برای شروع فرایند سخت و نفس گیر خلق یک اثر هنری در هر زمینهای شما به شناخت کافی از زیبایی آن اثر نیاز دارید
تا زمانی که یک نقاشی خوب را نتونید تشخیص بدین هیچوقت نمیتونید نقاش خوبی بشید!
تا وقتی که گوش شما فرق یک موسیقی خوب و بد رو نفهمه هیچوقت نمیتونید یک ملودی زیبا رو خودتون تولید کنید!
پس برای گرفتن یک عکس خوب باید بفهمید و درک کنید که اصلا یک عکس خوب چیه!
تعریف یک عکس خوب چیست؟
اصلا تعریف صفت خوب چیست؟!
دقت کنید یک عکس خوب زیباست ! اما یک عکس زیبا حتما عکس خوبی نیست!
شاید درکش کمی سخت باشه اما مفهوم این جمله رو میتونم اینطور به شما منتقل کنم :
خیلی از عکاسان مطرح و قوی دنیا هستند که کارهای فوق العاده زیبایی از خودشون منتشر کردن و بسیار هم مشهور هستند اما هیچ اطلاعات اکادمیک یا آموزشی در زمینه عکاسی نداشتند!
صرفا این افراد زیبایی رو درک کردن و اون رو به سبک و روش خودشون ثبت کردند!
اما زیبایی چیست؟!
در تعریف کلاسیک و فلسفی صفت زیبا بودن همیشه از تناسب صحبت میکنند
فلاسفه قدیمیتر یونان باستان معتقد بودن هر چیزی که متناسب باشه زیباست !
اما فیلسوفهای مدرنتر این عقیده رو ندارن
برهان اونها میگه زیبایی میتونه تناسب رو بوجود بیاره ! پس چیزی نمیتونه از معلول خودش بوجود بیاد! پس تناسب دلیل اینکه یک شی یا جسم یا تصویر یا حتی صدا زیباست نمیتونه باشه
این تعریف درسته اما درک زیبایی واقعا کار سختیه
نگاه دقیق تری به تعریف زیبایی در عکاسی میتونه مارو به این نکته برسونه که هر تصویری که اصطلاحا چشم نواز باشه زیباست !
اما این تعریف هم سوال دیگهای ایجاد میکنه که چشم نواز چیه؟
این روند رو ادامه نمیدیم چون انتهایی نداره
باید دنبال راه حل ساده تری برای مشکل خودمون باشیم :
بصورت مستقیم ما در عکاس میتونیم دو هدف کلی داشته باشیم
اول اینکه یک مفهوم یا نتیجه گیری یا گزارش رو در عکسمون منتقل کنیم ( مثل عکسهای اجتماعی، عکسهای کانسپچوال، اینستالیشن و … )
و دوم اینکه یک تصویر چشم نواز و زیبا از هر چیزی به نمایش بگذاریم ( مثل عکاسی از چهره، مدلینگ، عکاسی طبیعت، عکاسی تبلیغاتی و صنعتی و … )
عکاسان حرفهای و ارتیست در قالب رسوندن یک هدف به مخاطب خودشون همیشه سعی میکنند تصویرشون بسیار چشم نواز باشه یعنی هر دو نکتهٔ بالا رو رعایت میکنند
اما نتیجهٔ این همه جملات چیه؟ و چه تاثیری در اموزش عکاسی داره؟
با هر وسیلهای که عکس میگیرین و از هر چیزی که عکس میگیرین قبل از فشردن یا لمس کردن دکمه شاتر یا صفحه موبایلتون باید به این فکر کنید که واقعا برای چی دارید این تصویر رو ثبت میکنید؟!
فرقی نمیکنه شما با تجربهترین عکاس جهان باشید یا برای اولین بار در عمرتون دارید عکاسی رو تجربه میکنید! اگر میخواهید عکاس شوید باید قبل از گرفتن یک عکس این سوال رو در ذهن خودتون پاسخ بدین
تصور کنید در میدان نقش جهان اصفهان هستید، دوربین خانگی یا موبایل شما اماده گرفتن یک عکس هست و شما هم دوست دارید ک از یکی از زیباترین میدانهای تاریخی جهان عکسهای خوبی بگیرید
چند قدم حرکت میکنید روبروی عمارت علی قاپو میایستید
گوشی خودتون رو مقابل عمارت میگیرید
و چلیک..
