کوبیسم بر هنر مدرن – ادبیات کوبیستی

معماری کوبیستی
از سالهای 1924 معماران با تاثیر پذیری از این سبک معماری کوبیسم را به وجود آوردند که با حرکت نور در داخل ساختمان، عنصر زمان وارد معماری شد. طراحی‌های معماری و ساختمانی معمار معروف فرانسوی لوکوربوزیه که در کتاب «پس از کوبیسم» آمده، در این خصوص مشهور است. از ویژگی‌های معماری به سبک کوبیسم می‌توان به مواردی چون تقلیل اشکال به ساختارهای هندسی، نمایش بخش‌های پنهان یک موضوع در نظر مخاطب به صورت همزمان و این که تمام فرم‌های طبیعت به استوانه، کره و مخروط قابل تجزیه هستند، اشاره کرد.
کوبیسم یا مکعب گرایی در معماری مصداق بیشتری دارد تا در نقاشی. زیرا معماری یک روایت سه بعدی از سوژه ارائه می‌کند در حالیکه نقاشی هنری دو بعدی است. از میان پیشگامان معماری مدرن لوکوربوزیه بیشتر از همه به کوبیسم توجه نشان می‌داد. او در جایی می‌نویسد که همه اجسام کره و استوانه هستند. وی این دیدگاه کوبیستی را در نقاشی و معماری به کار گرفت و به تجزیه اجسام به حجم‌های ساده هندسی پرداخت.

میس ون در روهه از دیگر معمارانی است که به کوبیسم توجه نشان داد. او به گفته خودش به شکستن فضاها و دوباره ساختن آن‌ها با مکعب‌های ساده پرداخت و در ارائه ترکیب درستی از آن‌ها کوشید.

خانه فارنس ورث – میس ون در روهه – تأثیر کوبیسم بر هنر مدرن

والتر گروپیوس، معمار آلمانی و بنیان‌گذار مدرسهٔ مشهور باوهاوس، نیز در ساختمان مدرسه در شهر دسائو ترکیبی از مکعب‌ها را ارائه داد که هر کدام به سبب عملکردی خاص شکل گرفته بود.

مدرسه باوهاوس

عکاسی کوبیستی
عکاسی کوبیستی از نوعی کلاژ بهره می‌گیرد؛ درهم ریختن فضای واقعی توسط چسباندن عکس‌های مختلف از زوایای مختلف صورت (در پرتره کوبیستی) و چیدمان تصویری با استفاده از عناصر غیر همگون برای رسیدن به مفاهیم کوبیستی.

همچون دیگر سبک‌های عکاسی نوعی ساختارشکنی تصویری با کم و زیاد کردن عناصر اصلی تصویر با اسلوب و ساختار کوبیسم در نقاشی، می‌توان گفت فضای پرسپکتیوی یا فضایی که از یک نقطه دید واحد نمایان شده است.

کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی ظاهر اشیاء را به هم می‌زند و به جای آن شکل «تجریدی» یا آبستره را ارائه می‌کند. در این شکل از هنر هیچ صورت یا شکل طبیعی، قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرم‌های تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره می‌گیرد. بدین معنا که عکاس کوبیست اشیاء را در آن واحد از زوایای مختلفی می‌بیند، اما تمامی تصویری را که دیده است به ما نشان نمی‌دهد؛ بلکه فقط عناصر و اجزایی از آن‌ها را انتخاب و روی سطح دو بعدی به تصویر می‌کشد. از این روست که یک اثر کوبیستی، مغشوش، درهم و غیر طبیعی جلوه می‌کند.

بنابراین عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد (مانند عکاسی رئال) نیست و می‌تواند هر شیئی را نه به عنوان یک ظاهر ثابت بلکه به صورت مجموعه‌ای از خطوط، سطوح و رنگ‌ها ببیند و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارائه کند.

روایت استاندارد خاستگاه عکاسی مدرن کم و بیش به شرح زیر است:

دو سال بعد از نمایشگاه آرموری در سال 1913 که نقاشی و مجمسه سازی فرانسوی (شامل کوبیسم) را به آمریکا معرفی کرد، پل استرند مجموعه‌ای از عکس‌های نمای نزدیک (کلوزآپ) با نوردهی موجدار، ساختاری پویا و به نوعی انتزاعی بودند را عرضه کرد. آلفرد اشتایگلیتس از این عکس‌ها به عنوان موفقیتی و پیشرفتی شگفت انگیز نام برد. او سبکی که بعدها پیکتوریالیسم (تصویرگرایی) نام گرفت را انکار کرد و اعلام داشت که از این پس عکاسی از قید و بندهای نقاشی آزاد خواهد بود.