یک عکس از عمارت عالی قاپو توسط شما ثبت شد
حالا به این عکس فکر میکنیم
یکی از مهمترین هدفهای هنر جذب مخاطبه پس شما باید با این عکستون حداقل توجه نزدیکان خودتون رو برانگیخته کنید
عکستون رو باز کنید، قبل از نشون دادن این عکس به دوستان خودتون چند ثانیه به این فکر کنید که شما عکاس این تصویر نیستید
خوب ؟ چند ثانیه به این عکس نگاه میکنید؟!
اصلا اگر این عکس رو خودتون نگرفته بودین امکان داشت حتی ثانیهای برای دیدن اون وقت بزارید؟
چیز جذابی داخل تصویر هست؟ بیشتر از 100 ساله که هر عکاسی از روبروی این عمارت عبور کرده یک تصویر ازش گرفته ! تصویری که من گرفتم تفاوت خاصی با بقیه داره ک باید نگاش کنم؟
نداره؟! پس من وقتم رو برای دیدن یک تصویر معمولی که هر کس دیگهای جای من بود با همون دوربین میتونست بگیره تلف نمی کنم!
منطقیه؟ دیگران هم وقتشون رو برای دیدن عکس معمولی شما تلف نمی کنن!
خیلی جدی باید بگم شما عکاس نیستید صرفا یک تصویر رو که میلیونها نفر
دیگه میتونستن با گوشی شما در اون لحظه بدون هیچ ذوق و سلیقهای ثبت کنن رو ثبت کردید
پس!
قبل از گرفتن یک عکس خوب به چیزهایی ک داخل تصویر دارید میبینید فکر کنید!
شاید اگه صد متر از عمارت بیشتر فاصله میگرفتم و روی اون صندلی مینشستم و منتظر میشدم تا یک نفر از روبروی پلههای اصلی عمارت در حال پایین اومدن چهرش با مجسمهٔ فروشی توی مغازه هم خط میشد، عکس میگرفتم یک عکس خوب و خاص گرفته بودم ! عکسی ک بجز من کسی اون رو ندیده و نگرفته و شاید نتونه بگیره!
شاید اگه صبر کنم غروب بشه و دنبال زاویهای باشم ک خورشید از پشت به عمارت بتابه و یکمی رنگ اسمون خوشگلتر بشه و سایه یه نفرم توی عکسم باشه عکسم بهتر میشد!
اصلا چرا از عمارت عکس بگیرم؟ برم داخل از چهره تعجب کرده گردشگرای خارجی که واسه اولین بار دارن نقش و نگارای سقف عالی قاپو رو میبینن عکس بگیرم ! فکر کنم از عکاسی تکراری و بی روح از یه عمارت قدیمی خیلی جذابتر باشه!
درسته، کمی فکر کنیم، چرا عکس میگیریم؟ از چی عکس میگیریم؟ چه چیزهایی داخل عکس هست و چرا هست؟
می خواهیم یک عکس صرفا زیبا و چشم نواز باشه یا مفهومی رو منتقل کنه؟
ماه امشب توی اسمون خیلی بزرگ و قشنگه برم ازش عکس بگیرم! خوب این ماه رو تمام هزار نفر عضو این کانال میتونن ببینن و عکس بگیرن! پس باید دنبال راهی باشم تا ماه رو طوری ثبت کنم که برای اولین بار دیده بشه!!!
شاید کمی سخت باشه ولی این نکته باعث میشه که خودتون و هنرتون رو پیدا کنید
شاید عکاس نباشیم اصلا هیچ وقت عکاس نشیم! اما اگر قبل از گرفتن یک عکس به این سوالات فکر کنیم نتیجه خوبی میگیریم
عکاسان بزرگ از گرفتن عکسهای سادهای از یک شاخهٔ خشک در زمین سفید برفی شاهکار خلق میکنند! چرا؟
اونها تمامی این سوالات رو از قبل توی ذهنشون حل کردن و به تمامی زاویههای زیر و درشت یک شاخهٔ خشکیده چوب و مفهوم اون حتی فکر کردن و بعد عکس گرفتن!
پس:
یا سعی کنیم یک عکس رو طوری زیبا ثبت کنیم که اینقدر چشم نواز باشه که توجه همه ( در مرحله اول خودمون ) رو جلب کنه
یا سعی کنیم با یک عکس ساده یک مفهوم رو ( سخت یا آسان ) به مخاطب خودمون با المانها و نورهایی که توی تصویر میبینیم منتقل کنیم!
در غیر اینصورت بجای گرفتن عکسهای بیشتر، بیشتر فکر کنیم و بیشتر نگاه کنیم!
( تمامی مطالب عنوان شده در سطوح بالا دارای استثنا هستند و شاید خیلی ازین مطالب اصلا برای اموزشهای اکادمیک درست نباشه ! مخاطب این آموزشهای ده گانه مردم عامی هستند و قرار نیست در مورد مباحث اکادمیک و دانشگاهی عکاسی صحبت کنیم پس افراد حرفهای لطفا مطالب رو موشکافانه نقد نکنن، چه بسا خیلی از سبکها بدون هیچ رویه زیباشناسی بصورت عمدی سعی در گمراه کردن چشم مخاطب داره و جالب اینجاست ک معمولا هم این سبکها مورد استقبال اهل فن قرار میگیره پس مطالب ذکر شده دلیلی بر عدم آشنایی با سبکها یا روشهای خاص نیست )
اما نتیجه گیری:
برای شروع عکاسی از همین گوشی موبایل خودتون در اتاق خودتون سعی کنید با زاویهای به اشیا و یا حتی چهرهها یا اتفاقای روزمره داخل این محوطه کوچک نگاه کنید که تا بحال بهش دقت نکردین!
از گرفتن عکسهای تکراری از گل و بوته و کتاب و میز و تخت و موهای لخت و پنجرهٔ بارون خورده و خیابون پر ترافیک و ته سیگار روی میز کافه و بقیه چیزهایی ک روزی هزاران بار داریم عکساشو میبینیم جدا پرهیز کنید!
یک تصویر جدید خلق کنید ! یا حداقل سعی کنید که خلق کنید! از همین المانهای ساده دور و برتون استفاده کنید تا یک چیدمان خاص ایجاد کنید و سپس عکس بگیرید
اگر به دنبال عکسهای واقعی و اجتماعی هستید باید بدونید از گدای سر خیابون محل کارتون، حتی اون خانمی که دور میدون اصلی شهر هر روز داره توی اشغالا دنبال غذا میگرده یا اون کارتن خواب روبروی باشگاه یا دست فروش سیبیلوی زیر پل بجز شما هزاران نفر دیگه عکس گرفتن ! وقتتون رو برای گرفتن یک اثر تکراری و خسته کننده تلف نکنید شاید با چند دقیقه تامل توی همین خیابون خلوت پشتی که هیچوقت فکر نمی کردید اتفاقی بیوفته یک چیز جالب پیدا کنید!
من همیشه توی کلاسا از هنرجوها میخام هدفشون رو برای گرفتن عکسهایی ک به عنوان تمرین تحویل میدن بیان کنن
اگر کسی هدفی نداشته باشه بهش میگم دروغ بگو ! من پشت زمینه عکس شما نبودم و نمیدونم چرا این عکس رو گرفتی این تو هستی که ذهن منو میتونی شکل بدی پس داستان عکستو خودت بساز
سعی کنید با عکستون یه داستان جدید بسازید حتی اگر از یک انار ساده توی سفره شب یلداتون عکس میگیرید از محل قرارگیری این دونهها توی ذهنتون یک داستان بسازید ! وقتی موفق شدید سعی کنید طوری عکس بگیرید که این داستان عجیب غریب رو بدون اینکه تعریف کنید به مخاطب بفهمونید!
کار سختیه ولی اگر بتونید انجامش بدین…
تبریک میگم شما یک عکس خوب گرفتین ( بدون توجه به تعریفهای درهم برهم و اصول فلسفیه زیبایی شناختی و هزاران صفحه کتاب در مورد عکاسی.
⇩
〔دیدن منابع مطالب〕