نمونه‌ عکس از پل استرند

عکس‌های استرند، منتشر شده در آخرین شماره مجله افسانه‌ای اشتایگلیتس به نام «Camera Work» در سال 1917، بر مجذوب شدن عکاسان عصر حاضر به این رسانه و ویژگی‌ها و توانایی‌های یکتای آن دلالت دارد. استرند بر این باور است که منحصربفرد بودن عکاسی از عینیت مطلق و بی حد و حصر آن ناشی می‌شود. این روش جدید عکاسی که دست‌نخورده، غیر احساسی و به شدت متمرکز است آغاز ظهور سبکی است که «عکاسی صریح» نام گرفت و بر ارائه جزئیات و ثبت دقیق و خودکار واقعیت، تأکید داشت.

پیکره‌سازی کوبیستی
علاوه بر نقاشی، معماری و عکاس، پیکره‌سازی نیز بسیار تحت تاثیر جنبش کوبیسم قرار گرفت و باعث شد پیکره‌سازان آثار برجسته‌ای خلق کنند.

کنستانتین برانکوشی (Constantin Brancusi). پیکره ساز رومانیایی (1876-1957) است که معتقد بود که «واقعیت جوهر اشیا است نه شکل ظاهری آن‌ها» و این جوهر را در شکل‌های ظریف و با ظاهر ساده، شبیه تخم مرغ یا ریگ می‌دید. او نیز همچون بسیاری از هنرمندان نوگرا به هنر بدوی جذب شد و تحت تاثیر هنر مشرق زمین قرار گرفت. وی با شیوه انتزاعی خاص خودش قادر بود که مفهوم معینی را در فلز یا سنگ مجسم کند. از آثار برانکوشی- می‌توان به «پرنده در فضا» و «ستون بی‌پایان» اشاره کرد.

پرنده در فضا – برانکوشی

ریموند-دوشان ویون (Raymond Duchamp-Villon). پیکره ساز فرانسوی (1876-1918) و از پیشگاهام مجسمه‌سازی کوبیستی است. او برادر مارسل دوشان،‌ نقاش و مجسمه‌ساز فرانسوی، بود و در سال 1898 به مجسمه‌سازی روی آورد. او در ابتدا از ساده سازی‌های مراحل آغازین کوبیسم سخت تاثیر پذیرفت و سپس آثار ابتکار و خلاقیت در کارش پدیدار شد. اما جنگ جهانی اول به زندگی حرفه‌ای او نیز همانند بسیاری از هنرمندان پایان داد. اثر معروف او «اسب» نام دارد.

اسب – ریموند دوشان ویون

الکساندر آرخیپینکه (Alexander Archipenko). پیکره ساز روس (1887-1964) است که پس از ورود به پاریس، اصول کوبیسم به ویژه اصول مربوط به تجزیه شکل‌ها را فرا گرفت و شماری تندیس کویستی در خور توجه ارائه داد. این آثار بیشتر نقش برجسته‌هایی بودند که رنگ آمیزی می‌شدند تا به تصویر شباهت یابند و یا با مواد متفاوتی اجرا می‌شدند تا جلوه‌ای تصویرگونه داشته باشند.

وی روش تکه چسبانی یا کلاژ را وارد مجسمه‌سازی کرد و برای این کار ازچوب، فلز، شیشه و مواد دیگر در ساخت مجسمه بهره برد. مجسمه «مشت‌زنان» او یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هایی است که در آن درک پیکره ساز مدرن از ماهیت هنر بدوی نشان داده شده است.

مشت‌زنان – الکساندر آرخیپینکه

ژاک لیپشیتس (Jacques Lipchitz). پیکره ساز اهل لیتوانی (1891-1973) معتقد بود که بین نقاشی و پیکره سازی تفاوتی وجود ندارد. در آثار او سطح‌های تخت و منحنی در هم تداخل کرده اند و جلوه بدیعی از بازی نور و سایه شبیه سطح‌های تصویری زنده و پرشور آثار براک و پیکاسو پدید آورده اند. او با استفاده از کوبیسم و سورئالیسم سرانجام به پختگی کامل رسید او در سال 1954 مجسمه «قلب باکره منقلب» را برای کلیسای آسی در فرانسه ساخت که شاید بتوان گفت زیباترین مجسمه مدرن با زمینه دینی است. از آثار معروف او می‌توان به «مردی با گیتار»، «آکروبات روی اسب» و «مادر و فرزند» اشاره کرد.

آکروبات روی اسب – ژاک لیپشیتس


دیدن منابع مطالب

بخش‌های مرتبط
مجله هنرمجله دانستنی‌های هنر

ژورنال‌های لیلیت

مجموعه‌ای جامع از مجلات دانستنی‌ها و مطالب مفید با موضوعات گوناگون و متنوع

اَپ لیلیت

دریافت رایگان اپلیکیشن لیلیت